از آغاز طرح هدفمندی یارانهها در آذر ماه سال 1389 بیش از یک دهه میگذرد و با وجود افزایش تورم و هزینههای زندگی همچنان همان مبلغ اولیه 45500 نومان به ازای هر نفر واریز میشود که اخیراً وعدههای از سوی دولتمردان جهت افزایش یارانه داده شده است که زمینههای اجرایی شدن آن در حال فراهم شدن است و قرار است این افزایش یارانهها بیشتر نصیب دهکهای پایین جامعه گردد. با توجه به نوسانات چند سال گذشته نرخ ارز و کاهش ارزش پول ملی هر چند به طور اسمی، افزایش مبلغ یارانهها نیاز است ولی موافقان و مخالفان خاص خود را در بین متخصصین دارد که هر یک ادله خود را بیان میکنند که بیشتر نگرانیها در مورد افزایش تورم و حجم نقدینگی از سوی مخالفان و ناکافی بودن مبلغ جهت گذران حداقل معیشت برای دهکهای درآمدی پایین جامعه از سوی موافقان مطرح میشود و اینکه این افزایش به صورت نقدی باشد یا کالا نیز خود محلی از بحث ایجاد کرده است. هدف از نگارش این مطلب بررسی افزایش یارانهها از زاویه دیگری است که مرتبط با سلامتی است و بایستی مد نظر دولتمردان قرار گیرد که در ادامه بیان میشود:
در گزارش سال 2000 سازمان بهداشت جهانی(world health organization) نظام سلامت این گونه تعریف شده است که نظام سلامت متشکل از تمامی افراد، سازمانها و فعالیتهایی است که هدف اولیه آنها حفظ و ارتقای سلامت افراد جامعه میباشد و دارای 4 کارکرد تولیت، تامین مالی، تامین منابع و ارائه خدمت است که در کارکرد تولیت به نقش دولت ها در تأمین سلامت مردم اشاره دارد و بر تکلیف دولتها برای تأمین سلامت افراد جامعه به ویژه گروه های آسیب پذیر تاکید دارد.
بی شک از مهمترین جنبههای مرتبط با سلامتی، تامین غذای سالم و امنیت غذایی است که در سبد تغذیه خانوارها قرار میگیرد و بر طبق هرم غذایی به پنج گروه نان و غلات، سبزیجات، میوه جات، شیر و لبنیات، گوشت و تخم مرغ تقسیم میشود. نگاهی به وضعیت یک دهه گذشته تاثیرات طرح هدفمندی یارانهها بر هرم غذایی نشان میدهد که بیشترین تاثیرات منفی این طرح مربوط به گروه گوشت و تخم مرغ و شیر و لبنیات است که عمدتاً ناشی افزایش هزینهها و تورم به دلیل کاهش ارزش پول ملی است هر چند که در چند ماه گذشته گروه غلات را نیز تحت تاثیر قرار داده است. اهمیت هر گروه از مواد غذایی برای گروههای سنی متفاوت است به طوری که نیاز به پروتئین در گروههای حساس جامعه(مادران باردار، نوزادان و کودکان) از اهمیت ویژهای برخوردار است و متاسفانه بیشتر حذفیات از سفره مردم به ویژه دهکهای پایین جامعه در این چند سال، گروه گوشت، تخم مرغ و شیر و لبنیات است و بدلیل تاثیرات طولانی مدت بر رشد و نمو جنین و نوزاد و کودک، سلامتی نسل آینده را تحت تاثیر قرار میدهد و در گزارش ماه قبل دفتر تغذیه وزارت بهداشت نیز به آن پرداخته شده و با عنوان "هشدار کاهش مصرف گوشت و شیر در دهکهای پایین درآمدی و خطر اختلال در رشد کودکان" در 11 دی ماه 1400 در خبرگزاری ایسنا منتشر شده است.
مسئلهی که به شدت تامین غذای سالم را تحت تاثیر قرار میدهد رقابت هزینههای خانوار است به طوری که راحترین گزینه، کاهش اقلام غذایی و کوچک شدن سفره مردم است که برای هزینههای چون اجاره مسکن و حمل و نقل منحرف میشود و افرایش مبلغ نقدی یارانهها نیز تاثیری بر رنگین شدن سفره ندارد و طبعاً صرف امورات مذکور(مسکن و حمل و نقل) میشود.
از ظرفیت افزایش یارانهها میتوان به عنوان گزینهی برای سرمایهگذاری بر روی سلامت مردم از طریق هدف قرار دادن سفره غذایی مردم در جهت افزایش گروههای غذایی حساس برای گروههای سنی حساس استفاده کرد هر چند که نیازمند مدیریت صحیح در انجام فرآیند توزیع مناسب است که میتوان از تجربه توزیع اقلام کوپنی در زمان جنگ تحمیلی و واریز یارانه نقدی به سرپرست خانوارها به صورت توام بهره جست و مکانسیمی را طراحی کرد که حداقلهای اقلام پروتئین و غلات را حداقل برای 4 دهک پایین جامعه و برای مادران باردار، نوزادان و کودکان فراهم کند.
این امر باعث میشود تا اقلام حیاتی برای خانوارهای نیازمند فارغ از مسائلی چون تورم، بیکاری و افزایش هزینهها فراهم گردد و تاثیرات اقتصادی بر سفره مردم نیازمند به شدت کاهش یابد و اندازه سفره مردم از رقابت هزینههای زندگی مصون میماند و بدین ترتیب امنیت غذایی تامین و روی سلامت نسل آینده سرمایهگذاری میشود که تاثیرات همه جانبه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را به دنبال خواهد داشت.
*دانشجوی دکتری سیاستگذاری سلامت تبریز