یادداشت بینندگان| وقتی بازدارندگی از مرزها عبور کرد
سجاد میرباقری - گروه تعاملی
دوازده روز و انتقال پیام قدرت به برآوردهای راهبردیِ بازیگرانِ منطقه در دنیای امروز، یک جنگ ۱۲روزه میتواند بیش از هر زمان دیگری بر معادلات جهانی اثر بگذارد. وقتی رژیم صهیونیستی با حملات هوایی خود به ایران وارد میدان شد، کمتر کسی انتظار داشت این درگیری به آغازی تازه در سیاست منطقهای و جهانی بدل شود. اما چنین شد. ایران نهتنها در برابر ضربات سنگین نظامی ایستادگی کرد، بلکه دستاوردهای فرهنگی، اقتصادی و دیپلماتیک را در سایهی مقاومت ملی به دست آورد. در عمل، بازدارندگی ایران از سطح صرفاً نظامی فراتر رفت و پیام هزینههای درگیری را به بیرون از مرزها منتقل کرد.
۱) جنگهای پنهان: قدرت واقعی در میدانهای غیرنظامی جنگهای امروز به مرزهای جغرافیایی محدود نمیمانند. در رویارویی ۱۲روزه ایران و اسرائیل، بیش از آنکه نتیجه در میدانهای نبرد رقم بخورد، میدانهای اقتصادی، دیپلماتیک و رسانهای تعیینکننده شدند. ایران با اتکای همزمان به تابآوری اجتماعی، حکمرانی رسانهای بهروز و بهرهگیری از ظرفیتهای داخلی، به ضربات سخت پاسخ داد و اعتبار بیرونیاش را ارتقا داد. مهمتر از همه، جامعهی ایران زیر فشار حملات و جنگ روانی در برابر تبلیغات واگرا تسلیم نشد. رسانهها و دیپلماتهای ایرانی با تدابیر هماهنگ، مسیر جنگ شناختی را وارونه کردند. بدینسان، ایران نهفقط در میدان سخت، که در میدان اطلاعات و روایت نیز به امتیاز دست یافت. این روند، سرریز ادراکیِ بازدارندگی را رقم زد؛ جایی که رسانه و دیپلماسی، اثر بازدارندهی میدان نظامی را برای بازیگران بیرونی قابل لمس کرد.
۲) بازتابهای راهبردی: از پیام قدرت تا برآوردهای بازیگران پیام این جنگ به مرزهای ایران محدود نشد. مضمون آن روشن بود: آستانهی هزینهی درگیری مستقیم با ایران، بالاتر از برآوردهای پیشین است. نشانههای انتقال این پیام در بازتنظیم برآوردهای راهبردیِ برخی کنشگران منطقهای دیده شد: تغییر لحنهای هشدار، احتیاط در تهدیدهای متقابل، و پررنگتر شدن مؤلفهی هزینه—فایده در گفتار و کردار. حتی بدون بیانیههای رسمی، کاهش اشتهای ریسک و بالارفتن وزن ملاحظات بازدارندگی قابل ردیابی بود. در چنین فضایی، قدرت نرم ایران از شبکههای دیپلماتیک تا نفوذ گفتمانی روی دستاوردهای میدان سخت سوار شد و پیام را به قاعدهای پایدارتر در هندسهی قدرت منطقه بدل کرد.
۳) آسیبشناسی و چالشها؛ از هزینهها تا تثبیت دستاورد: هیچ پیروزیِ بیهزینهای وجود ندارد. این تکانهی ۱۲روزه بار اقتصادی و اجتماعی خود را گذاشت: آسیب به برخی زیرساختها، فشارهای مقطعی بر زنجیرههای تولید/تأمین و نیاز به بازتوزیع منابع برای بازسازی. مدیریتِ این هزینهها، خود جزئی از تثبیت بازدارندگیِ فرامرزی است؛ زیرا به بیرون نشان میدهد کشور میتواند تکانههای پرشدت را جذب کند و سطح عملکرد را حفظ/بازسازی نماید. پیامی که برای بازدارندگی، همسنگِ توان نظامی اهمیت دارد. در کنار بازسازی، همترازی سیاستهای اقتصادی (مهار تورم انتظاری، تقویت سرمایهگذاری مولد، حفاظت از زیرساختهای حیاتی) و تداوم دیپلماسی فعال برای گشودن فرصتهای منطقهای، دو محور ضروریاند. هرچه تابآوری نهادی و شفافیت تصمیمگیری افزایش یابد، سیگنالهای پایداری پررنگتر و بازدارندگی، کمهزینهتر و ماندگارتر خواهد شد.
۴) از میدان تا ادراک، از لحظه تا قاعده این رویارویی ۱۲روزه بیش از یک درگیری نظامی بود؛ آزمونی فشرده برای سنجش بازدارندگی در مقیاس منطقه. نتیجه روشن است: پیام قدرت از میدان سخت عبور کرد، در ادراک بازیگران نشست و برآوردهای راهبردی آنان را تحتتأثیر قرار داد. برای جلوگیری از بازگشت به وضعیت پیشین، سه قاعدهی عملی اهمیت دارد: حفظ همافزایی میدان—دیپلماسی—رسانه برای استمرار سرریز ادراکیِ بازدارندگی؛ مدیریت حرفهایِ هزینهها تا پیام پایداری به بیرون مخابره شود؛ نهادینهسازی دستاوردها در قالب رویههای اقتصادی/امنیتی پایدار، تا تکانهی کوتاهِ ۱۲روزه به قاعدهای ماندگار در موازنهی قدرت بدل شود. به این معنا، ایران از یک قدرت صرفاً منطقهای، به کنشگری با اثرگذاری فرامنطقهای نزدیکتر شده است؛ جایگاهی که نه با شعار، بلکه با تابآوری میدانی، کارایی حکمرانی و دقت در روایتسازی نگه داشته میشود.

![تبلیغات در [SiteName]](/Media/AdPositions/69/cb589fd0-5181-466b-97d2-4d92fa32618b.gif)
![تبلیغات در [SiteName]](/Media/AdPositions/65/2528a3e9-4ddc-44c5-ab47-c25a8cad1570.gif)