به گزارش الف، در شرایطی که بعد از انتخابات پارلمانی، فضای سیاسی لبنان هنوز به انسجام نرسیده، بازیگران ذینفع خارجی از هر فرصتی برای اجرای پروژههای خود در این کشور استفاده میکنند. بعد از اینکه سفارتخانههای آمریکا و عربستان در رسیدن به اهداف انتخاباتی خود در لبنان بازماندند اکنون برنامه جدیدی از دروازه ثروتهای دریایی و پرونده ترسیم مرزها در منطقه مورد مناقشه میان لبنان و رژیم صهیونیستی، برای بیروت طراحی شده است.
بحران اقتصادی و معیشتی طی دوره اخیر در لبنان به حدی عمیق شده که عرصه سیاسی این کشور را نیز به چالش کشیده است؛ نقطه ضعفی که مداخلهگران خارجی به راحتی میتوانند از آن استفاده کنند. فساد سازمان یافته در ساختار سیاسی لبنان و اقتصاد رانتی در این کشور و همچنین وابستگی و بدهیهای کلان به موسسات بین المللی همچون بانک جهانی و صندوق بین المللی پول موجب شده تا لبنانیها نتوانند یک برنامه واقعی و عملی برای خروج از بحران اقتصادی و مالی ارائه دهند.
واقعیت آن است که حتی برنامه اصلاحاتی که مقامات این کشور درباره آن صحبت میکنند نیز در سایه شرایط فوق در واقعیت قابل اجرا نیست و اساسا اصلاحات محدود اقتصادی نمیتواند تاثیر زیادی برای حل بحرانها یا بازگرداندن پول سپردهگذاران داشته باشد؛ به ویژه اینکه سیستم بانکی لبنان در سایه حضور افرادی همچون «ریاض سلامه» که مسئول اجرای سیاستهای آمریکا هستند، از سالها قبل کاملا فروپاشیده است.
بنابراین لبنانیها میدانند که برای خروج از اوضاع فاجعهبار کنونی نیاز به یک منبع اقتصادی قابل توجه دارند. در این شرایط است که مسئله روشن شدن تکلیف پرونده ترسیم مرزها میان لبنان و فلسطین اشغالی مطرح میگردد. اگر لبنانیها بتوانند از ثروتهای دریایی خود در منطقه مورد مناقشه با رژیم صهیونیستی بهرهبرداری کنند سود حاصل از آن میتواند بخش بزرگی از مشکلات اقتصادی لبنان را حل کند.
اما در شرایطی که قبل از ترسیم مرزها و تکمیل این پرونده، لبنانیها اجازه بهرهبرداری از منابع نفتی و گازی خود را ندارند، رژیم صهیونیستی با همکاری آمریکا در منطقه مورد مناقشه اقدام به حفاری و اکتشاف کرده است. شاخصها نشان میدهد که تلآویو و واشنگتن با دغدغهآفرینی برای لبنان در پرونده ترسیم مرزها قصد باجخواهی از این کشور و برهم زدن اوضاع سیاسی و امنیتی آن را دارند.
آمریکاییها و صهیونیستها به خوبی میدانند که لبنان تا چه اندازه به ثروتهای حاصل از اکتشاف نفت و گاز در منطقه دریایی خود نیاز دارد و اولین گام بهرهبرداری از این ثروتها، ازسرگیری مذاکرات با رژیم صهیونیستی است. به همین دلیل تلآویو و واشنگتن تلاش دارند روند مذاکرات مذکور را به گونهای که خودشان میخواهند پیش ببرند.
طبق اولتیماتومی که آمریکا به لبنان داده، اگر بیروت قصد تکمیل پرونده ترسیم مرزهای دریایی با رژیم صهیونیستی را دارد 2 گزینه بیشتر پیش روی خود نمیبیند: اینکه مرزهای دریایی طبق مساحتی که اسرائیل تعیین کرده مشخص گردد که لازمه آن چشمپوشی لبنان از بخش اعظمی از منطقه دریایی خود و میدان اصلی «کاریش» است؛ یعنی جایی که طبق ارزیابیهای رژیم صهیونیستی بیشترین میزان ثروتهای گازی منطقه مورد مناقشه را در خود جای داده است.
دومین گزینه لبنان در این پرونده، پذیرش صلح با رژیم صهیونیستی است. بعد از پیشنهاد آمریکا برای حفاری مشترک اسرائیل و لبنان در منطقه مورد مناقشه و تقسیم درآمدهای آن، این بار اتحادیه اروپا وارد عمل شده و کمک به لبنان برای نجات از گرسنگی را مشروط به عادی سازی و سازش با رژیم صهیونیستی کرده است.
از جمله پیشنهادات وسوسه انگیز اتحادیه اروپا برای لبنان این است که روند صلح مشکل انرژی لبنان را یکبار برای همیشه حل خواهد کرد و به لبنانیها اجازه میدهد برق تولید کرده و منابع نفت و گاز خود را به درستی سرمایهگذاری کنند و ممکن است بیروت به یک کنسرسیوم منطقهای بپیوندد که شامل مصر، امارات، قبرس، یونان، اسرائیل و دیگر طرفها و کشورها میشود و این مسئله به جذب سرمایه گذاری و احیای اقتصاد لبنان کمک خواهد کرد.
همزمان با آن عربستان که زمزمههای عادیسازی قریبالوقوع آن با رژیم صهیونیستی در سایه اقدامات مشکوک «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی شنیده میشود نیز حتی بعد از انتخابات پارلمانی به مداخلات خود در لبنان پایان نداده و همچنان مشغول انجام دیدار و جلسات متعدد با شخصیتها و برخی مقامات این کشور است. حتی برخی منابع فاش کردند که سفیر عربستان در لبنان در همسویی با برنامههای رژیم صهیونیستی عمل میکند.
در این زمینه «غسان جواد» تحلیلگر سیاسی و روزنامه نگار لبنانی اعلام کرد، هر کاری که عربستان و آمریکا در لبنان انجام میدهند در خدمت اسرائیل و عادی سازی با این رژیم است و مانع از بهرهمندی لبنان از ثروتهای طبیعی خود میشود. به ویژه اینکه که اخیرا دیدارها و ملاقاتهای مخفیانهای میان مسئولان سعودی و اسرائیلی وجود داشته است. همین مسئله میزان نزدیکی بین عربستان و رژیم صهیونیستی و منافع مشترک آنها را نشان میدهد و اتحاد بیشتر آنها در مقابله با مقاومت میتواند در آینده در تشدید بحرانهای لبنان منعکس گردد.
به طور کلی پرونده نفت و گاز و ترسیم مرزهای دریایی لبنان در بحبوحه تحولات سیاسی این کشور زمینه لازم را برای بهرهبرداری بازیگرانی چون آمریکا و عربستان مهیا کرده و اگر مسئولان لبنانی با درایت عمل نکنند همین پرونده میتواند سناریوهای خطرناکی برای این کشور رقم بزند.