به گزارش الف، تحولات اخیر در صحنه سیاسی عراق که به حوادثی خونبار منجر شد نهایتا بیشتر از چند روز طول نکشید و درحال حاضر آرامش و ثبات به خیابانهای این کشور برگشته است. این درحالی است که با توجه به حجم خشونتها در این حوادث و کشته و زخمی شدن صدها تن بسیاری تصور نمیکردند آتش فتنه و خونریزی به زودی فروکش کند. اما بعد از هشدار «مقتدی صدر» رئیس جریان صدر عراق به حامیان خود که در منطقه سبز بغداد تجمع کرده و قصد تشدید آشوبها را داشتند، خیابانها خالی شد و امنیت به این شهر و نیز دیگر مناطق عراق برگشت.
بر همین اساس بسیاری از ناظران امور منطقه بر این باورند که در وهله نخست اقدام مدبرانه آیتالله سیدکاظم حائری از مراجع عظام تقلید موجب جلوگیری از وقوع یک فاجعه در عراق شد. آیتالله حائری به این منظور چند روز قبل در بیانیهای از مرجعیت کنارهگیری و به مقلدانش سفارش کرد که برای امور دینی و شرعی از آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی تبعیت کنند.
در وهله بعدی اظهاراتی که مقتدی صدر خطاب به طرفداران خود مطرح کرد نیز اقدامی جدی و موثر در دفع فتنهای بود که متاسفانه به دلیل اشتباهات همین جریان صدر شکل گرفت. اما چند روز بعد از آرام شدن اوضاع عراق اطلاعاتی منتشر شد که نشان میدهد جبهه مقاومت منطقه نیز تا چه اندازه در دفع اغتشاشات عراق موثر بوده است.
در همین راستا طی چند روز گذشته منابع خبری فاش کردند که بعد از وقوع رویدادهای خشونتآمیز در عراق، سید «حسن نصرالله» دبیر کل حزبالله لبنان با سید مقتدی صدر تماس گرفته و از او خواست تا با متفرق کردن حامیان جریان صدر و دور کردن شاخه نظامی این جریان از میدان درگیریها جلوی وقوع یک جنگ داخلی در عراق را بگیرد.
معروف است که مقتدی صدر همواره احترام خاصی برای سردار شهید «قاسم سلیمانی» و سید حسن نصرالله قائل بوده و هیچ یک از درخواستهای آنها را رد نمیکند. به همین دلیل بود که آقای صدر بعد از گفتگوی تلفنی با سید نصرالله صراحتا به طرفداران خود در خیابانها هشدار داده و تهدید کرد که اگر متفرق نشوند از آنها اعلام برائت میکند. مقتدی صدر همچنین تاکید کرد برخلاف آنچه که برخی رسانههای دشمن تبلیغ میکنند حشد شعبی هیچ ارتباطی با درگیریهای اخیر ندارد.
به این ترتیب یکی دیگر از توطئههای محور غربی-عبری-عربی در یک کشور اسلامی منطقه شکست خورد و خوشحالی صهیونیستها از اتفاقات خونبار عراق زیاد طول نکشید. تدبیر مرجعیت و رهبری مقاومت اسلامی در منطقه در دفع فتنه عراق نشان میدهد که محور مقاومت علاوه بر تاثیر راهبردی و نظامی خود در جنگ مستقیم و علنی با دشمن، در خنثی کردن توطئهها و فتنههای غیرمستقیم محور آمریکا و متحدانش نیز مهارت بالایی دارد و آمریکاییها و صهیونیستها باید بدانند جبهههای جنگ آنها با مقاومت تنها محدود به نبردهای نظامی نیست.
همچنین درحالی که بعد از موضعگیریهای تند جریان صدر و رهبر آن علیه چارچوب هماهنگی شیعیان در عراق پس از انتخابات پارلمانی این کشور، آمریکا و مهرههای آن با موج سواری بر اختلافات داخلی عراق امیدوار به راهاندازی یک جنگ شیعی-شیعی بودند، اما تبعیت مقتدی صدر از سید حسن نصرالله که از رهبران بزرگ مقاومت اسلامی منطقه و دشمن درجه یک آمریکا و اسرائیل محسوب میشود نشان داد، آمریکاییها آنگونه که تصور میکنند نمیتوانند بر ساختار سیاسی و مذهبی کشورهای منطقه مسلط شوند و جایگاه مقاومت و رهبران آن در میان ملتها و مقامات این کشورها بالاتر از حد تصور ایالات متحده و رژیم صهیونیستی و سازشکاران است.
همچنین بعد از کنارهگیری آیتالله حائری از مرجعیت، مقتدی صدر با توجه به اقدامی که آیتاللله حائری به منظور جلوگیری از وقوع فتنه و تفرقه در عراق انجام داد، از توصیههای ایشان تمکین کرد. این اقدام آیتالله حائری و هماهنگی مرجعیت و مقاومت در دفع شر و آشوب، یادآور فتوای جهاد کفایی آیتالله سید «علی سیستانی» در سال 2014 است که همه عراقیها را برای مبارزه با تروریسم تکفیری داعش که در مرز ورود به بغداد بود متحد کرد و میلیونها عراقی که جایگاه ویژهای برای مرجعیت قائل هستند سلاح به دست گرفته و به جنگ با تروریستهای داعش رفتند . سازمان مردمنهاد حشد شعبی که بزرگترین سپر عراق مقابل تروریسم بود نیز از دل همین فتوا بیرون آمد و امروز ضامن امنیت عراقیهاست.
البته ابتکار مرجعیت در دفع فتنه سابقهای طولانی در تاریخ اسلام دارد و به ویژه در کشوری مانند عراق آیتالله سیدمحسن حکیم، آیتالله سید محمدتقی خوانساری، آیتالله میرزا مهدی خالصی، آیتالله سیدابوالقاسم کاشانی بارها با فتواهای حکیمانه و به موقع خود مردم را آشوب و فتنه نجات دادهاند که یکی از بارزترین نمونههای آن به دوره جنگ جهانی اول و ورود انگلیسیها به عراق برمیگردد. در آن زمان مراجع عظام با فتوای این که سیطره بیگانگان بر کشورهای اسلامی حرام است مردم را به مبارزه با استعمارگران دعوت و اشغالگران انگلیسی را از عراق بیرون کردند.
این موارد نشان میدهد حتی در کشورهای اسلامی که ساختار فرقهای دارند و تعصبات مذهبی و طایفهای گاهی بر منافع ملی مقدم میشود، مردم از هر دسته و گروهی که باشند در برابر فتوا یا حتی توصیههای مرجعیت تسلیم هستند و متحد میشوند.