انتظار، یعنی مبارزه زیر لوای فقیه

احتمالا در کتب درسی یا در بنرهای مناسبتی و یا در هرجای دیگر این روایت شریف را در رابطه با غیبت حضرت امام عصر خوانده‌اید که حضرت رسول‌الله(و بنا به اقوالی حضرت امیر‌المؤمنین) فرمودند:«افضل اعمال أمّتی انتظار الفرج»؛ (کمال‌الدین/2/644) یعنی بهترین اعمال عبادی امت من انتظار فرج امام زمان است.

معرفی شدن انتظار به عنوان «عمل» از سوی اهل بیت و در پی آن بشارت به پاداش‌هایی نظیر: برادری با رسول خدا، ثواب شهدای بدر و احد، مجاهد بودن و… برای شخص منتظر ما را با این سؤال مواجه می‌کند که به راستی انتظار چیست و منتظر حقیقی کیست؟ مگر غیبت حضرت حجت در چه دورانی است که منتظر حقیقی در آن از شأن و منزلت چنین عظیم برخوردار خواهد بود؟ انتظار کُنش است یا واکنش؟ و… در یک کلام فرج را در چه باید جست‌وجو کرد؟

اگر انتظاری که عمل است و ملتزم به آن که منتظر است از چنان مقام و ثوابی برخوردار است، پس باید جنس و مدل انتظارش هم از همان نوع باشد، اگر انتظار را جهاد معرفی کردند پس سخن از تقابلی است که بین شخص منتظر و دشمن و دشمنانی قرار است رخ دهد. اگر می‌خوانیم که پاداش شهدای بدر و احد به اهل انتظار خواهد رسید پس سختی بسیاری را اهالی وادی انتظار قرار است بچشند.

بلی، انتظار بیش از آن که وجه گفتاری «اللهم کن لولیک…» باشد، عملِ «و اجعلنی من اعوانه و انصاره» است، بیش از این که انفعال باشد فعالیت است. فعالیتی که شخص منتظر باید آن را رعایت کند و در برنامه زندگی‌اش پیاده‌سازی نماید نه فقط در یک بخش از موضوعات دین بلکه در تمامی شئون و اقسام اسلام است، چرا که بقای خود را در چنین فعالیتی می‌بیند که اگر اندک اهمالی نسبت به آن داشته باشد، تضمینی وجود ندارد که در زیر ولایت چه کسانی برود.

امام خمینی در سخنرانی‌ای به مناسبت میلاد حضرت حجت نکاتی بس مهم در رابطه با غیبت دارد، ایشان در ابتدا می‌فرماید:«بعضی ها انتظار فرج را به این می دانند که در‌‎ ‌‏مسجد، در حسینیه، در منزل بنشینند و دعا کنند و فرج امام زمان ـ سلام الله علیه ـ را از خدا‌‎ ‌‏بخواهند. اینها مردم صالحی هستند که یک همچو اعتقادی دارند. بلکه بعضی از آنها را‌‎ ‌‏که من سابقاً می شناختم بسیار مرد صالحی بود، یک اسبی هم خریده بود، یک شمشیری‌‎ ‌‏هم داشت و منتظر حضرت صاحب ـ سلام الله علیه ـ بود. اینها به تکالیف شرعی خودشان‌‎ ‌‏هم عمل می کردند و نهی از منکر هم می کردند و امر به معروف هم می کردند، لکن‌‎ ‌‏همین، دیگر غیر از این کاری ازشان نمی آمد و فکر این مهم که یک کاری بکنند، نبودند.‏»

تفکری که انتظار را جز در دعا نمی‌بیند و آماده‌سازی و تمرین برای ظهور حضرتش ندارد، همان تفکر و انگار‌ه‌ای است که سالیان سال در بین شیعیان ریشه دوانده بود. انجمنی‌هایی که از سر راحت‌طلبی سازش با شاه را در دستور کار قرار داده بودند و فریاد«شاه سایه خداست» را از دهانشان خارج می‌کردند زائیده و مولود این اندیشه هستند. طبیعی است که در چنین شرایطی اگر کسی چون حضرت روح‌الله با بازگشت به خویشتن و آموزه‌های اسلامی سعی در انتظار ایجابی داشته باشد، انتظاری فعال که از پستو‌های خانه‌ها خارج شده و به میدان وعرصه اجتماع آمده، مخالفت‌های راحت‌طلبان از هر سو به هر شکل روانه‌اش بشود وتهمت‌هایی نظیر خروج از دین، قدرت‌خواهی و… چون تیری نثار وجودش رود.

ایشان در ادامه می‌فرماید:«یک دستۀ دیگری بودند که می گفتند که هر حکومتی اگر در زمان غیبت محقق بشود،‌‎ ‌‏این حکومت باطل است و بر خلاف اسلام است. آنها مغرور بودند. آنهایی که بازیگر‌‎ ‌‏نبودند، مغرور بودند به بعض روایاتی که وارد شده است بر این امر که هر عَلَمی بلند بشود‌‎ ‌‏قبل از ظهور حضرت، آن علم، علم باطل است. آنها خیال کرده بودند که نه، هر حکومتی‌‎ ‌‏باشد، در صورتی که آن روایات ‌‏[‌‏اشاره دارد‌‏]‌‏ که هر کس علم بلند کند با علم مهدی، به‌‎ ‌‏عنوان «مهدویت» بلند کند، ‌‏[‌‏باطل است.‌‏]‏….. حضرت تشریف بیاورند،‌‎ ‌‏چه کنند؟ حضرت بیایند که ظلم و جور را بردارند؛ همان کاری که ما می کنیم و ما دعا‌‎ ‌‏می کنیم که ظلم و جور باشد! حضرت می خواهند همین را برش دارند. ما اگر دستمان‌‎ ‌‏می رسید، قدرت داشتیم، باید برویم تمام ظلم و جورها را از عالم برداریم. تکلیف‌‎ ‌‏شرعی ماست، منتها ما نمی توانیم. اینی که هست این است که حضرت عالم را پر می کند‌‎ ‌‏از عدالت؛ نه شما دست بردارید از تکلیفتان، نه اینکه شما دیگر تکلیف ندارید.‏»

همانطور که مشاهده می‌کنید تکلیف‌گرایی و التزام به انجام احکام دین در هر شرایطی و با توجه به اقتضائات زمانی اصل مسلمی است که مرحوم امام بدان اشاره و تأکید دارند و قرار نیست غیبت امام را دستاویز انفعال و خمود خود قرار بدیم؛ بلکه برعکس فعالیت و حرکت برای اعتلای کلمه توحید همان مصداق جهاد از انتظار است. در چنین دیدی است که جهاد بودن انتظار برایمان رنگ و بوی محسوس‌تری و عینی‌تری خواهد داشت چرا که بی‌شک در این عصر ظلمانی مدرنیته و ماشینیسمی که قرار است از آدم و عالم دستگاه‌هایی بسازد تا در روند اقتصاد و سیاست سرمایه‌داری مصروف شوند این انجام احکام و توجه به دین(که همان بازگشت به سرشت حقیقی است)، سد عظیم و مانع اصلی خواهد بود و در این تقابل است که جهادِ انتظار معنای حقیقی خود را پیدا خواهد کرد.

حزب‌الله همیشه متهم است که اگر قرار است کار دنیا را شما به سامان برسانید چه نیاز به امام معصوم است، اگر کار امام است که امورد دنیا را اصلاح کند شما را به دخالت در وظیفه امام چه کار است؟ حضرت روح‌الله در این باره می‌گوید:« بله، البته آن پر کردن دنیا را از عدالت، آن را ما نمی توانیم ‌‏[‌‏پر‌‏]‌‏ بکنیم. اگر‌‎ ‌‏می توانستیم، می کردیم، اما چون نمی توانیم بکنیم ایشان باید بیایند. الآن عالم پر از ظلم‌‎ ‌‏است. شما یک نقطه هستید در عالم. عالم پر از ظلم است. ما بتوانیم جلوی ظلم را‏ بگیریم، باید بگیریم؛ تکلیفمان است. ضرورت اسلام و قرآن ‌‏[‌‏است،‌‏]‌‏ تکلیف ما کرده‌‎ ‌‏است که باید برویم همه کار را بکنیم. اما نمی توانیم بکنیم؛ چون نمی توانیم بکنیم، باید او‌‎ ‌‏بیاید تا بکند. اما ما باید فراهم کنیم کار را. فراهم کردن اسباب این است که کار را نزدیک‌‎ ‌‏بکنیم، کار را همچو بکنیم که مهیا بشود عالم برای آمدن حضرت ـ سلام الله علیه ـ در هر‌‎ ‌‏صورت، این مصیبتهایی که هست که به مسلمانها وارد شده است و سیاستهای خارجی‌‎ ‌‏دامن بهش زده اند، برای چاپیدن اینها و برای از بین بردن عزت مسلمین ‌‏[‌‏است‌‏]‌‏. و‌‎ ‌‏باورشان هم آمده است خیلیها. شاید الآن هم بسیاری باور بکنند که نه، حکومت نباید‌‎ ‌‏باشد، زمان حضرت صاحب باید بیاید حکومت. و هر حکومتی در غیر زمان حضرت‌‎ ‌‏صاحب، باطل است؛ یعنی، هرج و مرج بشود، عالم به هم بخورد تا حضرت بیاید‌‎ ‌‏درستش کند! ما درستش می کنیم تا حضرت بیاید.»

شرط بقای وجودی ما چیزی جز مبارزه نیست، در حال حاضر حداقلی‌ترین امور مسلمین محتاج به دخالت در امر سیاست و اجتماع است. یکی از نویسندگانی که سابقه سردبیری روزنامه کیهان را هم داشته است و امروزه صفحات مجازی‌اش به اسم نقد جولانگاه پیام‌ها و نظراتی در تقابل با انقلاب اسلامی است، در آخرین کتابی که از او منتشر شد تصریح کرد که اگر حداقلی‌ترین تفسیر را هم از امور حسبه داشته باشیم محتاج حکومت هستیم.

انتظار را باید در کلام حضرت مهدی جست‌وجو کرد، درست در همان جایی که در مورد حضرات فقها فرمود «فإنهم حجتی علیکم»، تبعیت از فقیه جامع‌الشرایط در عصر غیبت آنهم در تمام شئون دین همان غایت امر انتظار است.


پست های مرتبط

پیام بگذارید