به گزارش الف؛ تنها اندکی پس از پرتاب ماهواره خیام توسط ماهوار برِ روسیِ "سایوز" به فضا از پایگاه فضایی بایکونور، این رویداد با واکنش های گسترده بین المللی همراه شد و واکنش های مختلفی به آن صورت گرفت. در این چهارچوب ایالات متحده آمریکا همکاری رو به رشدِ ایران و روسیه را تهدید علیه جامعه بینالمللی ارزیابی کرد! مقام های آمریکایی بر این نکته تاکید داشته اند که پرتاب ماهواره خیام به فضا، توانمندی های اطلاعاتی و امنیتی ایران را افزایش خواهد داد.
در عین حال، جریان های سیاسی و رسانه ای رژیم صهیونیستی نیز این نگرانی را مطرح کرده اند که همکاریهای فضایی روز افزون ایران و روسیه، زمینه را جهت آنچه آن ها پرتاب احتمالی موشک های بالستیک قاره پیما با کلاهک اتمی ادعا می کنند، فراهم سازد.
صهیونیست ها به طور خاص این نگرانی را مطرح کرده اند که پرتاب ماهواره هایی نظیر خیام در نهایت موجب شود تا میزان نظارت و رصد دقیق ایران بر اهداف مختلف در اراضی اشغالی، به نحو قابل توجهی تقویت شود. با این همه، اینطور به نظر می رسد که موفقیت فضایی اخیر ایران که البته با جوسازی های رسانه ای و تبلیغاتی گسترده جریان های مخالف با کشورمان نیز رو به رو شده، حداقل با سه پیام و پیامد عمده و محوری همراه بوده است که توجه به آن ها کاملا ضروری است.
1: سیگنال مستقیم ایران به طرف های غربی در چهارچوب مذاکرات اتمی وین
یکی از پیام های محوری و مهمِ ابتکار ایران در ارسال ماهواره خیام به فضا از طریق ماهواره برِ سایوز، ارسال سیگنالی مستقیم به طرف های غربی در چهارچوب معادله برجام بویژه آمریکا مبنی بر این مساله است که قطارِ پیشرفت های فنی ایران چه در حوزه هسته ای و چه دیگر حوزه ها نظیر حوزه فضایی در حال حرکت است و تحرکات مقطعیِ طرف های غربی و ارائه بسته های پیشنهادی که البته هیچ تضمینی نیز نسبت به اجرای درستِ آن ها از سوی غرب وجود ندارد، قادر نیستند از پیشرفت های کشورمان جلوگیری کنند.
در عین حال اگر بنا باشد طرف هایِ مقابل با ایران همچنان انفعال به خرج دهند و وقتِ کشورمان را بگیرند، تهران گزینه های خاص خود را روی میز دارد و از آن ها جهت تقویت ابعاد مختلف قدرت ملی خود استفاده خواهد کرد. مساله ای که بدون تردید هزینه های قابل توجهی را برای کشورهای غربی و متحدان منطقه ای آنها به همراه خواهد داشت. در این چهارچوب ایران این پیام را به صورت ویژه به تمامی طرف ها رسانده که پیشرفتهای ایران در حوزه های مختلف حد و مرز نمی شناسند و مشروط به هیچ چیز نیستند.
2: توسعه همکاریهای راهبردی تهران-مسکو
یکی دیگر از پیام های عمده پرتاب اخیر ماهوار خیام توسط ماهوارهبرِ روسی سایوز، تاکید بر ورود همکاریها و روابط ایران به عرصه "مشارکت راهبردی" است. روندی که به طور خاص پس از رایزنی های فشرده رهبران دو کشور در مدت اخیر، اکنون نمود عینیِ خود را در حوزه فضایی و به صورت پرتاب ماهواره خیام به فضا توسط یک ماهواره برِ روسی نشان داده است.
بدون تردید ماهواره خیام که اندکی پس از پرتابِ آن، درستی و صحتِ عملکرد مناسب کلیه زیرسیستم های فعال در آن نیز به تایید رسید، در حوزه های مختلف قادر به تقویت توانمندی های کشورمان است و همین مساله دستِ قدرت کشورمان را در حوزه های گوناگون بیش از پیش تقویت می کند.
با این حال، همانطور که پیشتر گفته شد، توسعه همکاریهای راهبردی ایران و روسیه، عملا زنگ خطر را برای کشورهای غربی و متحدان منطقه ای آن ها به صدا درآورده است و به نوعی یک اهرم جدید را برای تهران در مواجهه با طرف های غربی ایجاد کرده است.
نکته قابل تامل در این میان این است که اکنون روس ها نیز بواسطه جنگ اوکراین، نیاز زیادی را به ایران به ویژه در حوزه استفاده از کریدورهای تجاری این کشور پیدا کرده اند و با توجه به انسداد شریان های ژئوپلیتیکی خود در مرزهای شمالی، شرقی و غربیشان، اکنون به جنوب و به طور خاص ایران، به مثابه یک متحد راهبردی می نگرند. مساله ای که موجب شده تا تهران و مسکو اکنون وارد نوعی بده بستانِ واقعی تر شوند. البته که در این فضا منافع ملی ایران نیز به نحو بسیار بهتری تامین خواهد شد.
3: فعال سازی مجدد سناریوی"تهدیدسازیِ غرب"
یکی دیگر از مسائلی که بار دیگر با پرتاب ماهواره خیام توسط ماهواره بر روسیِ سایوز خود را عیان کرد، تکرار سناریوی "تهدیدسازیِ غرب" و داستان پردازی های عجیب و غریب در این رابطه بود. در این راستا، مقام های آمریکایی و اروپایی همگی به این نکته اشاره کردند که اقدامات ایران در حوزه فضایی نگران کننده است و روسیه نیز نباید به روابط فضایی خود با تهران ادامه دهد. در این میان، مسائل مختلفی نیز از سوی این طرف ها در مورد ماهیتِ به اصطلاح خطرناک برنامه فضایی ایران مطرح شده است.
گزاره هایی که همگی در پیِ القای این مساله به افکار عمومی هستند که اساسا ایران نباید در حوزه هایی نظیر مسائل فضایی و البته پیشتر هسته ای و دیگر حوزه های علمی ورود کند. البته که این سناریو، یک سناریوی تکراری از سوی کشورهای غربی مخصوصا آمریکا است زیرا آن ها سال هاست که سناریوهایی مشابهی را در مورد کشورهایی نظیر چین و یا روسیه نیز به پیش می برند و به نحوی رفتار می کنند که انگار تمامی کشورها باید صبر کنند و تنها آمریکایی ها در برخی حوزه های علمی به صورت انحصاری حضور داشته باشند و به فعالیت بپردازند و البته حقوق دیگران را نیز در حوزه های مذکور تضییع کنند.