احترام به تاریخ را از غرب بیاموزیم

در سفر رئیس جمهور محترم به استان فارس و شهر شیراز، نگرانی ناظر به طرح تخریب قسمت‌هایی از بافت تاریخی شیراز سبب نامه ای به جناب دکتر رئیسی با امضای ۲۱هزار نفر از مردم شیراز شد. پیش تر نیز بارها شاهد اعتراض به تخریب تدریجی و بی احترامی به بناهای شکوهمندی مانند تخت جمشید از سوی مردم این شهر و همه ایرانیان بوده ایم.

اخیراً نیز برخی رسانه ها از احتمال تخریب و ریزش خانه خازن‌الملک واقع در بازار تهران ابزار نگرانی کرده اند.

کمترین ماه و هفته ای را می بینیم که خبری مربوط به تخریب آثار تاریخی و یا بی توجهی به آن ها به گوش نرسد. افزون بر این‌ها، تخریب آثار تاریخی، گریبان آثار بجامانده از دوران جنگ و آثار نمادین و یادآور انقلاب را هم گرفته است.

شاید تعجب کنیم اگر بدانیم کشوری مانند آلمان، حتی آثار جنایت‌های متفقین را باقی گذاشته است. برای مثال، شهر درسدن آلمان، شهری است که توسط هواپیماهای متفقین با خاک یکسان شده است؛ آن هم بعد از خاتمه جنگ و تسلیم‌شدن نازی‌ها و این نشان می‌دهد بمباران درسدن هدفی جز انتقام‌جویی نداشته است.

دولت آلمان اطراف این شهر مخروبه را فنس کشیده و شهر جدید درسدن را کنار آن ساخته است. حالا مقایسه کنید با ایران که در آن سینمای رکس آبادان را بعنوان نمادی از انقلاب مردمی 57، به کلی تغییر ماهیت داده و در حال تبدیل آن به مجتمع تجاری هستند. مورد دیگر این‌که آثار جنگ‌زدگی در شهر دزفول را کاملاً بازسازی کرده‌اند.

وقتی دولتی مانند آلمان که خود در جنگ، جنایتکار اصلی بوده است، آثار جنایت و مردم‌کشی متفقین را نگه می‌دارد تا تجربه بینانسلی تداوم داشته باشد، ما چرا در نگهداشتن برخی ویرانه‌های هشت‌سال جنگ برای یادآوری جنایات دشمن و نیز مظلومیت خود کوتاهی کرده‌ایم؟

افزون بر این ها، جالب است بدانید در برخی کشورهای اروپایی، ورود خودرو به اولدتاون Oldtown یا قسمت قدیمی شهر ممنوع است و صاحبان املاک قدیمی حتی برای رنگ‌زدن درب منزل خود باید از مجاری قانونی درخواست داده و مجوز لازم را داشته باشند.

کشورما به منزله منتقد فراموش‌شدن معنویت و سنت، می‌بایست بیش از هر کشور به حفظ، مرمت و احیای بناهای تاریخی مبادرت داشته باشد.

بناهای تاریخی، یاد آوری ارزش‌های سنتی و اصیل ایرانی و اسلامی است و برای فراموش‌نشدن هویت دیرینه، بیش از هرزمانی باید به این بناها توجه داشت.

مساله بزرگتر این‌که ارتباط بین‌نسلی و تداوم زنجیره فرهنگی و حافظه تاریخی افراد تاحد زیادی مدیون آثار بجامانده از گذشته است. برای همین، شکاف نسلی و از خودبیگانگی نسل‌های جدید، ازعوارض مترتب بر بی‌توجهی به تاریخ و نمادهایی مانند بناهای تاریخی است.

البته مقصود نگارنده به‌هیچ‌روی دفاع از رویکرد ابنیه‌ای یا عتیقه‌جاتی و یا عظمت‌گرایانه به تاریخ که نیچه از آنها سخن گفته نیست بلکه در عین دفاع از رویکرد آینده‌گرا و پاسداشت گذشته منهای تعصب و قوم‌پرستی معتقد است که آینده بر دوش گذشته است و به قول هایدگر، گذشته پشت سر ما نیست بلکه زیر پای ماست.

در میان تمامی جشن‌های المپیک، این جشن افتتاحیه المپیک لندن بود که در آن به جای سرگرمی‌ها و شادی‌های تکراری، شاهد به تصویرکشیده‌شدن تاریخ انگلستان از جمله عبورشان از فئودالیسم و ورودشان به انقلاب صنعتی بودیم. این اقدام نشان از تفکر تاریخی و تجربیِ انگلیسی داشت.

در عین حال، در کوشش برای حفظ آثار تاریخی، می‌توان به مالکانی اشاره کرد که بر خلاف مالک بناهایی مانند خانه مجله توفیق، دلسوزانه صحنه‌های زیبایی از احترام به گذشته را مقابل دیده نهاده‌اند. در این خصوص می‌توان به خانه فاموری اشاره کرد؛ خانه‌ای که متعلق به دوران قاجار است و فعلاً توانسته است از گزند بازار در قلب محله جمهوری در تهران و بازار موبایل در امان بماند.


پست های مرتبط

پیام بگذارید