رژیم صهیونیستی پس از جنگ اخیر غزه که موسوم به طوفانالاقصی است، ضربات سنگین و بیسابقهای را دریافت کرد. یکی از جنبههای اصلی ضربه خوردن اسرائیل مربوط به زخمی است که بر پیکره ساختار امنیتی و اطلاعاتی آنها وارد شد. اسرائیلیها از قدیمالایام خود را نخبگان عرصههای اطلاعاتی معرفی میکردند، ولی اینبار از گروه مقاومتی حماس که بیخ گوششان بود حمله قابل توجهی را دریافت کردند که نتوانستند آن را شناسایی و مهار نمایند، لذا از این جهت این ضربه مقاومت به اسرائیل موضوعی بود که در طول جنگهای متعدد این رژیم با گروههای مقاومت و کشورهای عربی بیسابقه جلوه میکرد.
در گام بعدی رژیم صهیونیستی سعی کرد با اعمال خشونت تمام عیار و یک رادیکالیسم عجیب در جنگ فشار را به قدری بر روی مردم غزه بالا ببرد تا از این طریق بتواند به اهداف خود برسد. کشتار زنان و کودکان، نقض قواعد و حقوق بشر، ویران کردن مناطق مسکونی و... همگی با شدت تمام از سوی اسرائیل دنبال میشد تا آنها را برای رساندن به اهدافی چون اشغال همهجانبه غزه و نابودی گروه مقاومت حماس یاری رساند اما علیرغم اعمال هر نوع خشونت، ما شاهدیم که رژیم صهیونیستی پس از گذشت بیش از 100 روز از جنگ همچنان در دستیابی به اهداف اصلیاش ناکام مانده و توفیقی کسب نکرده است.
نابودی کامل حماس، اشغال غزه، کوچ دادن فلسطینیان از باریکه غزه و آزادی اسرای اسرائیلی اهداف مهمی بود که رژیم به بهانه آن ماشین جنگ خود را خاموش نمیکرد و با سرعت تمام راه قتل و تجاوز را میپیمود. ضمن اینکه اسرائیل و صهیونیستها که تا پیش از این موضوع به مدد مظلومنماییهای هولوکاستی، خود را در چشم مردم جهان ملتی ستمدیده و محنتکشیده جای میزدند، امروزه طبق نظرسنجیهای جهانی مغضوب و منفور از سوی بالای 90 درصد مردم جهان هستند. اقداماتی مثل موضعگیری آفریقای جنوبی و همچنین سوق یافتن عجیب مردم آمریکای لاتین به نفرت از اسرئیل قرائن قابل توجهی است که نشان میدهد این بار به شکل بیسابقهای مردم جهان دید به شدت منفی از اسرائیل و دولتمردان صهیونیستی دارند.
با این اوصاف اسرائیلی که نه تنها به موفقیتی نرسید بلکه در میادین مختلف ضربات قابل توجهی دریافت کرده بود، سعی کرد سیاست دیگری را در پیش گیرد و آن این بود که با فرافکنی و گسترش جنگ پای سایر کشورها را به شکل جدیتر به جنگ بکشاند. طبق همین مبنا بود که اسرائیل مهندسی ترورها را در پیش گرفت و با هدف قرار دادن افرادی چون شهید سیدرضی موسوی، صالحالعاروری و... سعی کرد کاری کند که ایران وارد جنگ شود اما تا اینجای کار سیاست ایران در قبال تحولات مناسب بود و وارد بازی اسرائیلیها نشد.
علاوه بر آنچه که گفته شد، اشاره به این موضوع قابل توجه است که یکی از علل ادامه جنگ کابینه نتانیاهو است، چرا که او به خوبی میداند فردای پس از جنگ اگر اسرائیلی باقی بماند او دیگر نخست وزیرش نخواهد بود و از قدرت کنار خواهد رفت، لذا نفع خود را در همین استمرار خشونت و جنگ میبیند.
منفور یک دنیا !
منفور یک دنیا !