به گزارش الف، اواسط آگوست 2020 «دونالد ترامپ» رئیس جمهور سابق آمریکا با انتشار توئیتی از سازش رسمی امارات متحده عربی با رژیم صهیونیستی خبر داد و سپس با پیوستن رژیم آل خلیفه بحرین به روند عادی سازی با اشغالگران توافق رسمی میان این دو کشور عربی با رژیم اسرائیل طی مراسمی در سپتامبر همین سال در کاخ سفید به امضا رسید؛ توافقی که به نظر می رسید حکام عرب ابتدا شوق و اشتیاق فراوانی برای آن داشتند.
بعد از آن روند سازش با صهیونیستها به کشورهای عربی قاره آفریقا نیز کشیده شد و دو کشور مغرب و سودان نیز تحت فشارهای آمریکا و با دل خوش کردن به وعدههای دولت ترامپ که هرگز عملی نشد به امضای توافق عادی سازی با اسرائیل تن دادند.
مسئلهای که باید به آن اشاره کنیم این است که شاید بهتر باشد به جای عادیسازی از اصطلاح علنی کردن روابط این رژیمهای عربی با تلآویو استفاده کنیم؛ چراکه باب روابط میان دو طرف از دهههای گذشته گشوده شده بود و همواره اخبار متعددی از امضای قرادادهای محرمانه یا دیدار مقامات عربی با مسئولان صهیونیستی منتشر میشد و درواقع طی دو سال گذشته این مناسبات علنی و رسمی شد.
این کشورهای عربی شاید در ابتدا تصور میکردند امضای توافق با اسرائیل یک دستاورد بزرگ بوده و میتواند حمایت فزاینده آمریکا را برای آنها به همراه داشته باشد، اما در ادامه مسیر مشخص شد این صرفا قراردادی یکطرفه برای تامین منافع به ویژه امنیت رژیم صهیونیستی در منطقه است.
البته این بدان معنا نیست که صهیونیستها توانستند اهداف کامل خود از عادی سازی با اعراب را محقق کنند بلکه بهرهبرداری اسرائیل از این قرارداد نیز عمدتا منحصر به معاملات تجاری و اقتصادی بود. تجارت دوجانبه امارات متحده عربی و اسرائیل در پایان سال ۲۰۲۱ بدون احتساب گردشگری و سرمایه گذاری، به خودی خود به یک میلیارد دلار نزدیک شد . همچنین امارات صندوقی به ارزش 10 میلیارد دلار را تاسیس کرد تا در بخشهای راهبردی انرژی، صنایع، آب، فضا، بهداشت عمومی، فناوری کشاورزی و نظایر آن در رژیم صهیونیستی سرمایهگذاری کند. این روند درباره بحرین نیز صدق میکند.
اما در شرایطی که آمریکا و اسرائیل انتظار داشتند توافقهای سازش اعراب با تلآویو با همان سرعت ابتدایی ادامه داشته و همه اهداف ایالات متحده و رژیم صهیونیستی را محقق سازد، این روند در سال دوم به شکل قابل توجهی کند شد. کشورهای سازشکار که امارات در صدر آنها قرار دارد از اواسط سال 2021 شروع به تغییر سیاستهای منطقهای خود و به نوعی ترمیم روابط با کشورهای عضو محور مقاومت از جمله سوریه و ایران کرد.
امارات که به عنوان اولین کشور عربی بعد از ده سال باب روابط با سوریه را گشود با نرم کردن مواضع خودش مقابل ایران نیز قصد تقویت روابط با این کشور را دارد و اعلام کرده که به ایران سفیر میفرستد. اما این سیاستهای تازه ابوظبی به مذاق صهیونیستها خوش نیامده و منافع خود در توافقهای سازش را در خطر میبینند.
از جمله بارزترین اهداف اسرائیل از سازش با شیخنشینان خلیج فارس ایجاد یک ائتلاف نظامی علیه ایران در منطقه بود اما هیچ یک از این کشورها تاکنون اقدامی برای ورود به چنین ائتلافی انجام نداده و اعلام کردهاند که به دنبال همزیستی مسالمتآمیز هستند. آخرین مورد در این زمینه شکست پروژه ناتو عربی-اسرائیلی علیه محور مقاومت و جمهوری اسلامی ایران بود.
از سوی دیگر میان کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی درباره نتایج توافقهای سازش نیز اختلاف نظر وجود دارد و هر دو طرف معتقدند که اهدافشان عملی نشده است. همچنین گذشته از اهداف امنیتی، اهداف اقتصادی صهیونیستها نیز آنگونه که تصور میکردند محقق نشد و کارشناسان اسرائیلی معتقدند به جای سرمایهگذاریهای هنگفت ابوظبی در اسرائیل (فلسطین اشغالی)، اسرائیلیها شروع به انتقال سرمایههای خود به دبی کردهاند.
پیوستن عربستان سعودی به توافق عادی سازی با اسرائیل یکی دیگر از اهداف این توافقها بود که آمریکا و اسرائیل تلاش زیادی برای آن انجام دادند. اما در شرایطی که سیگنالهای بارزی از احتمال امضای توافق عادی سازی میان ریاض و تلآویو ارسال شده بود و بسیاری معتقد بودند این اتفاق در جریان سفر منطقهای اخیر «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا انجام خواهد شد، سعودیها رفتاری محتاطانه پیش گرفته و علیرغم داشتن روابط گسترده غیررسمی با اسرائیل فعلا حاضر به علنی کردن مناسبات خود با صهیونیستها نیستند. همچنین میبینیم که عربستان ضمن تلاش برای خروج از باتلاق جنگ یمن تکاپوی فراوانی برای همگرایی با ایران و به نتیجه رساندن مذاکرات با تهران دارد.
رسانههای صهیونیستی اخیرا گزارش دادند که در سایه بحران سیاسی این رژیم مراسم سالگرد امضای توافقنامه عادیسازی با کشورهای عربی که قرار بود با حضور نمایندگان عرب برگزار گردد به دلیل مخالفت این نمایندگان لغو شده است.
بنابراین میتوان ارزیابی کرد همانطور که بسیاری از محافل اسرائیلی و ناظران منطقهای در ابتدای رونمایی از توافقهای مذکور پیشبینی میکردند، این قراردادها شکننده باشد و به ویژه اگر یک درگیری نظامی میان اسرائیل و محور مقاومت در منطقه صورت بگیرد، کشورهای عربی هرگز حاضر نیستند به بهای ادامه مناسبات خود با تلآویو، منافعشان را به خطر بیاندازند و در بهترین حالت بیطرف خواهند بود.