آمار کرونا در ایران
بنابر اعلام وزارت بهداشت، از دیروز تا امروز ۲۵ دی ماه ۱۴۰۰ و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، یک هزار و ۴۲۱ بیمار جدید مبتلا به کووید۱۹ در کشور شناسایی شد که ۱۹۴ نفر از آنها بستری شدند.
مجموع بیماران کووید۱۹ در کشور به ۶ میلیون و ۲۱۸ هزار و ۷۴۱ نفر رسید.
متاسفانه در طول ۲۴ ساعت گذشته، ۱۸ بیمار کووید۱۹ جان خود را از دست دادند و مجموع جان باختگان این بیماری به ۱۳۲ هزار و ۴۴ نفر رسید.
۱۸ استان کشور در شبانه روز گذشته، مرگ و میر صفر و ۱۰ استان نیز فقط یک مورد مرگ و میر بیماران کووید۱۹ داشتهاند.
آمار واکسیناسیون در ایران
بنابر اعلام وزارت بهداشت، تا کنون ۶۰ میلیون و ۲۸۹ هزار و ۹۳۹ نفر دُز اول، ۵۳ میلیون و ۶۴ هزار و ۲۷۵ نفر دُز دوم و ۱۲ میلیون و ۲۰۵ هزار و ۸۲۱ نفر نیز دُز سوم واکسن کرونا را در کشور تزریق کردهاند.
مجموع واکسنهای تزریق شده در کشور به ۱۲۵ میلیون و ۵۶۰ هزار و ۳۵ دُز رسید.
در شبانه روز گذشته ۲۹۷ هزار و ۸۱۴ دُز واکسن کرونا در کشور تزریق شده است.
***
مشورت رئیسی با لاریجانی، خرازی و جلیلی قبل از سفر به روسیه
رسانهها از جلسه مهمی که اخیرا در پاستور برگزار شده خبر داده اند. اخیرا به دعوت آیتالله رئیسی، جلسهای با حضور علی لاریجانی، کمال خرازی، سعید جلیلی و علیاکبر ولایتی در نهاد ریاستجمهوری برگزار شده است؛ جلسهای که محور آن بررسی ابعاد سفر به روسیه بود.
صبح نو درباره حضور لاریجانی در این دیدار نوشت: «علی لاریجانی که سابقهای طولانی در سیاست خارجی دارد و یکی از قوای کشور را نیز برای سالهای زیادی اداره میکرده است، دارای ظرفیت خوبی برای مشورت درباره سفر رییسجمهور به روسیه دارد؛ سفری که حالا با گمانهزنیهای مختلف از جهات مختلف موردتوجه قرار گرفته است.
لاریجانی که سابقه مدیریت تیم مذاکرهکننده هستهای در یک دوره حساس را در کارنامه دارد، در این سالها نیز در حوزه شرق مسوولیت و عملکرد جالبتوجهی داشته است.همکاری با چینیها و توافقنامه 25ساله ایران و چین نیز نام علی لاریجانی را در ذهنها زنده میکند؛ لاریجانی که مجری و مسوول این پرونده بود تنها چندماه پس از استقرار دولت سیزدهم از سمت خود کنارهگیری کرد تا به گفته مشاورش، دست دولت را برای پیشبرد پرونده باز بگذارد.
اگرچه لاریجانی در قضایای انتخابات ریاستجمهوری با فرازوفرودهایی همراه شد و چالشهایش با شورای نگهبان به افکار عمومی کشیده شد اما هیچکدام از این موارد مانع از این نمیشود که دولت سیزدهم از تجارب وی استفاده نکند.»
شرق درباره این جلسه نوشت: «در این نشست به نوعی نمایندگان فکری همه دولتها دیده میشوند؛ اما نبود محمدجواد ظریف بهعنوان وزیر امور خارجه دو دولت قبل حکایت از رعایت نوعی مرزبندی رئیسی با مواضع نیروهایی است که سالهاست به آنها انتقاد میکند.
او گرچه لاریجانی را که اکنون از سوی مقام معظم رهبری هم در شورای عالی انقلاب فرهنگی منصوب شده، دعوت کرده است؛ اما دیگر تن به دعوت ظریف بهعنوان نماینده تعامل با کشورهای مختلف نداده است تا باعث خشم طرفداران خود و همفکران جلیلی نشود.
از طرفی شاید دعوتنکردن ظریف در این نشست به بازنشر بخشی از فایل صوتی حاشیهساز او مربوط باشد که او در آن بریده هشتدقیقهای به تندی علیه سیاستهای روسیه میتازد و میگوید که روسیه در جریان مذاکرات در برابر ایران کارشکنی میکرد...
میتوان چنین تعبیر کرد که حضور ظریف که تا حدی نگاهی ضد روسیه دارد، در چنین جلسهای آن هم در آستانه سفر رئیسی به روسیه برای دولت رئیسی میتوانست دارای پیامدهایی باشد و رئیسی هم از پیشآمدن چنین پیامدهایی پیشگیری کرده است. به هر روی به هر علتی که بوده باشد، جای ظریف بهعنوان یکی از مطلعترین شخصیتها از آنچه در پرونده هستهای ایران گذشته است، بسیار خالی بود...
رئیسی با نشست قدری راه خود را از تفکرات تندی که امثال جلیلی در مواجهه با عرصه خارجی دارند، جدا کرده است. او گرچه خاستگاه اصولگرایی دارد و حتما نمیتوان او را در زمره مدافعان برجام و تعامل با کشورهای غربی جای داد؛ اما به هر حال میتوان گفت که چه در ایام انتخابات و چه حالا میکوشد که طریقی میانه را در پیش بگیرد؛ زیرا در مناظرههای انتخاباتی او درباره موضوع FATF موضعی ایجابی یا سلبی نگرفت و نتیجه را به مصلحت کلی کشور گره زد؛ درحالیکه جلیلی اساسا تصویب FATF را خالی از وجه دانست.»
***
روایت نیکزاد از علت حذف ارز 4200
علی نیکزاد، نایب رئیس مجلس در گفت و گو با ایرنا، تصمیم دولت درباره حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی را نکته مهم بودجه ۱۴۰۱ خواند و گفت: واقعیت این است که امکان ادامه تخصیص ارز ترجیجی برای واردات کالاهای اساسی وجود ندارد چون دولت چنین درامدی ندارد. دولت در سال ۱۴۰۱ از محل فروش ۱.۲ میلیون بشکه نفت در روز به قیمت ۶۰ دلار، حدود ۲۶ میلیارد دلار درآمد خواهد داشت. اگر سهم ۱۴.۵ درصدی وزارت نفت و سهم صندوق توسعه ملی از این درامد را جدا کنیم. لذا دولت نهایتا ۱۶ الی ۱۷ میلیارد دلار از این محل درامد خواهد داشت.
نایب رئیس مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه در صورت عدم حذف ارز ۴۲۰۰ امکان تامین ۱۸ تا ۲۰ میلیارد دلار ارز برای وارادات کالاهای اساسی وجود ندارد، در خصوص سازوکار حمایتی از مردم و اقشارآسیب پذیر گفت: مجلس در زمان بررسی کلیات لایحه بودجه، موضوع حذف ارز ترجیحی را مورد بررسی قرار داد و مقرر شد دولت و کمیسیون تلفیق در راستای حمایت از اقشار آسیبپذیر برنامهریزی جبرانی کنند.
نائب رئیس مجلس تصریح کرد: نمایندگان مجلس علاقه مند و پای کار حذف ارز ۴۲۰۰ و برچیده شدن این رانت عظیم هستند. خط قرمز مجلس و دولت نیز سفره مردم است.
وی با بیان اینکه دولت قطعا قبل از اتمام سال قانون بودجه ۱۴۰۱ را دریافت خواهد کرد. اظهارداشت: قانون بودجه از ابتدای فروردین ماه لازم الاجرا است و انتظار مجلس این است که از ابتدای سال ۱۴۰۱ ارز ۴۲۰۰ تومانی به جز برای دارو و گندم به هیچ کالای اساسی دیگری اختصاص نیابد.
نیکزاد در خصوص سازوکارهای حمایتی دولت از اقشار آسیبپذیر گفت: دولت بهتر است یارانه نقدی دهکهای درآمدی را پیش از اجرای این طرح به کارت هدفمندی یارانهها واریز کند اما اجازه برداشت ندهد تا آرامش ذهنی بین مردم ایجاد شود. استانداران و ورزای مربوطه باید در راستای ذخیره کالاهای اساسی، نظارت و پیش بینی توزیع اقدامات اساسی انجام دهند.
***
توضیحات کیهان درباره دفاع از مذاکرات برجامی دولت رئیسی
کیهان در پاسخ به این انتقاد که «چرا برخی که دیروز منتقد مذاکره بودند امروز از کذاکره برای احیای برجام دفاع می کنند» نوشت: «طبعا فرق میکند چه کسی و چگونه مذاکره کند. به دشمن اعتماد کند و مذاکره را با مغازله اشتباه بگیرد، یا بیاعتماد باشد و تن به توافق «به هر قیمت و هرچه سریعتر» ندهد.
از سوی دیگر منتقدان برجام، امروز هم برخلاف جماعت هیجانزده از مذاکره، از مذاکره به خودی، خوشحالی و ذوقزدگی ندارند چرا که مذاکره به خودی خود هیجان و خوشحالی ندارد. آنچه مهم و البته تأسفبرانگیز است، این است که طرف ایرانی در اثر خطای فاحش تیم مذاکرهکننده سابق (دولت قبل) همه امتیازات هستهای را در کمتر از 2 سال واگذار کرده، اما سوغات ماندگارش افزایش تحریمها از 800 مورد به 1700 مورد بوده است.
بنابراین حق ایران است. حالا که هزینههای هنگفتی را در اثر سوءتدبیر دولت سابق پرداخته، حقوق خود از برجام را مطالبه کند. این مطالبه حقوق خسارات خود کجا، و آن مذاکره برای نوشتن دیکته دشمن و اجرای شتابزده آن کجا؟!
اکنون برخلاف تلقی دولت سابق، موضوع مهم، احیای برجام (به مفهوم دادن اجازه به آمریکا برای بازگشت به برجام و دسترسی به مکانیسم ماشه برای بازگرداندن تحریمهای شورای امنیت) نیست. بلکه لغو موثر و قابل راستیآزمایی و تضمینشده تحریمهاست؛ یعنی هر چیزی که باید دولت سابق، در مذاکرات مراعات و مطالبه میکرد و نکرد! در چنین رویکردی، شتابزدگی برای سرهمبندی توافق به هر قیمت (مانند اجرای برجام) معنا ندارد.
و سرانجام اینکه، زیر پا گذاشته شدن برجام و احیای برجام، کاری بود که آمریکا و اروپا با توافق کردند و هنوز هم حاضر نیستند تحریمها را لغو کنند. اما عجیب است که برخی رسانهها به جای اعتراض به آمریکا و اروپای ناقض برجام، اصرار دارند روسیه و چین را سیبل کنند.»
***
اشتباه تاریخی اصلاحطلبان از نگاه مرعشی
حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران در گفتگویی با روزنامه ستاره صبح گفته است: «ما یک اشتباه تاریخی داشتیم که از رهبری فاصله گرفتیم یا عدهای کوشیدند این فاصله را ایجاد کنند.
ما در نوشتن قانون اساسی اول و بازنگری آن در سال 1368 نقش داشیم. آقای منتظری که اکنون مورداحترام جبهه اصلاحات است ولایتفقیه را در قانون اساسی تعبیه کردند. آقای بهشتی هم روی ولایتفقیه اصرار داشت.
ولیفقیه در قانون اساسی است و سیاستهای کلی نظام را تعیین میکند. ولایتفقیه قوه قضاییه را شکل میدهد ولیفقیه صداوسیما را در اختیار دارد. ولیفقیه فقهای شورای نگهبان را منصوب میکند. اصل چهار قانون اساسی را بخوانید تا ببینید این اصل چه اختیاراتی به فقهای شورای نگهبان داده است.
وقتی چنین واقعیتی وجود دارد چرا اختلاف نظرهایمان با رهبری به ایجاد فاصله با رهبری انجامید؟ چرا بین آقای خاتمی و آقای خامنهای فاصله ایجاد شد؟ چرا بین آقای هاشمی و آقای خامنهای فاصله افتاد؟ چرا شکاف بین آقای کروبی، آقای موسوی و آقای خامنهای افتاد؟
آیا در 88 نمیشد این چهار بزرگوار باهم بنشینند و بسته سیاسی روشنی را به رهبری ارائه کنند که نظر ما این است و مسئله را باید اینطور جمع و جور و حل کرد. آیا باید اعتراضات همین طور ادامه پیدا میکرد؟ آیا باید اینطور ختم میشد؟
امروز هم برای رفرم میتواند شروع خوبی باشد. من به عنوان کسی که ایران را دوست دارم و دلم برای ایران میتپد و به عنوان کسی که از حجم مشکلات مردم ایران آگاه است، عقیده دارم عقلای قوم از هر دو جناح باید دور رهبری حلقه بزنند و راهحلهای کارشناسی برای برونرفت کشور از بحرانها را به ایشان ارائه دهند.»
صبح نو درباره این سخنان نوشت: «در باطن این سخن بهوضوح میتوان انتقاد مرعشی از ساختارشکنان و تجدیدنظرطلبانی چون تاجزاده، حزب مشارکت و برخی تندروهای حزب اتحادملت را دید که صراحتا از تغییر قانون اساسی سخن گفتند و در گفتار و عمل صورت اپوزیسیون به خود گرفتند.
گرچه برای اثبات این سخن بهاندازه کافی قرینه و شواهد وجود دارد اما در عمل همچنان رویه مورد انتقاد مرعشی از جانب بخشی از جریان اصلاحات دنبال میشود و اتفاقا این گروه صدای بلندی در میان اصلاحطلبان دارند و حتی رهبری اصلاحات را هم تحتتاثیر خود قرار میدهند.
اگر این گروه همچنان بهجای جناح مقابل، رقیب اصلی خود را حاکمیت بدانند، در بر همان پاشنه میچرخد و فاصله اصلاحات با حاکمیت بیشتر از قبل خواهد شد. این سخن مرعشی درعینحال میتواند زمینه شکاف جدی در اصلاحات را پدید آورد که قبل از این در دوگانه قدرتگرایان و جامعهگرایان بیان شده بود.
به نظر میرسد اصلاحطلبان در نقطه تصمیمگیری مهمی قرار دارند که آینده سیاسی آنها را مشخص خواهد کرد. با تجدیدنظرطلبان مرزبندی میکنند یا همچنان ترجیح میدهند از آنها فاصله نگیرند و بهعنوان ابزار چانهزنی از آنها استفاده کنند؛ حالآنکه طبیعی است حاکمیت، مرزبندی نکردن این جریان با رادیکالها را به معنای ادامه رویکرد مورد انتقاد مرعشی ترجمه خواهد کرد.»
***
روحانی با سپاه رفتاری دوگانه داشت
فرهیختگان نوشت: روحانی بهطورکلی دو نوع مواجهه با سپاه، دیگر نیروهای نظامی و حتی ارکان دیگر حاکمیت مثل قوه قضائیه و... داشت. زمانی او با اتکا به مراحل سهگانه توافق هستهای که در تیرماه 94 به امضای برجام منجر شد، توانست منابع ارزی بیشتری را در اختیار داشته باشد.
سهسال ابتدایی دولت روحانی اوج موقعیتی است که او با ارزپاشی شدید توانسته بود تورم لجامگسیخته چندسال پایانی دولت احمدینژاد را کنترل کند. هرچند بعدا معلوم شد دولت روحانی هم در ایده سیاست خارجی خودش موفق نبود و هم مسکنهای تزریقی به اقتصاد ایران فقط ظاهر آرامی برای بازار ایجاد کرده بود. هرچه بود روحانی در موقعیت آن زمان با احساس قدرت کافی لحنی تند و بعضا حملاتی رسانهای به ارکان دیگر قدرت داشت.
او گاهی با جانبداری از ارکان حکومتیِ مردمی و فراجناحی دست به بازیابی سرمایه اجتماعی از دسترفته خود میزد و گاهی که از میزان سرمایه اجتماعی خود اطمینان کافی داشت، موضعگیری تندی علیه بسیاری از ارکان مردمی میگرفت. بسیاری از این موضعگیریهای تند به قبل از سال 96 برمیگردد، زمانی که روحانی بهواسطه حمایت مردمی از برجام دارای پایگاه اجتماعی قابلاطمینانی بود و هنوز پایگاه اجتماعی خود را بهواسطه خروج آمریکا از برجام از دست نداده بود...
پایگاه اجتماعی روحانی در هشتسال ریاستجمهوریاش یا درحال انقباض شدید بود یا انبساط، بااینحال سیاست او برای بازگشت سرمایه اجتماعی به دولتش -هرچند برخلاف میلش بود- دفاع و همراهی با بسیاری از ارکان حاکمیتی بود که چندی پیش آن ارکان را یا متهم میکرد یا به تضعیف آنها میپرداخت. چنین سیاستی علاوهبر اینکه با چالشهای بسیاری روبهرو بود، رفتارهای متناقض روحانی را در معرض دید عموم قرار میداد و دست روحانی را برای مردم رو میکرد.