وزیر ۱۲ ساله کشاورزی: آب را فروختند و آینده را سوزاندند!
خبرگزاری فارس نوشت: ایران، کشوری که روزگاری با رودخانههای خروشان و تالابهای پرآب شناخته میشد، امروز با خشک شدن رودخانهها، فرونشست زمین و نابودی تالابها دستوپنجه نرم میکند. بحران آب، امنیت غذایی و حتی موجودیت سرزمینی ایران را تهدید میکند. در این میان، عیسی کلانتری، با دههها تجربه در حوزه کشاورزی و محیط زیست، یکی از معدود افرادی است که با شجاعت و صراحت، از ریشههای این فاجعه و راهکارهای برونرفت از آن سخن میگوید. کلانتری که سابقه 12 سال وزارت کشاورزی، ریاست سازمان حفاظت محیط زیست و مسئولیتهای متعدد در مدیریت منابع طبیعی را در کارنامه دارد، سالهاست درباره ضرورت اصلاح سیاستهای آبی و حرکت به سمت توسعه پایدار هشدار میدهد. کلانتری به تحلیل ریشههای این بحران، سیاستهای نادرست گذشته و راهکارهای ممکن برای برونرفت از این چالش پرداخته است. او با زبانی تند و بیپرده، از اشتباهات گذشته، وضعیت کنونی و آیندهای که در انتظار ایران است، سخن میگوید. بخش نخست این گفت وگو را با هم میخوانیم:
فارس: به عنوان اولین سؤال، میخواهیم بدانیم که بخش کشاورزی ایران از نظر منابع آبی در چه وضعیتی قرار دارد و چه چالشهایی پیش رو دارد؟
کلانتری: اجازه بدهید ابتدا واقعیتهای طبیعی و تصمیمات غیرفنی که ما را به این نقطه رسانده، مرور کنیم. بخشی از مشکلات ما به طبیعت تحمیل شده؛ کاهش بارندگی، افزایش تبخیر و تغییر اقلیم. اما بخش بزرگتر، نتیجه سیاستهای نادرست و غیرعلمی است که طی دهههای گذشته اتخاذ شدهاند.یادم میآید سال ۱۳۶۱، زمانی که قانون توزیع عادلانه آب تصویب شد و یک سال از پایان تحصیلاتم در آمریکا که با مفاهیم توسعه پایدار که از اواخر دهه ۱۹۶۰ در غرب مطرح شده بود، آشنا بودم. قانون را خواندم و به مرحوم آقای سلامتی، وزیر وقت کشاورزی، گفتم این قانون مشکل اساسی دارد. گفتند اشکالش چیست؟ گفتم متولی آب در این قانون، وزارت نیرو است و این یعنی فاجعه. وقتی یک نهاد هم مسئول تخصیص آب باشد، هم فروش آب و هم حراست از منابع آبی، تعارض منافع ایجاد میشود. وزارت نیرو به جای حفاظت از منابع آب، به سمت درآمدزایی و آبفروشی رفت. سد ساختند، کانال و تونل انحرافی زدند، مجوز چاه صادر کردند و پول گرفتند. اما هیچوقت وظیفه اصلیشان، یعنی حراست از منابع آبهای جاری و زیرزمینی، را انجام ندادند.
آن زمان، ما حدود ۴۰ درصد از آبهای تجدیدپذیر را مصرف میکردیم و حتی آب مازاد داشتیم. اما چون عرضه آب بر اساس تقاضا بود، نه پایداری منابع، هر کس تقاضا میکرد، سد و چاه و پروژه برایش ساختند. نمایندگان مجلس، وزرای نیرو را تحت فشار میگذاشتند، تهدید به استیضاح میکردند و وزرا تسلیم خواستههای منطقی و غیرمنطقی میشدند. نتیجهاش این شد که امروز به جایی رسیدهایم که تقریباً ۱۰۰ درصد آبهای تجدیدپذیر را مصرف میکنیم، در حالی که طبق استانداردها، هیچ کشوری نباید بیش از ۴۰ درصد این منابع را مصرف کند.
فارس: این سیاستهای نادرست چه پیامدهایی برای کشور داشته و وضعیت کنونی منابع آبی ما چگونه است؟
کلانتری: پیامدها فاجعهبار بوده. امروز هیچ رودخانهای در ایران، به جز کارون و سفیدرود، به مقصدش نمیرسد؛ نه به تالاب، نه به دریا. آبهای ما به دلیل برداشت بیش از حد، شوریشان افزایش یافته و حاصلخیزیشان را از دست دادهاند. طبق آخرین آمار وزارت نیرو در سال ۱۳۹۵، ما ۱۹.۵ میلیارد مترمکعب آب به منابع زیرزمینی تزریق کردیم، اما نزدیک به ۵۰ میلیارد مترمکعب برداشت کردیم. یعنی ۳۰ میلیارد مترمکعب کسری! این اضافهبرداشت، سفرههای زیرزمینی را خالی کرده. در سال ۱۳۶۱، سطح آبهای زیرزمینی در بسیاری از مناطق ۳۰ متر بود، حالا به ۱۵۰ متر رسیده.از سوی دیگر، آبهای تجدیدپذیر ما از ۱۳۲ میلیارد مترمکعب در سال ۱۳۶۱، به زیر ۱۰۰ میلیارد مترمکعب رسیده.
این کاهش به دلیل کم شدن بارش و افزایش تبخیر است. حالا از این ۱۰۰ میلیارد، ما طبق استانداردهای جهانی باید حداکثر ۴۰ میلیارد مصرف کنیم تا طبیعت پایدار بماند. اما چه میکنیم؟ حدود ۷۷ میلیارد مترمکعب در کشاورزی، ۹ میلیارد در شرب و بهداشت، و ۲ میلیارد در صنعت مصرف میکنیم. یعنی نزدیک به ۸۸ تا ۸۹ میلیارد مترمکعب، حدود ۹۷ درصد آب تجدیدپذیر! این مثل این است که درآمدتان ۵۰ میلیون تومان باشد، اما ۱۵۰ میلیون خرج کنید. نتیجهاش فروپاشی است.امروز کشور گرفتار شده. از اصفهان و یزد و کرمان گرفته تا همدان و تبریز، همه جا بحران آب داریم. فقط استانهای زاگرس و شمال البرز کمی وضعیت بهتری دارند. زمینها فرونشست کردهاند، تالابها خشک شدهاند، گردوغبار بلند شده و کشاورزی در بسیاری از مناطق به دلیل شوری یا کمبود آب نابود شده. این نتیجه سیاستهایی است که نهتنها به نسل کنونی، بلکه به نسلهای آینده هم خیانت کرده.
فارس: چرا این سیاستها اینقدر آسیبزا بودهاند؟ به نظر شما ریشه اصلی مشکل کجاست؟
کلانتری: ریشه در این است که ما تخصیص آب را به وزارت نیرو سپردیم، بدون نظارت و پاسخگویی. بودجه سالانه کشور را با کلی بررسی و جنجال تصویب میکنیم، اما در نهایت ۵۰ تا ۶۰ درصدش عملیاتی میشود و کسی هم پاسخگو نیست. حالا آب، که از نفت و بودجه هم مهمتر است، بدون هیچ بررسی دقیقی به دست یک نفر، یعنی وزیر نیرو، سپرده شده. در ۴۳ سال گذشته، هیچکس از وزرای نیرو نپرسیده چرا سطح آبهای زیرزمینی اینقدر پایین رفته؟ چرا رودخانهها خشک شدهاند؟ سیاست تخصیص آب باید از وزارت نیرو جدا شود و بر اساس پایداری منابع تنظیم شود، نه تقاضا.
ما از دهه ۱۹۹۰، بر اساس توافقنامههای بینالمللی مثل ریو ۱۹۹۲، متعهد شدیم که بیش از ۴۰ درصد آب تجدیدپذیر مصرف نکنیم. اما در ۳۰ سال گذشته، ما بالای ۹۰ درصد مصرف کردهایم. حالا عواقبش را میبینیم و ۱۰ یا ۲۰ سال آینده، بدتر هم خواهد شد. ما حقوق آبی نسلهای آینده را نابود کردهایم. امروز، کشاورزی ما به دلیل برداشت بیرویه آب، نهتنها پایدار نیست، بلکه به طبیعت و اقتصاد کشور ضرر میزند.
فارس: شما به نمونههایی مثل زایندهرود اشاره کردید. وضعیت این حوزه آبریز چگونه است و چرا اینقدر بحرانی شده؟
کلانتری: زایندهرود نمونه بارز فاجعه مدیریت آب در ایران است. حوزه آبریز زایندهرود حدود ۲۷۰ هزار هکتار است. در این منطقه، ۵۵ هزار حلقه چاه حفر شده که آبهای زیرزمینی را تخلیه کردهاند. زایندهرود که روزگاری ۷۰۰ میلیون مترمکعب آب داشت، حالا با انتقال آب از مناطق دیگر، حداکثر ۱.۸ میلیارد مترمکعب آورد دارد. اما این آب به مقصد نمیرسد، چون چاهها و برداشتهای بیرویه، همهچیز را بلعیدهاند.مطالعات خانم دکتر ترابی در سال ۱۳۹۴ نشان داد که در این حوزه، ۱۳ میلیارد مترمکعب اضافهبرداشت از آبخوانها داشتهایم. حالا بعد از ۱۰ سال، احتمالاً این عدد به ۲۰ میلیارد رسیده. این یعنی زیر خاک اصفهان، ۲۰ میلیارد مترمکعب فضای خالی داریم که باعث فرونشست زمین شده. اگر همینطور پیش برویم، شاید ۱۰۰ سال دیگر اصلاً شهری به نام اصفهان نداشته باشیم.
مشکل اینجاست که ما علم هیدرولیک و پایداری منابع را کنار گذاشتیم. در زمان شاه عباس، زایندهرود با ۷۰۰ میلیون مترمکعب آب، کشاورزی محدودی را تأمین میکرد. حالا سطح زیر کشت از ۶۰ هزار هکتار به ۲۰۰ هزار هکتار رسیده، اما آب نیست. حتی اگر آب از دریا بیاوریم، اول این فضای خالی زیرزمینی پر میشود و چیزی به شهر یا تالاب گاوخونی نمیرسد.
فارس: بحث انتقال آب از دریا به اصفهان مطرح شده. آیا این راهکار عملی است و میتواند مشکل را حل کند؟
کلانتری: انتقال آب از دریا به اصفهان در حال انجام است و احتمالاً تا چند ماه آینده ۷۰ میلیون مترمکعب آب شیرین به این شهر میرسد، عمدتاً برای صنعت. اما هزینهاش چقدر است؟ هر مترمکعب ۶ دلار، یعنی ۴۲۰ میلیون دلار در سال. حالا این را مقایسه کنید با کشاورزی منطقه. در حوزه زایندهرود، با ۵۵ هزار حلقه چاه و پمپاژ آب از رودخانه، سالانه بیش از یک میلیارد مترمکعب آب مصرف میشود که ارزش محصولاتش به قیمت جهانی حدود ۱۵۰ میلیون دلار است. یعنی ما ۴۲۰ میلیون دلار خرج میکنیم تا ۷۰ میلیون مترمکعب آب برای صنعت بیاوریم، اما در کشاورزی، یک میلیارد مترمکعب آب را برای ۱۵۰ میلیون دلار تولید هدر میدهیم. این عقلانی نیست.
فارس: شما به اهمیت آبخیزداری اشاره کردید. برخی مانند سخنگوی فعلی صنعت آب معتقدند آبخیزداری نمیتواند سفرههای زیرزمینی را احیا کند. نظر شما چیست؟
کلانتری: آبخیزداری بیتأثیر نیست، اما جبران خسارتهای گذشته را نمیکند. آبخیزداری باعث میشود آب به جای جاری شدن، بیشتر نفوذ کند و سفرههای زیرزمینی را تا حدی تقویت کند. اما وقتی ما سالانه ۳۰ میلیارد مترمکعب کسری داریم، آبخیزداری مثل قطرهای در برابر دریاست. مشکل اصلی ما مصرف بیش از حد است. ما باید مصرف آب را کاهش دهیم و همزمان بهرهوری را افزایش دهیم. این دو جدا از هم نیستند. نمیشود فقط بهرهوری را بالا برد و مصرف را کم نکرد. باید به سمت مصرف حداکثر ۵۰ میلیارد مترمکعب در سال برویم تا طبیعت ما زنده بماند.
فارس: شما بارها گفتهاید که ظرفیت کشور برای تأمین غذا محدود است و باید مصرف آب را کاهش دهیم. اما برخی معتقدند با فناوریهای جدید، مثل هوش مصنوعی یا کشت گلخانهای، میتوان این بحران را حل کرد. آیا نمیشود به آینده امیدوار باشیم؟
کلانتری: حرف درستی است که فناوریهای جدید میتوانند کمک کنند، اما بدون کاهش مصرف آب، این فناوریها مثل دویدن یک بیمار سرطانی است. اول باید سرطان را درمان کرد. ما الان 90 میلیارد مترمکعب آب در کشاورزی مصرف میکنیم، یعنی ۸۵ درصد کل آب کشور. باید این عدد را به ۳۸ تا ۴۰ میلیارد برسانیم و بعد با بهرهوری بالا، تولید را حفظ کنیم.
فارس: مثلا آقای فلسفی نایب رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس از تبدیل شدن عربستان به بزرگترین صادر کننده گندم به اتکا تکنولوژی گفته و کمبود آب را بهانه مسئولان برای تولید خوانده است و معتقد است که میتوان برای 300 میلیون نفر غذا تامین کرد.
کلانتری: کشورهایی مثل عربستان یا عمان روی فناوری سرمایهگذاری کردهاند، اما آنها هم مصرف آبشان را کنترل میکنند. مثلاً عربستان اصلاً صادرکننده گندم نیست؛ سالانه ۴.۲ میلیون تن گندم وارد میکند. این ادعاها که برخی میگویند ایران ظرفیت تأمین غذای ۳۰۰ میلیون نفر را دارد، غیرواقعی است. ما با ۵۰ میلیارد مترمکعب مصرف آب و بهرهوری بالا، میتوانیم غذای ۵۰ تا ۶۰ میلیون نفر را تأمین کنیم. بقیه را باید وارد کنیم. این یعنی پایداری، نه خودکفایی غیرواقعی.