هرگاه مرگ به سراغ ما آید، خوش آید، به شرط آنکه فریاد ما به گوش شنوایی رسد و دست دیگری برای اسلحههای ما دراز شود.
این نوشته ای است که گفته می شود «چه گوارا» مبارز مشهور آرژانتینی چند ماه قبل از مرگ خود آن را آماده کرده بود تا روی مزارش بنویسند .
وصیت نامه «یحیی سنوار» هنوز منتشر نشده اما یقینا او هم که تمام زندگی اش ، بسی بیشتر از اسطوره چپ گرایان، در مبارزه با اشغالگران گذشت در وصیت نامه اش اشاره به ادامه مبارزه کرده است.
مبارزه با ظلم و تن ندادن به اسارت، تقاطعی است که همه انسان ها از ملحد بی باور به خداوند مانند چه گوارا تا مسلمان موحد مانند سنوار را به همدیگر می رساند.
به اعتقاد برخی، غنای اندیشه دینی در مبارزه با ظلم بیشتر از اندیشه غیردینی ماده گرایانه است و به اعتقاد برخی دیگر اندیشه دینی مانع و سدی است برای مبارزه چون دین یا دستکم نوع دینداری متعارف به جای تحریک و تحرک ، تخدیرکننده و مخدر است و واقعیات زندگی را نادیده می گیرد. با این حال اما، نه همه دینداران و نه همه ملحدان به یک روش زندگی نمی کنند. برخلاف خیل ملحدان مدعی مبارزه که از مبارزه تنها ژست و ادی آن را دارند و به رغم اکثریت دیندارانی که توحیدشان تنها در دایره باورهای ذهنی فردی شان مانده و نفی استکبار و مبارزه با آن را که سر آغاز کلمه توحید یعنی لااله الاالله است از یاد برده اند کسانی هم هستند که مبارزه برای آزادی و مقاومت دربرابر ظلم را با زندگی شان معنا کرده اند.
این دسته از انسان ها نه فقط در زندگی که در مرگ شان هم همچنان در حال مبارزه اند. انتشار تصویر جسد چه گوارا برای تایید هویت او و قدرتنمایی صورت گرفت اما نزد برخی روستاییان بولیوی که چه گوارا در آنجا دستگیر و به قتل رسید به منزله یک قدیس به چشم آمد و تصویر مرده او مانند تصویر زنده اش در جهان تکثیر شد. انتشار فیلم شهید یحیی سنوار هم که اسراییلی ها خیال می کردند با انتشارش اوج قدرت خود را به نمایش می گذارند به سرعت تصویری حماسه وار از او به جهان مخابره کرد: قهرمانی که هر چند تنها و زخمی مانده اما تا آخرین رمق و با ابتدایی ترین ابزار دم دستش به دشمن حمله می کند. آن هم در شرایطی که در تمام یک سال گذشته او را متهم به زندگی مخفی در زیر زمین و در پشت سپر انسانی می کردند!
نحوه شهادت حماسه وار سنوار خونی تازه در رگ های مقاومت دوانده است و هر انسان آزاده ای را به تحسین وا می دارد.