شیر ایران و راسوی اسراییل !
برخی از ساکنان صهیونیست در اراضی اشغالی، برای نمادگذاری شجاعت ادعایی شان، دولت اسرائیل را راسو یا گورکن عسلخوار خوانده اند؛ حیوانی با جثه کوچک که با همه موجودات دیگر حتی انسان و شیر نیز درگیر میشود. هرچند این استعاره به طنز و گاه از سویی کسانی که از جنگطلبی رژیم اشغالگر تعجب می کنند، مطرح میشود، اما صهیونیستها نیز از این استعاره استقبال کرده اند. مثل کارشناس ایران اینترنشنال که طی برنامه ای(۲۸ آذر امسال)، اسرائیل را نه قوی ترین حکومت دنیا، که شجاع ترین آنها خواند و به گورکن عسل خوار تشبیه کرد (میدانستید در طول تاریخ، هرگز یک یهودی در دوئل واقعی و خطرناک شرکت نکرده است؟ تحقیق کنید، مدعایم را تأیید خواهید کرد).
باید گفت برخی استعارهها، جهانی از معنا با خود حمل میکنند و اما برخی استعارهها بیش از آنکه بسازند، افشا میکنند و نوعی اعتراف به گناه اند.
صهيونيستها وقتی خود را «راسو» یا گورکن عسلخوار مینامند و قصد دارند بر جسارتشان در حمله به سایرین حتی به شیر تأکید کنند، گمان میکنند با این استعاره، اسطوره ساخته اند. اما حقیقت بهنحوی بیرحمانه، منطق وجودی او را عریان تر میسازد.
راسو حیوان حرکت و بی قراری است، نه استقرار (آوارگی و بی سزمینی ادعایی صهيونيستها را به یاد می آورَد). زیست اش بر چالاکی بنا شده، نه بر سکون. همهچیزخوار است، نه از سر وفور، بلکه از سر فقدان. لانه نمیسازد، خانه نمیآفریند، مأوا تولید نمیکند. جهان او جهان تصرف است، نه تأسیس.
چقدر این خصوصیات با صهیونیسم مطابقت دارد!؛ مثل همان راسو، خانه فلسطینیها را اشغال کرده، بخشی از سوریه و لبنان را گرفته و زیست اش بر تهاجم و تصرف بنا شده است. با این سان، این استعاره دقیقتر از هر تحلیل سیاسی، شیوه بودن صهیونیسم را روایت میکند.
اما معنا در نسبت کامل میشود. راسو تنها یا به طورخاص، در برابر شیر قابل فهم است. جسارت اش از بزرگی دشمن تغذیه میکند. حملهاش بدون حضور شیر، معنایی ندارد. این اعتراف به وجود شیری است که ایستاده، سنگین و ریشهدار است.
این شیر، بزرگترین دشمن اسرائیل است و آن دشمن کسی نیست جز ایران. ایران یعنی قدرتی تاریخی، آرام و مقتدر. حضوری که برای دیده شدن نیازی به یورش ندارد. وزنی که حتی در زبان دشمن نیز خود را تحمیل میکند. ایران همان شیری است که اسرائیل ناخواسته با حمله راسووارش، به رسمیت شناخته است.
برخی با این استعاره قصد دارند رژیم کودک کش را بزرگ نشان دهد، اما ناخواسته بزرگی دشمنان آن را تثبیت کرد. این رسوایی زبان و زبان افشاگر است؛ به این معنا که کلمات، پیش از سیاست و پیش از قدرت نظامی، حقیقت را برملا میکنند. مطابق این استعاره، زیست رژیم صهیونیستی، اضطراری، بی قرار و تصرفمحور یا اشغالگر است، اما زیست دشمنان آن به ویژه ایران، پایدار و مقتدر.
راسو همیشه باید حمله کند، شیر میایستد و این خونسردی و ابستادگی کافی است تا عظمت اش دیده شود. این آن وضعی بود که در ماجرای جنگ ۱۲ روزه شاهد بودیم.
در پایان باید گفت رژیم خرابکار صهیونی چونان گورکن، گور را همواره بر دوش میکشد. او وقاحت و تهور داد نه شجاعت. فرارکردن، پنهان شدن، اشغال، همهچیزخواری و بیهویتی اسرائیل، صفاتی اند که راسو بهتر از حیوانی، نماد آن است. وانگهی، راسو بدون اتکا به حیوانات دیگر و حتی بدون زندگی گله ای، تهور دارد اما رژیم غاصب قدس بدون حمایت سایر ین از قبیل انگلستان و آمریکا و ... خیلی زود نابود خواهد شد.

![تبلیغات در [SiteName]](/Media/AdPositions/69/cb589fd0-5181-466b-97d2-4d92fa32618b.gif)
![تبلیغات در [SiteName]](/Media/AdPositions/65/2528a3e9-4ddc-44c5-ab47-c25a8cad1570.gif)