جلسه پشت جلسه!
ما زیرِ انبوه جلسات و نامهها دفن میشویم. هر مدیری را که در نظر بگیریم تعداد جلساتی که الان عضویت دارد و قاعدتا باید شرکت کند قطعا خیلی بیشتر از مدیری است که ١٠ سال پیش روی همان صندلی نشسته بوده است.
دلیلش این است که با ساختارسازیهای جدید، با وجود آدمهای بیشفعالِ ساختارستیز، با «هرکه آمد عمارتی نو ساخت»های بیانتها، با انفعال موجود در مدیران سنتی، هر کسی ضرورت تشکیل یک شورا و جلسات ادواری آن را کشف میکند؛ بدون آن که شورای قدیمی را تعیین تکلیف کند. اگر ماموریتهای جدید ضروری است میتوان در یکی از شوراهای متعدد قبلی ادغام کرد و اصطلاحا غنیسازی کرد. اگر هم شدنی نیست، در ازای اضافه کردن یک شورا و ساختار جدید، یک شورا و ساختار ناکارآمد و جلسه ثابت را حذف کرد.
برای چالاکی نظام دیوانی به نهضت زدایش جلسات متعدد و نامهپراکنیهای بیپایان و گزارشخواهیهای تو در تو نیازمندیم و ضمن تبارشناسی، جلسات زاید را شناسایی و جرأت تغییر داشته باشیم.
مثلا سالهاست معاون توسعه وزارت فرهنگ عضو شورایعالی شهرسازی است که هر دو هفته یکبار با حضور وزیر راه تشکیل میشود. معاونان وزارت فرهنگ هم به طور مرتب شرکت میکردهاند. شاید یک دلیلش سطح بالای این شورا و پرستیژ و امکان ارتباطی است که برای فرد ایجاد میکند چون علاوه بر وزیر راه، شهردار تهران و معاونان دو-سه دستگاه مهم دیگر هم عضویت دارند. در این مدت کسی از خود نپرسیده شأن نزول وزارت فرهنگ در این شورا چیست؟ عضویت وزارت فرهنگ به زمانی بر میگردد که حوزه میراث فرهنگی در ساختار وزارت فرهنگ بوده است تا ملاحظات مربوط را منتقل کند اما از زمانی که سازمان مستقل (و سپس وزارت مستقل) تشکیل شده است آیا حضور وزارت فرهنگ همچنان «علت مُبقیه» داشته است؟ اضافه شدن وزارت میراث به ترکیب این شورا قاعدتا باید همراه با حذف عضویت وزارت ارشاد میبوده است. اگر هم منظور، توجه به پیوستهای فرهنگی است این کار با الزام طرحهای مطالعاتی، شدنی است.
به دور و بر خود نگاهی بیندازیم. از این جلسات، زیاد داریم؛ جلساتی که وقت مدیر را میگیرد و مانع از فکر و کار میشود. یادمان باشد: تا نتوانیم فکر کنیم، اسیر روزمرگی و در واقع به اسب عصاری، ماننده میشویم.

![تبلیغات در [SiteName]](/Media/AdPositions/69/cb589fd0-5181-466b-97d2-4d92fa32618b.gif)
![تبلیغات در [SiteName]](/Media/AdPositions/65/2528a3e9-4ddc-44c5-ab47-c25a8cad1570.gif)