و جنگ آغاز شد!

به رغم آنکه سمت و سو ها و افق نگاه همه تحلیلگران بر آن بود که جنگی میان روسیه و اوکراین در نمی گیرد، اما سر انجام ولادیمیر پوتین در مقام یک نئوتزار، فرمان حمله به اوکراین را در صبح روز پنجشنبه 24 فوریه راس ساعت 5/6 صبح صادر کرد.

البته تنها کسی که به وی الهام شده بود که پوتین به اوکراین حمله خواهد کرد، بایدن رئیس جمهوری آمریکا بود. اگر چه معلوم نیست که منبع الهام بایدن بابت پیش بینی از جنگ روسیه به اوکراین چه چیزی و چه کسی بوده است و هر چند پیش بینی اش برای شروع این جنگ برای تاریخ چهار شنبه یعنی 16 فوریه به خطا رفت، اما با این حال تنها او بود که پیش بینی اش درست از آب در آمد. همین پیش بینی دستمایه طنز و تمسخر دونالد ترامپ رئیس جمهور پیشین ایالات متحده آمریکا گردیده و او به صراحت گفت که رئیس جمهوری که اختیار (ما تحت) خود را ندارد، چگونه است که پیش بینی اش درست از آب در آمد؟!

افزون بر این ترامپ تاکید کرد، که اگر او به جای بایدن رئیس جمهور آمریکا بود، هرگز روسیه به اوکراین حمله نمی کرد و اجازه نمی داد که چنین اتفاقی بیافتد.

اینکه داوری و قضاوت ترامپ بابت پیش بینی بایدن در شوع جنگ در اوکراین خود می تواند دستمایه نگارش مطلب دیگری شود، اما در وضعیت حاضر مطلب مهمتر آن است که باید دانست که چه انگیزه ای سبب حمله روسیه به اوکراین شده است؟

پرسش فوق یک پاسخ بیشتر ندارد و آن عدم توجه غرب و ناتو به حساسیت های روسیه بر سر اوکراین است و پیش بینی های بایدن نیز لاجرم از سر همین حساسیت ها مایه گرفته و خورده است.

خود شخص پوتین انگیزه خود را از شروع چنین جنگی اینگونه بیان کرده است که: روسیه قصد ندارد اوکراین را اشغال کند و قصد این کشور پرهیز دادن اوکراین از پیوستن به ناتو است. به عبارت دیگر، هدف پوتین در این حمله، به چالش کشیدن قدرت ناتو در قالب نمایش قدرت است. البته همه انگیزه پوتین در حمله به روسیه فقط به این حساسیت منحصر و محدود نشده است. پوتین در پرتو کیش شخصیت و تمایلات جاه طالبانه خود، روسیه مدرن یعنی روسیه تحت زعامت خود را قوی ترین قدرت جهان می داند و قویا تاکید کرده است که: هر کس سعی کند در روند فعالیت روسیه مداخله و بدتر از آن تهدیدی علیه روسیه و مردم آن به حساب بیاید، باید بداند که روسیه فورا پاسخ خواهد داد.

آنگونه که پوتین می اندیشد، روسیه مدرن و پساشوروی، قوی‌ترین قدرت جهان بوده و هیچ کس نباید شک داشته باشد که مهاجمان (علیه روسیه) مغلوب خواهند شد. او همچنین تاکید کرده است که هرگونه مداخله نظامی از سوی دیگر کشورها، به عواقبی بی‌سابقه منجر خواهد شد.

از منظر نشانه شناسی اینگونه کنش ها و اعلام این گونه مواضع جاه طلبانه چیزی جز خود زنی ندارد. در واقع نئو تزار و روسیه مدرن تحت زعامت او با این حمله و غرور جاه طلبانه دچار یک خود بزرگ بینی متوهمانه شده است. اینکه لا اقل روی کاغذ اوکراین شانسی برای پیروزی در برابر حمله روسیه ندارد بسیار واضح و روشن است، اما مهم آنجاست که اوکراین لقمه آسانی برای اوکراین نخواهد بود بلکه به جهت حمایت کشور های بلوک ناتو می تواند یک لقمه گلوگیری برای روسیه تبدیل شود.

در این ارتباط، بسیاری از کشورهای همسو با اوکراین، چنین جنگی را به مثابه جنگ جهانی سوم تلقی کرده و آمادگی خود را برای پاسخ و اقدام متقابل نشان داده اند. به گونه ای که بایدن قویا اعلام کرده است که آمریکا با ارسال تجهیزات نظامی و اعزام سربازان خود به کشورهای حوزه بالتیک، توان دفاعی اوکراین را تقویت خواهد کرد و تقویت متحدان ناتو نیز در برابر روسیه ادامه خواهد یافت.

جدای از اقدامات حمایتی واشنگتن، اتفاقی دیگری که برای روسیه در راه است، متحد تر شدن جبهه ناتو در قبال ماجرا جویی های ولادیمیر پوتین است. در واقع حمله روسیه به اوکراین می تواند یاد آور این تجربه به پوتین باشد که کشورهایی که روزگاری ابرقدرت بودند و مناطقی از قلمرو سرزمینی‌شان را از دست داده‌اند در صورتی که در موقعیت قدرت قرار بگیرند، تمایل آنها به توسعه‌طلبی و کشورگشایی فعال می‌شود. حال فرقی نمی‌کند این قدرت امپراطوری روسیه تزاری باشد یا شوروی کمونیستی و یا روسیه سرمایه‌داری الیگارشیک پوتینی. البته متحد شدن کشور های عضو بلوک ناتو در برابر ماجراجویی های پوتین همه پیامد های ناگوار حمله روسیه به اوکراین نیست. در شرایط حاضر حجم وسیعی از نظام تحریم ها به ویژه تحریم روسیه در پروژه خط لوله نورد استریم 2 در دستور کار کشور های اروپایی به ویژه آلمان و آمریکا قرار گرفته است. نورد استریم ۲ خط لوله‌ای ۱۲۲۰ کیلومتری است که قرار است گاز طبیعی روسیه را از غرب این کشور به شمال‌ شرق آلمان منتقل ‌کند. در این ارتباط، نورد استریم 2 یک پروژه استراتژیک و ژئواکونومیک برای روسیه است و گفته میشود که این پروژه در آمد صادرات گاز روسیه را دو برابر خواهد کرد. حال و تحت مناقشه روسیه و اوکراین، اولاف شولتس صدر اعظم آلمان و بایدن رئیس جمهور آمریکا اعلام کرده اند که اگر حمله روسیه به اوکراین تداوم یابد، باید قید پروژه نورد استریم ۲ را بزند و مورد تحریم غرب قرار می گیرد.حال باید دید که چگونه ولادیمیر می خواهد خود را در برابر تهاجمی بلوک چون ناتو آماده مقابله ببیند،هر چند که خود کرده را تدبیر است!


پست های مرتبط

پیام بگذارید