گرفتاری اقتصاد ایران در دور باطل تورم
گروه تعاملی - سید حسین امامی
تجربهٔ نزدیک به نیم قرن تورم در ایران فضایی ایجاد کرده که در آن قیمتها بدون نظارت مؤثر و بدون دلایل اقتصادی قانعکننده، به دلیل نابسامانیهای ساختاری بازار و ضعف سیاستگذاری و رفتار مخرب مردم، بهطور پیوسته افزایش مییابند. این وضعیت نه تنها ناشی از تغییرات واقعی در هزینهها یا عرضه و تقاضا نیست، بلکه رفتار اقتصادی مردم و کسب سود لحظهای فعالان بازار نقش تعیینکنندهای در استمرار آن دارد.
در چنین فضایی، هر اقدام اقتصادی صرفاً با محوریت حفظ یا افزایش سود کوتاهمدت و فرار از کاهش ارزش پول صورت میگیرد و توجه کافی به آثار تورمی جمعی و بلندمدت ندارد، یعنی در واقع می توان گفت خودمان در دامی که برای یکدیگر پهن میکنیم گرفتار می شویم. هر فرد تقریبا یک کالا یا خدمت برای عرضه در بازار دارد و باید صدها کالا یا خدمت را از بازار تأمین کند، اما سعی می کند با گران کردن همان یک کالا، ضرر گرانی کالاهای دیگر را تأمین کند. این دوری است که در آن گرفتار شدیم و سالهاست که زندگی مردم را به فقر و بیچارگی کشانده است.
یکی از ویژگیهای شاخص این دورهٔ طولانی تورم، بینظمی رفتاری در اقتصاد روزمره مردم است. وقتی افراد انتظار دارند که قیمتها در آینده افزایش یابد، رفتارهای پیشگیرانه و گاه هیجانی آنها مانند خرید زودهنگام کالا، انباشت داراییهای غیرنقدی و تبدیل پول نقد به ارز یا طلا، خودرو یا خانه و زمین، خود باعث فشار بیشتر بر قیمتها میشود. این رفتارها که واکنشی به انتظارات تورمی است، در کنار سودجویی لحظهای فعالان بازار، یک چرخهٔ تورم خودتکمیلی ایجاد میکنند که هر بار شدت بیشتری مییابد.
همزمان، روحیهٔ کسب سود فوری ما خصوصا جوانانی که دوست دارند یک شبه سرمایه دار شوند بر بازار مسلط است. بسیاری از فعالان اقتصادی بدون توجه به آثار اجتماعی و اقتصادی رفتارشان، تلاش میکنند افزایش قیمتها را به دیگری منتقل کنند؛ یعنی هر افزایش قیمتی که ممکن است رخ دهد، به مصرفکننده تحمیل میشود. وقتی این رفتار بهصورت عمومی و همگانی در بازار گسترش مییابد، قیمتها به سرعت افزایش مییابند و هیچ مکانیسم بازدارندهٔ مؤثری عمل نمیکند.
در آستانه مناسبتهای مهم مانند شب یلدا، ماه رمضان و عید نوروز، فشار تورمی به دلیل افزایش تقاضا و مصرف خانوارها بیشتر میشود. این ایام، با خریدهای فصلی و هدیهدادن، تقاضای کوتاهمدت برای کالاهای اساسی و مصرفی را افزایش میدهد و زمینهٔ تورم بزرگتر و جهشی قیمتها را فراهم میکند. اگر سیاستهای نظارتی و کنترل بازار در این مقطع فعال و هماهنگ نباشند، تورم فصلی میتواند به تورم عمومی و مزمن دامن بزند و چرخهٔ تورم خودتکمیلی شدیدتر شود. علاوه بر این افزایش قیمت بنزین اگرچه افزایش مهمی نیست اما به خاطر واکنش مردم، انتظار تورمی هم به همراه دارد.
ضعف نهادهای نظارتی و نبود سیاستهای مؤثر برای تنظیم بازار، این رفتارها را تشدید میکند. در بسیاری از بخشها، نه تنها کنترل قیمتها به شکل کارآمد اعمال نمیشود، بلکه گاهی قوانین موجود بهدرستی اجرا نمیشوند یا متناقض هستند. این خلأها باعث میشوند که فعالان اقتصادی هر چه بیشتر بر سود کوتاهمدت خود تمرکز کنند و کمتر به پیامدهای جمعی و بلندمدت رفتارشان توجه داشته باشند.
از منظر اقتصادی، وضعیت موجود ترکیبی از عوامل ساختاری، روانی و رفتاری است. از بعد ساختاری، کسری بودجههای مزمن، افزایش نقدینگی بدون تولید متناسب و فشار تحریمها، زمینهٔ افزایش تورم را فراهم میکنند. از بعد روانی و رفتاری، انتظارات تورمی جامعه و تجربهٔ طولانی تورم بالا باعث میشود مردم سریعاً واکنش نشان دهند و رفتارهای پیشگیرانه انجام دهند. این دو عامل در تعامل با هم، تورم مزمن و خودتکمیلی را تثبیت کردهاند.
پیامدهای این وضعیت برای جامعه بسیار جدی است. کاهش قدرت خرید مردم، افزایش نابرابری اقتصادی، کاهش اعتماد به سیاستگذاریها و ایجاد نارضایتی اجتماعی، تنها بخشی از آثار مستقیم تورم مزمن است. وقتی افراد و کسبوکارها تنها به سود کوتاهمدت فکر میکنند و تلاش میکنند هر افزایش قیمتی را به دیگری منتقل کنند، همکاری اقتصادی کاهش مییابد و ثبات بازار به خطر میافتد.
برای مهار این وضعیت، نیاز به راهکارهای چندجانبه وجود دارد. سیاستهای هماهنگ اقتصادی، کنترل مؤثر بازار، شفافیت قیمتها و مدیریت انتظارات تورمی باید به طور همزمان اجرا شوند. همچنین، ایجاد فرهنگ اقتصادی مبتنی بر همکاری و توجه به آثار جمعی تصمیمات اقتصادی میتواند از شدت چرخههای تورمی بکاهد. به ویژه در آستانه مناسبتهای مهم، توجه به این اقدامات میتواند از وقوع تورم شدید فصلی و انتقال آن به تورم عمومی جلوگیری کند.
همان طور که گفته شد با نزدیک شدن به شب یلدا، ماه رمضان و عید نوروز، نگرانیها نسبت به افزایش شدید قیمتها در ایران به اوج خود رسیده است. مناسبتهای پیشرو، با افزایش تقاضای فصلی و خریدهای خانوارها، خطر جهش قیمتها را بیشتر میکند. کالاهای اساسی، مواد غذایی و محصولات پرمصرف در این ایام به شدت مورد تقاضا قرار میگیرند و در صورت نبود نظارت مؤثر، تورم فصلی میتواند به تورم عمومی و مزمن تبدیل شود.
پیامدهای این وضعیت بسیار جدی است: کاهش قدرت خرید، افزایش نابرابری، کاهش اعتماد عمومی و فشار اقتصادی بر خانوارها. تنها با سیاستهای هماهنگ اقتصادی، کنترل بازار، شفافیت قیمتها و مدیریت انتظارات تورمی میتوان از وقوع بحران جلوگیری کرد. در آستانه این مناسبتها، هشدار و اقدام فوری ضروری است؛ در غیر این صورت، تورم بزرگتر و جهشی قیمتها فشار اقتصادی را به شدت افزایش خواهد داد و زندگی مردم را تحت تأثیر قرار میدهد.

![تبلیغات در [SiteName]](/Media/AdPositions/69/cb589fd0-5181-466b-97d2-4d92fa32618b.gif)
![تبلیغات در [SiteName]](/Media/AdPositions/65/2528a3e9-4ddc-44c5-ab47-c25a8cad1570.gif)