به گزارش الف، طی یک سال گذشته منطقه شاهد تحولات گوناگون و تنشهای متعددی بوده که در چند ماه اخیر به اوج خود رسیده است. با نگاهی دقیق به علل و ماهیت وضعیت متشنج منطقه میتوان ریشه همه آنها را در تحرکات متجاوزانه رژیم صهیونیستی یافت.
درحالی که یک سال بیشتر از نبرد شمشیر قدس و جنگ 12 روزه ارتش رژیم صهیونیستی با گروههای مقاومت فلسطین نگذشته، شرایط در اراضی اشغالی به گونهای است که هر لحظه میتوان انتظار انفجار اوضاع را داشت. بعد از راهپیمایی تحریکآمیز پرچم رژیم صهیونیستی در قدس اشغالی و تنشهایی که به دنبال آن به وجود آمد طی چند روز گذشته جنگندههای اسرائیلی مواضع مقاومت در نوار غزه را بمباران کردند و در مقابل گروههای فلسطینی با اسلحه سنگین شهرک صهیونیستنشین «نتیو هعسرا» در شمال بیت لاهیا را هدف گرفتند. بعد از آن گردانهای سرایا القدس، شاخه نظامی جنبش جهاد اسلامی از برگزاری مانوری در دریای نوار غزه خبر دادند که پیام هشداری برای صهیونیستهاست.
در جبهه سوریه نیز بعد از افزایش تجاوزات هوایی رژیم صهیونیستی علیه مواضع این کشور که بارزترین آنها هدف قرار دادن فرودگاه بینالمللی دمشق و زیرساختهای شهری آن بود، معادله درگیری با رژیم اسرائیل وارد مرحله جدیدی شده و حتی روسیه که پیشتر در برابر تجاوزات تلآویو علیه دمشق سکوت میکرد این بار هشدارهایی برای اسرائیلیها فرستاده است؛ به ویژه بعد از تنشهایی که در جریان بحران اوکراین میان تلآویو و مسکو به وجود آمد.
در لبنان نیز بعد از اقدام متجاوزانهای که اسرائیل با فرستادن یک کشتی حفاری به میدان گازی «کاریش» در منطقه دریایی مورد مناقشه با لبنان انجام داد، گمانهزنیهایی درخصوص ایجاد اصطکاک نظامی میان دو طرف به وجود آمده است. درحالی که اسرائیلیها تلاش دارند بگویند که هیچ تجاوزی به آبهای لبنان صورت نگرفته و میدان کاریش جزء منطقه مورد مناقشه نیست، حزبالله و شخص سید حسن نصرالله دبیر کل این حزب صراحتا به رژیم صهیونیستی هشدار دادند که مقاومت به دنبال جنگ و درگیری نیست اما اگر اسرائیل از مرزهای لبنان عقبنشینی نکرده و به تجاوزات خود ادامه دهد، حزبالله هیچ ترسی از روی آوردن به گزینه نظامی ندارد.
اما در جبهه ایران، اخیرا تهدیدات متقابل میان تهران و رژیم صهیونیستی به اوج خود رسیده و درحالی که صهیونیستها همچنان به لفاظی و تهدیدات واهی علیه کشورمان ادامه میدهند، ایران به وضوح هشدار داده که در صورت ارتکاب صهیونیستها به هر حماقتی، مراکز حیاتی اسرائیل از جمله تلآویو و حیفا با خاک یکسان میشود. این تنشها بعد از ترور سردار شهید «صیاد خدایی» توسط عوامل صهیونیست تشدید شده و برخی درباره احتمال تقابل نظامی مستقیم ایران و رژیم صهیونیستی صحبت میکنند.
البته شاخصهای آغاز یک جنگ منطقهای از دو دهه گذشته تاکنون وجود داشته اما این جنگ بنا به دلایل مختلف که مهمترین آنها ترس اسرائیل است آغاز نشد. در حال حاضر نیز سطح بالای تنش در منطقه لزوماً به این معنا نیست که ما به زودی وارد جنگ خواهیم شد. اما ملاحظاتی در این زمینه وجود دارد که باید مورد ارزیابی قرار بگیرد.
در وهله نخست مهمترین عامل نگرانی رژیم صهیونیستی، بعد از ایران، قدرت حزبالله لبنان است. درحال حاضر مقاومت لبنان در مرحله توسعه توان نظامی به ویژه یگان هوایی خود در سه حوزه موشکی و پهپادی و سامانههای هوایی پیشرفته قرار دارد که ذهن اسرائیلیها را به خود مشغول ساخته است.
آنگونه که در رسانههای صهیونیستی آمده، اسرائیلیها هنوز نتوانستهاند بعد از جنگ جولای 2006 توان یگان هوایی حزبالله را به طور دقیق ارزیابی کنند اما تخمین میزنند که این جنبش بیش از 150 هزار موشک در اختیار دارد که اکثر آنها نقطه زن هستند؛ موشکهایی که به طور حتم اسرائیل را نشانه گرفتهاند و در جنگ آینده میتوانند برای جبهه داخلی این رژیم فاجعه بار باشند.
اما از طرف دیگر به نظر میرسد که صهیونیستها با هدف قرار دادن فرودگاه دمشق درصدد سنجیدن واکنش مقاومت هستند تا سناریوهای پیش رو برای تقابل نظامی آینده را بررسی کنند. در عین حال میبینیم که اسرائیل در جریان مناقشه مرزی با لبنان موضع عقب نشینی اتخاذ کرده است و در وضعیت یک بام و دو هوا قرار دارد.
از طرف دیگر صهیونیستها وضعیت سیاسی مناسبی نیز ندارند و کابینه «نفتالی بنت» نخستوزیر این رژیم در آستانه سقوط قرار گرفته است و ورود به بنبست سیاسی در شرایطی که اسرائیل قصد آغاز یک درگیری جدید در منطقه را داشته باشد، پیامدهای نامعلومی برای این رژیم به بار میآورد.
همچنین ناظران معتقدند که اسرائیل برای ورود به جنگ در منطقه روی رژیمهای سازشکار عربی حساب باز کرده بود اما اکنون نمیتواند به آنها اعتماد کند. به ویژه بعد از موضعگیریهای نرم امارات مقابل ایران و تلاش عربستان جهت همگرایی و توافق با تهران و تاکید سایر کشورهای حوزه خلیج فارس بر روابط مسالمتآمیز با همسایگان. به همین دلیل است که تشکیل ائتلاف منطقهای اسرائیل علیه ایران نیز دور از واقعیت به نظر میرسد.
اما با همه این وجود نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که بعد از تغییر توازن قوا و معادلات درگیری در منطقه دیگر اسرائیل نمیتواند تنها طرف تصمیمگیرنده جنگ باشد و حتی در شرایطی که این رژیم از هرگونه تقابل نظامی هراس دارد ، دور از انتظار نیست که در مرحله آینده، گروههای مقاومت ابتکار عمل را به دست بگیرند.