در پیچ و خم بدعت‌انگاری نوروز

از گذشته های دور با فرارسیدن ایام عید نوروز، عید باستانی ایرانیان، برخی مدعیان دیانت و شریعت، اغلب با رویکردی ظاهرگرایانه از متون دینی، که سلفیت اعتقادی در اسلام را به یاد می‌آورد، پاسداشت نوروز و برپایی این آیین ملی را بدعت شمرده و طرد کرده‌اند.

این تقابل با آیین نوروز از سوی این دست از مدعیان شریعت، پس از انقلاب اسلامی که حاکمیت باورهای دینی در قالب حکومت و سیاست رخ عیان کرد، بیش از گذشته و پررنگ‌تر خودنمایی نمود، زیرا قبول آیین و برپایی مراسم نوروز در حکومت دینی که استواری آن بر بنیاد شریعت و ولایت فقیه تضمین شده، مهر باطلی و برهان قاطعی علیه اندیشه ظاهرگرایانِ مخالف نوروز محسوب می‌گردد.

این دست از مدعیان حراست از قرآن و سنت نبوی، با بیان این‌که مسلمانان خود دارای مناسبات و اعیاد مذهبی هستند، کمر به مخالفت با نوروز بسته و به ترویج بدعت‌انگاری آن همت می‌کنند، آنان در تلاش‌اند بین عامه مردم چنین القاء کنند که نوروز عیدی مختص به مجوسان ایران باستان است، مسلمان را با مناسبات مجوس جاهلی چه کار؟

در چنین نگاهی (سلفیت شیعی و اخباریت سنی) آنچه که از تشریع اسلام برنیاید به کلی بدعت است، بالاخص اگر رنگ و بوی باستانی و پیشااسلامی داشته باشد. گویی هر پدیده‌ای باید فقط و فقط در ظواهر آیات و روایات تصریح و تایید گردد تا پیروان دین نیز آن را به دیده تایید بنگرند. و الّا باید آن را رد و طرد کرد تا .ه دین حضرت ختمی مرتبت مصون و محفوظ از التقاط و انحراف بماند.

با چنین منطقی اعیادی نظیر مولد‌النبی نیز باید بدعت و خارج از دین محسوب گردد، چرا که برای برپایی چنین مراسماتی دلایل محکمی در متن دینی در دست نداریم!

اما آنچه که روشنگر ما در بررسی چنین مسائلی در متن باور دینی است،‌ فهم باطن آموزه های دین و روش‌شناسی آن است که در سنت فقهی و اصولی تبلور یافته است نه اتکاء به موارد جزئی روایی یا تصریحات صرف قرآنی، اساساً باید به اسلام و نسبت موضوعات جدید و قدیم در آن (از جمله آیین نوروز) به چشم دیگری نگریست، تا فهم و درک دقیق‌تری از آن داشته باشیم. به قول سهراب:
چشمها را بايد شست
جور ديگر بايد ديد

تا زمانی که بخواهیم دین اسلام را در رقابت با فرهنگ‌های ملی و رسومات بومی ارزیابی کنیم وضع تقابلی فقه و گرایشهای دینی با آیین‌های باستانی یا امور جدید زندگی به همین منوال خواهد بود. اسلامِ این چنینی کارکردی جز تهی‌سازی جوامع از آداب نیکوی و رسوم متداول گذشته ندارد و عملاً مناسبات ملی اقوام و ملل را با چشمی هراسان و متزلزل می‌بینند. این وضع همواره آموزه های دینی را بی‌جهت در نزاع با علایق ملی و میراث گذشتگان قرار می‌دهد.

اما به راستی آموزه های دینی چنین است؟ آیا اسلام نافی رسومات مردم و ملل مختلف است؟ بهترین پاسخ در این رابطه را میتوان در کلام مولای متقیان و امام علم و ایمان علی ابن ابی‌طالب (صلوات‌الله علیه) جست.

آن امام هُمام در نامه‌ای خطاب به جناب مالک اشتر (رضوان‌الله علیه) می‌نویسند: « سنت نیکویی را که بزرگان این امت به آن عمل کرده‌اند و رعیت بر آن سنت به نظام آمده و حالش نیکو شده است، مَشکن و سنتی میاور که به سنت‌های نیکوی گذشته زیان رساند، آنگاه پاداش نیک بهره کسانی شود که آن سنت‌های نیکو نهاده‌اند و گناه بر تو ماند که آن ها را شکسته‌ای. با دانشمندان و حکیمان، فراوان گفتگو کن در تثبیت آنچه امور بلاد تو را به صلاح می‌آورد و آن نظم و آیین که مردم پیش از تو بر پای داشته اند بکوش تا کار کشورت به سامان آید و نظام‌های نیکویی، که پیش از تو مردم بر پای داشته بودند برقرار بماند، » اگر خوب به مفهوم سنت صالحه که در کلام حضرت امیر مورد تاکید قرار گرفته دقت شود، آنگاه به خوبی معیار و ملاک‌های تایید سنن پیشینیان التفات خواهیم یافت. سنت نیکو، قوام و انسجام اجتماعی تایر مثبت در افکار و اعمال مردم و … چگونه چنین ملاکات روشنی را از نظر دور بداریم؟

برخی از مومنین با نگرانی بیش از حد، تعظیم و برپایی آیین نوروز را، نقص و کاستی در دینداری و معرفت دینی انگاشته‌اند، اما حقیقت این است که نوروز در ایران در پیوست با ایمان دینی مردم، نه تنها در تقابل با آن نیست بلکه کاملا در راستای آن قرار گرفته و معنا و مفهومی اسلامی یافته است.

نوروز باستانی نیز هیچ‌گاه به طور کامل به عنوان عیدی دینی متعلق به ادیان گذشته ایرانی تلقی نمی‌شده تا اکنون آن‌ را در رقابت با آیین‌های دینی اسلام تعریف و ارزیابی نماییم! در برهان قاطع، فرهنگنامه فارسی که متعلق به قرن یازدهم هجری است، ذیل کلمه نوروز به این موضوع به خوبی پرداخته شده است.

اعیاد مذهبی زرتشتیان بیشتر با نام «گاهنبار» شناخته می‌شده که در این میان نوروز به عنوان گاهنبار شناخته نمی‌شد، بلکه آن را با تقسیم به دو نوروز خاصه و عامه از رسوم بومی ایرانی می‌شمردند. در کنار این مسائل باید نظرگاه اعاظم علمای دین و از آن مهم‌تر ائمه شیعه را نسبت به نوروز دانست، آیا به راستی حضرات معصومین و فقها و علمای مذهب به نوروز به چشم بدعت می‌نگریستند؟

در اینجا تذکر نکته‌‌ای را باید بیان کرد، روایات نوروز چه آنان که در مدح آن است، چه آنان که نوروز را مذمت می‌کنند هر دو در بین روایات موجود است، که برخی علمای ما در بین تحقیقات معتقدند که روایات مدح نوروز غلبه بر روایات ذم و طرد آن دارد. در ادامه به برخی روایات در این‌باره اشاره خواهد رفت.

1ـ خدمت حضرت امیر (ع) هدیه اى آوردند، حضرت فرمود این چه هدیه این است؟ پاسخ دادند: «یا أمیرالمؤمنین الیوم النیروز» این هدیه روز نوروز است، حضرت هدیه را پذیرفت و فرمود «اصنعوا لنا کل یوم نیروزا». شما هر روز را براى ما نوروز قرار دهید. (هر روزتان نوروز باد). من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 300، ح 4073 .
2ـ شیخ طوسى در مصباح از امام صادق (ع) نقل کرده که حضرت به معلى بن خنیس فرمودند: «إذا کان یوم النیروز فاغتسل والبس أنظف ثیابک ، وتطیب بأطیب طیبک ، وتکون ذلک الیوم صائما»
روز نوروز غسل کن و پاکیزه ترین لباست را بپوش و خود را خوشبو نما و این روز را روزه بگیر و بعد از نماز ظهر و عصر چهار رکعت نماز (با آداب خاصى) بجاى آور و دعا کن «یغفر لک ذنوب خمسین سنة». خداوند گناه پنجاه سال تو را مى آمرزد.
وسائل الشیعة (آل البیت)، ج 8، ص 172 - 173، ح 10338، مصباح المتهجد : 790.
3ـ بن فهد حلى در مهذب نقل کرده که امام صادق (ع) به معلى بن خنیس فرمود: «إن یوم النیروز هو الیوم الذی أخذ فیه النبی ( صلى الله علیه وآله ) لأمیر المؤمنین ( علیه السلام ) العهود بغدیر خم فأقروا له بالولایة فطوبى لمن ثبت علیها ، والویل لمن نکثها.»
روز نوروز همان روزى است که پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه وآله در غدیر خم، از مردم نسبت به امیر مؤمنان (ع) عهد و پیمان گرفت. و در این روز با ولایت على (ع) تجدید پیمان نمایید، خوشا به حال کسى که در ولایت على (ع) ثابت قدم بماند و واى به حال کسى که پیمان شکنى کند.
و حضرت در ادامه فرمود: «وما من یوم نیروز إلا ونحن نتوقع فیه الفرج ، لأنه من أیامنا حفظه الفرس وضیعتموه.»
ما در روز نوروز انتظار فرج داریم، زیرا آن روز از روزهاى ویژه ما اهل بیت است که شما آن را ضایع کردید ولى فارسها آن را حفظ کردند.
المهذب : 194، وسائل الشیعة (آل البیت)، ج 8، ص 173 ، ح 10339، والبحار 59 : 119.
در کنار این موضوع شاهد آن هستیم که در کتب مناسکی شیعه نظیر زاد‌المعاد مرحوم مجلسی و مفاتیح‌الجنان شیخ عباس قمی اعمال مخصوصی در رابطه با نوروز بیان شده که فقهای نظیرآیت‌الله خویی که خود دارای مشربی سفت و سخت و سنتی در فقه هستند عمل به این توصیه‌ها را به قصد رجاء بلا مشکل دانسته‌اند.
اما در این باره چندی پیش رهبری معظم سخنانی داشتند و لب کلام آن بود که نوروز هرچه که بوده امروزه سنت و فرهنگی غنی شده ملی است. ایشان در این‌باره می‌فرمایند: « عید نوروز یک عید شرقی و حامل ارزشهای برجسته و ممتازی است. در واقع عید نوروز یک نماد است؛ نماد نوآوری و طراوت و جوانی و نشاط، همچنین نماد مهربانی و محبت به یکدیگر، سرکشیِ برادران از یکدیگر، محبت خانواده‌های خویشاوند به یکدیگر، محکم کردن روابط دوستی و مهربانی میان دوستان، آشنایان و زدودن کینه‌ها؛ چون بهار مظهر طراوت است، مظهر نشاط است و همه‌ی این معانی در واقع در بهار وجود دارد. و این یک امتیاز است برای ملتهای ما که نوروز را آغاز سال نوِ خودشان قرار دادند، مبدأ تاریخ قرار دادند؛ به خاطر اینکه حامل این معانی برجسته است.
این جشن یک جشن ملی است؛ جزو اعیاد دینی نیست؛ لکن از سوی بزرگان شرع مقدس ما هم، نوروز مورد تأیید قرار گرفته. ما روایات متعددی داریم که در آنها از نوروز تجلیل شده و روز نوروز گرامی داشته شده. این موجب شده است که نوروز وسیله‌ای بشود برای اظهار عبودیت انسانها در مقابل پروردگار و تواضع ما در مقابل پروردگار. در واقع فرصتی است برای اینکه انسان دل خود را با یاد خدا هم طراوت ببخشد.»
حضرت آقا در جایی دیگر می‌گویند: « عید نوروز که یک عید علی‌الظاهر غیر دینی است، عید ملی است، جنبه‌ی دینی و یادآوری دینی ندارد؛ اگرچه حالا در بعضی از روایات دارد که: از روزهای ماست - حالا نمی‌دانیم چقدر این روایات اعتبار و استحکام سندی دارد - اما محتوای دینی در همه‌ی حوادث زندگی انسان وجود دارد؛ از جمله در این عید. خوشبختانه مردم ما توجه دارند، دعا می‌خوانند، ذکر می‌گویند، در مشاهد مشرفه شرکت می‌کنند؛ حتّی کسانی که به شهرها و مراکزی می‌روند که علی‌الظاهر مشاهد مشرفه‌ی معروف هم ندارد، آنجا اگر امامزاده‌ای پیدا شود، ساعت تحویل را حتماً توی امامزاده می‌گذرانند؛ اگر مثلاً فرض کنید عید را به شیراز می‌روند، ساعت تحویل را در شاه‌چراغ می‌روند؛ این یک عادت بسیار پسندیده‌ای است در بین مردم ما. هرچه بتوان محتواهای دینی را در همه‌ی حوادث زندگی و پدیده‌های زندگی افزایش داد، این به نفع ماست.»
رهبر معظم انقلاب در اینجا در مقام یک قفیه نسبت به نوروز چنین موضع‌گیری دارد و آن را رسمی پسندیده معرفی می‌کند و برحسب نظر ایشان خیلی ار ارزش‌های دینی، بدون در آمیختگی با سنن مغایر دین، در آیین های گذشتگان تبلور و ظهور دارند.
در پایان و به عنوان حُسن ختام شعری از حضرت روح‌الله می‌خوانیم و امید آن داریم که با تحول طبیعت روح و جان ما هم با عنایت حضرت حجت(ارواحنا له الفدا) تحولی الهی یابد.


باد نوروز وزیده است به کوه و صحرا

جامه عید بپوشند، چه شاه و چه گدا

بلبل باغ جنان را نبود راه به دوستن

نازم آن مطرب مجلس که بود قبله

صوفی و عارف ازین بادیه دور افتادند

جام می گیر ز مطرب، که رَوی سوی صفا

همه در عید به صحرا و گلستان بروند

من سرمست، ز میخانه کنم رو به خدا

عید نوروز مبارک به غنی و درویش

یار دلدار، ز بتخانه دری را بگشا

گر مرا ره به در پیر خرابات دهی

به سر و جان به سویش راه نوردم نه به پا

سالها در صف ارباب عمائم بودم

تا به دلدار رسیدم نکنم باز خطا


پست های مرتبط

پیام بگذارید