ایرانی‌ها محتاج نتیجه گفتگوهای وین نیستند تا صادرات نفت را زیاد کنند

گروه تعاملی الف - سید ابوالفضل هاشمی:

هر کسی پی‌گیر گفتگوهای وین باشد به خوبی می‌داند که یک پیش‌نویس توافق روی میز گفتگوهای وین است و امروز این آمریکا است که بازی در می‌آورد و تلاش‌های همه را خنثی می‌کند.

در حالی که تیم ایرانی دست پر به وین رفته، به‌خوبی مشخص است که تیم آمریکایی دست خالی به وین آمده و چیزی در چنته ندارد تا ارائه دهد البته دستش از پیشنهادهای سازنده خالی است والا سوداهای بسیاری برای استمرار خصومت و خیانت در امضای توافق دارد. برخی هم باور دارند آمریکایی‌ها تصور می‌کنند که حال که با ایران به این مرحله رسیده‌اند، بهتر است تلاش کنند تا شاید بتوانند باز هم از ایران امتیاز بگیرند و به همین دلیل به قول معروف طبق سنت خود دبه درآوده و به دنبال امتیازگیری هستند.

در مقابل اروپایی‌ها به شدت در فشار است چراکه بیشترین ضررکننده‌ها از سیاست‌های آمریکا چه در قبال ایران چه در قبال روسیه در شرق اروپا، امروزه اروپایی‌ها هستند. اروپایی ها هیچ مشکلی نه با روسیه دارند و نه با ایران اما چون خودشان توان حمایت از خودشان را ندارند و دوران حضور سیاستمداران قدرتمندشان در این اتحادیه به پایان رسیده، مجبور هستند با ساز آمریکایی‌ها برقصند حتی اگر مطمئن باشند که این رقص موجبات شکستن دست و پایشان می‌شود و به اصطلاح رقص روی خورده شیشه‌های شکسته و آتش است.

در صورتی که هر اتفاقی در شرق اروپا رخ دهد اتحادیه اروپا به احتمال زیاد با ورشکستگی اقتصادی مواجه خواهد شد و با وجود تحریم‌های اقتصادی آمریکا برعلیه ایران مجبور خواهد بود سوخت خود را به چند برابر قیمت از آمریکا و یا قطر و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس خریداری کند. به همین دلیل هم مشاهده می‌کنیم اروپایی‌ها سخت در تلاش هستند که هم مساله اختلافات با روسیه و هم مساله اختلافات با ایران را حل و فصل کنند از این رو به در و دیوار می‌زنند که مبادا گفتگوهای وین به نتیجه نرسد و یا مذاکراتشان با روسیه نتیجه ندهد.

آقای بایدن که امروزه شرایط بسیار شکننده در درون آمریکا دارد و عنوان ضعیف‌ترین رئیس جمهوری در تاریخ ایالات متحده را به نام خود ثبت کرده، تلاش دارد با قربانی کردن دیگران، حتی همپیمانان، برای خود در آمریکا جایگاهی ایجاد کند. مشکل اصلی در گفتگوهای وین هم امروزه این است که آن‌قدر رئیس جمهوری آمریکا و تیم او ضعیف هستند و جسارت تصمیم‌گیری ندارند و می‌ترسند اقدامی انجام دهند که موجب تضعیف داخلی بیش از پیش آنها شده است.

دو سه سال پیش زمانی که برخی در ایران امیدوار بودند دمکرات‌ها سر کار بیایند و توافق هسته‌ای دوباره احیا شود، در گفتاری از این سخن گفتیم که بترسید از روزی که به دنبال ترامپ بگردیم. آقای دونالد ترامپ علیرغم همه عیب و ایرادهایی که داشت حداقل آن‌قدر جسارت داشت که تصمیم بگیرد، شفاف اعلام کند و پای تصمیم خود هم بایستد اما امروزه بایدن حتی جسارت آن را ندارد که تصمیم بگیرد چه‌رسد به اینکه بخواهد پای تصمیم خود هم بایستد، به همین دلیل هم طبیعی است که ایران تضمین‌های محکم تر از آمریکا بخواهد تا اگر بار دیگر توافقی امضا شد و آمریکا زیر تعهد خود زد، تکلیف متخلفان از توافق و جریمه لازم هم پیش‌بینی شود تا نحوه جبران ضرر و زیان متضرر و نحوه مجازات متناقضان و عهدشکنان توافقنامه در مجامع بین المللی روشن شود.

علیرغم همه تحریم ها و فشارهای اقتصادی که ایران با آن مواجه است امروزه ایران در شرایط گذر از تحریم‌ها به سر می‌برد و همانگونه که دیگر همه می‌دانند فروش نفت ایران امروزه به بالاترین سطح خود از زمان خروج آمریکا از توافق هسته‌ای رسیده است. اگر فقط همین مساله را بخواهیم تفسیر کنیم باید بگوییم، حتی اگر تحریم‌ها هم لغو شود ایران همین مقدار نفت را خواهد فروخت، حال مقداری کمتر و یا بیشتر؛ طبق برآوردها سقف تولید نفت ایران چیزی حدود چهار ملیون بشکه در روز است که چیزی حدود دو تا دو و نیم ملیون بشکه آن داخل کشور مصرف می‌شود و حداکثر ایران می‌تواند چیزی حدود یک و نیم ملیون بشکه را به خارج صادر کند که طبق گزارش های رسانه‌های مرتبط همین مقدار را نیز در حال حاضر صادر می‌کند.

اگر بنا باشد ایران مقدار بیشتری نفت تولید و صادر کند به طور طبیعی نیاز به سرمایه‌گذاری بیشتر در صنعت نفت و گاز خود دارد تا حجم بالاتری را استخراج کند و این پروسه وقت گیر است. در عمل ایران شاید بتواند سقف صادرات نفت خود را به چیزی حدود دو ملیون بشکه در روز برساند و این یعنی چه توافقی در وین امضا شود چه نشود با توجه به شرایط بین‌المللی این امکان برای ایران وجود دارد و دیگر ایرانی‌ها خیلی محتاج نتیجه گفتگوهای وین نیستند تا صادرات نفت خود را افزایش دهند.

مساله بازگشت پول این صادرات هم به نوعی توسط ایران و دیگر کشورها حل و فصل شده و ایران به طور عملی با همکاری کشورهای شرقی یعنی چین و روسیه موفق شده ساختار بانکی ایجاد کند که هم نفت خود را بفروشد هم پول آن را دریافت کند، اگرچه پول دریافتی ایران دلار نیست ولی ارزهای دیگر هستند که ایران می‌تواند اگر نیاز داشته باشد آنها را به دلار تبدیل کند، البته ایران به طور طبیعی ضرر پرداخت پورسانت تبدیل را هم مجبور است بپردازد.

به هر صورت به نظر می‌رسد امروزه ایران از سر سیری پای گفتگو های وین نشسته در حالی که آمریکایی‌ها از سر ناچاری، امری که هیچ وقت در ذهن آمریکایی‌ها و متحدان آنها نمی‌گنجید که با چنین شرایطی بخواهند با ایران پای میز گفتگو بنشینند. به‌همین دلیل هم در واقع آمریکایی‌ها مجبور هستند امتیازهای بیشتری به ایران بدهند، امتیازهایی که حتی در زمان امضای برجام هم به ایران نداده بودند و واهمه آن را دارند که اگر چنین چیزهایی رسانه‌ای شود موجبات سقوط جایگاه دولت بایدن دو چندان خواهد شد البته آنها به خوبی می‌دانند اگر امروز این امتیازها را به ایران ندهند و کوتاه نیایند مجبور خواهند بود فردا امتیازهای بیشتری به ایران بدهند و بیشتر کوتاه بیایند.

زمانی که دور ششم گفتگوها به پایان رسیده بود هم پیش‌نویسی تهیه شده بود و علیرغم اینکه ایرانی‌ها آن پیش‌نویس را قبول کردند ولی آمریکایی‌ها لحظه آخر زیر میز زدند و حاضر نشدند آن پیش نویس را امضا کنند. قطع یقین منافع آمریکایی‌ها در این است که همان پیش نویس را امضا کنند چون اگر دولت ایران تغییر کند آرزوی همان پیش‌نویس را خواهند داشت، امروزه شاهدیم در گفتگوهای وین آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها التماس می‌کنند که ایرانی‌ها بپذیرند چیزی نزدیک به همان پیش‌نویس را امضا کنند در حالی که ایرانی‌ها دیگر بسیار بسیار فراتر از آن را می خواهند، والبته با توجه به پیشرفت‌های حاصله حق طبیعی ماست که چنین مطالبه‌ای داشته باشیم.


پست های مرتبط

پیام بگذارید