یک جنجال بی ثمر در تایوان!


به گزارش الف؛ در عین حال، این سفر که در تناقضِ آشکار با سیاست پذیرفته شده "چین واحد" از سوی دولت آمریکا انجام گرفت، بار دیگر نشان داد که تا چه اندازه آمریکایی ها در عمل به تعهدات خود، رویکردهای غیرمسوولانه‌ای را در پیش می گیرند.

"نانسی پلوسی" رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به تازگی و در اقدامی جنجالی، به تایوان سفر کرد. سفری که از چندین روز قبل از انجامِ آن، با اما و اگرها و تنش های خاصی همراه بود. در این راستا، مقام‌های دولت چین که سال‌هاست تاکید دارند تایوان بخشی از خاک این کشور است و پس از وقوع انقلاب کمونیستی در چین(در سال 1949)، از آن جدا افتاده، تاکید داشتند که انجام گرفتنِ این سفر با تبعات جدی برای آمریکا و تایوان همراه خواهد بود.

چینی ها مدت هاست که آمریکا را به انجام اقدامات تحریک کننده در محیط پیرامونی خود بویژه در تایوان متهم می کنند و به طور خاص با اشاره به روابط نزدیک تایوان و آمریکا در حوزه نظامی، به این نکته اشاره می کنند که واشینگتن در پی تنش زایی علیه چین و تعرض به تمامیت ارضی این کشور است. در این راستا، شاهد بودیم که "نانسی پلوسی" علی رغم تمامی تهدیدها و تنش های ایجاد شده، به تایوان سفر کرد و متعاقبا دولت چین اقدام به اعزام موشک های قاره پیمای خود به مناطق نزدیک به تایوان کرد و در عین حال از برگزاری یک مانور نظامی در محیط پیرامون جزیره تایوان خبر داد.

البته که جنگنده های چینی نیز در چندین نوبت بر فراز تنگه تایوان به پرواز درآمدند و پیامی روشن را به تایوان و دولت آمریکا رساندند. پلوسی نیز پس از توقفی کوتاه در تایوان، از آن خارج شد. با این همه، سفر نانسی پلوسی به تایوان، حامل دو پیام عمده است که توجه به آن ها کاملا ضروری است و بی توجهی به آن ها می تواند خوانشی غلط را از این رویداد ایجاد کند.

1: سفر پلوسی به تایوان و تلاش جهت بازیابیِ اعتبار از دست رفته آمریکا
یکی از نکاتی که به طور خاص در مورد سفر نانسی پلوسی به تایوان از سوی جریان های سیاسی و رسانه ای غربی تبلیغ و ترویج می شد، برسازیِ این سفر به مثابه جلوه ای عینی از قدرت هژمونیک آمریکا در عرصه معادلات بین‌المللی بود. با این حال، اینطور به نظر می رسد که ارائه یکچنین تفسیری در مورد این سفر، تا حد زیادی نوعی فرار رو به جلو است. معنای حقیقی این موضوع هم زمانی مشخص می شود که سفر پلوسی به تایوان را در چهارچوبِ گسترده ترِ تحولات چند ماهه اخیر بین المللی درک کنیم.

پس از خروج خفت بار نیروهای آمریکایی از افغانستان و سپس عدم حمایت موثر دولت آمریکا به صورت میدانی از اوکراین در چهارچوب جنگ این کشور با روسیه، عملا این سیگنال به متحدان بین المللیِ آمریکا رسید که اساسا واشینگتن متحدی نیست که بتوان در برهه های حساس و بحرانی روی آن حساب کرد. مساله ای که در نوع خود به جلوه ای از "بحرانِ اعتبار" برای دولت آمریکا تبدیل شده است. در این راستا، سفر نانسی پلوسی به تایوان را نَه به مثابه اقدام و کنشی فعال، بلکه به مثابه تحرکی که از سرِ تضعیف موضع و اعتبار آمریکا نزد متحدانش و تلاش جهت بازیابی آن ارزیابی می شود، بایستی در نظر گرفت.

جدای از این ها، اینطور به نظر می رسد که دموکرات ها با توجه به کارنامه ضعیف خود چه در قالب کنترل بر کنگره آمریکا و چه کاخ سفید، در روزهای اخیر تحرکات گسترده ای را شروع کرده اند تا با در پیش گرفتن برخی اقدامات جنجالی، نوعی پروژه "دستاوردسازی" را برای خودشان در آستانه برگزاری انتخابات میاندوره ای کنگره آمریکا به پیش برند تا شاید از این طریق بتوانند روند نزولیِ محبوبیت خود نزد افکار عمومی آمریکا را متوقف و معکوس سازند. در این راستا شاهدِ سفر نانسی پلوسی به تایوان و یا تحرکات اخیر بایدن در سفر به اراضی اشغالی و عربستان سعودی با هدف جلب نظر متحدان آمریکا و بعضا لابی های قدرتمند آن ها در عرصه سیاست داخلی آمریکا بوده ایم.

در این چهارچوب، سفر اخیر نانسی پلوسی رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به تایوان، بیش از آنکه جلوه ای از قدرت‌نمایی آمریکا در عرصه معادلات بین المللی باشد، نوعی تلاشِ حزب دموکرات و مقام های آمریکایی در حوزه سیاست داخلی و خارجی، جهت بازیافتن اعتبار از دست رفته آن ها است که در ماه های اخیر شدیدا به مخاطره افتاده است.

2: سفر پلوسی به تایوان؛ مُهر تایید دیگری بر مهم نبودنِ تعهدات آمریکا برای مقام های این کشور
یکی دیگر از پیام های عینی سفر اخیر رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به تایوان، تایید چند باره این گزاره بود که اساسا تعهدات پذیرفته شده دولت آمریکا برای مقام های این کشور هیچ اعتباری ندارد و آن ها هر زمان لازم ببیند، بر خلاف تعهدات پذیرفته شده خود، هر کاری را انجام می دهند.

در این راستا شاهدیم که علی رغم اینکه دولت آمریکا سیاستِ "چین واحد" را پذیرفته(در این چهارچوب، تایوان به مثابه بخشی از خاک چین تلقی می شود و اساسا استقلالِ تایوان بی معناست)، باز به گونه ای رفتار می کند که کاملا در تناقض با این سیاستِ اعلامی آن است. از این منظر، مناسبات گسترده نظامی آمریکا با تایوان و یا سفر اخیر نانسی پلوسی به تایوان که کاملا به صورت مستقل برنامه ریزی شده و در تضاد آشکار با سیاست "چینِ واحد" دولت آمریکا است، کاملا تایید می کند که پذیرفتن تعهدات برای دولت آمریکا در عرصه بین المللی، امری بی معنی است و این دولت هر زمان صلاح بداند، هر آنچه که بخواهد در نقضِ تعهدات پذیرفته شده اش انجام می‌دهد. مساله ای که در موارد مختلفی به ویژه در قالب توافق اتمی ایران موسوم به "برجام" و ده ها نمونه دیگر نیز به وضوح قابل مشاهده بوده و مهر تاییدی بر این گزاره است که اساسا نباید به دولت آمریکا و وعده ها و تعهداتِ به ظاهر پذیرفته شده آن اعتماد کرد.


پست های مرتبط

پیام بگذارید