تاریخ انتشار: 2/15/2025 9:24:01 AM

تناقض بزرگ اقتصادهای غربی!

تناقض بزرگ اقتصادهای غربی!

پس از جنگ جهانی دوم، بلوک قدرت های غربی به رهبری آمریکا، بنیان های یک نظم جدید اقتصادی در جهان را بنا نهادند که نمودهای عینی این نظم تا به امروز نیز قابل مشاهده است. در این راستا، آمریکا و دیگر متحدان غربی اش، با تمسک به انگاره های لیبرالیسم و نولیبرالیسم، مجموعه ای از اصول را به عنوان مفروضات محوری در تعریف نظام اقتصادی جهان، ارائه کردند. به عنوان مثال، این دسته از کشورها تاکید داشتند که تجارت آزاد موجب ایجاد رشد و رونق برای کشورها می گردد.

آن ها به این مساله اشاره داشتند که اقتصاد جهانی مبتنی بر گزاره های لیبرالیستی می تواند صلح و ثبات و نوع دوستی در جهان را تقویت کرده و افزایش دهد. در حقیقت، آن ها به این مساله اشاره داشتند که اقتصاد و تجارت مد نظر قدرت های لیبرال غربی، نه تنها صلح و رفاه را در جوامع بشری افزایش خواهد داد بلکه میزان ادغام و وابستگی متقابل آن ها را نیز افزایش می دهد و این مساله خود می تواند سرآغاز سیلی از اتفاقات مثبت در دیگر جوامع بشری باشد. با این همه، وقتی به جهان کنونی نگاه می کنیم، می بینیم تا چه اندازه انگاره های کلیدی نظم مطلوب لیبرال ها و نولیبرال ها، مخدوش شده و نظم اقتصادی مطلوب آن ها، نه از سوی رقبا و یا مخالفان، بلکه از سوی خودشان در حال از بین‌رفتن است.

به عنوان مثال، اکنون شمار قابل ملاحظه ای از کشورهای غربی به دست راست گرایانِ افراطی اداره می شود. از ترامپ در آمریکا گرفته تا بیش از 20 دولت عضو اتحادیه اروپا که همگی آن ها به جای آزادی تجارت، بر سیاست های عمدتا ملی‌گرانه در اقتصاد خود تاکید دارند و البته که در طی تحولات سال های اخیر در مواردی نظیر جنگ غزه و یا پاندمی کرونا، نشان داده اند که به هیچ عنوان به خیر و منفعت کلی جواع بشری توجهی ندارند.جهان هنوز اقدامات قدرت های غربی در احتکار‌کردنِ واکسن کرونا و تلاش برای درآمدزایی از این مساله را از یاد نبرده است.

در عین حال، همدستی منفعت طلبانه قدرت های غربی با رژیم اشغالگر قدس طی تحولات مرتبط با جنگ غزه و کشتار گسترده مردم غیرنظامی فلسطین هم یکی دیگر از نمودهای رویکردهای غیرانسانی غرب بوده که دقیقا در نقطه مقابل انگاره های لیبرالیستی و نولیبرالیستی آن ها در نگاه به حوزه های اقتصادی و سیاسی قرار داشته است. اکنون هم که با حضور ترامپ در کرسی ریاست جمهوری آمریکا می بینیم به کل انگاه های اصلی شکل دهنده به نظم اقتصادی غرب محور جهان در حال فروپاشی هستند.

رئیس جمهور آمریکا به جای خیر همگانی به منفعت الیگارش ها چشم دارد و در عین حال، حاضر است کل جهان را فدای منافع اقتصادی آمریکا کند. عجیب اینکه او حتی در کشور خود نیز میان مردم فرق می گذارد و خود را نماینده طیف سفید‌پوست نژادپرست می داند. از این رو، جهان غرب و نظم اقتصادی مطلوب آن که چندین دهه است بر جهان حاکم می‌باشد از یک تناقض بزرگ رنج می برد و آن نابود شدن نظم مذکور به دست ایجاد کنندگان آن است. موضوعی که در ادامه راه می تواند سناریوهای ناامیدکننده ای را برای قدرت های غربی رقم بزند و بر موقعیت بین المللی آن ها اثرگذاری به شدت منفی را داشته باشد.


نظر شما

  • نظرات شما پس از بررسی و تایید نمایش داده می شود.
  • لطفا نظرات خود را فقط در مورد مطلب بالا ارسال کنید.

پربازدیدترین ها

پربحث‌ترین‌ها

اخبار داغ