به گزارش الف بر اساس مصوبات کمیسیون تلفیق مجلس در جریان بررسی لایحه بودجه سال آینده قرار است از تولید هر نخ سیگار مالیات جداگانهای اخذ شود، بر همین اساس مبلغ ۲۳۰ تومان به قیمت خرده فروشی هر نخ سیگار تولید داخل با نشان ایرانی و مبلغ ۳۰۰ تومان به قیمت هر نخ سیگار تولید داخل با نشان بینالمللی اضافه میشود، همچنین از هر بسته ۵۰ گرمی تنباکوی قلیان داخلی، ۳ هزار تومان به عنوان عوارض اخذ میشود.
از آنجا که سیگار در راسته کالاهای آسیبرسان به سلامت جامعه قرار می گیرد در نگاه اول تعیین مالیات حداکثری برای آن منطقی به نظر می رسد اما برخی کارشناسان اقتصادی و فعالان بازار دیدگاه مثبتی به این مسئله ندارند از نظر آنها با نهایی شدن این تصمیم نه تنها مصرف سیگار کاهش نمییابد بلکه ورود غیرقانونی و قاچاق این کالا به کشور تشدید شده و در مقابل میزان تولید و درآمدهای مالیاتی دولت کاهش می یابد.
امیر محمدی، کارشناس و پژوهشگر اقتصادی و سیاست های بازرگانی در گفتگو با «الف» به همین مسئله اشاره می کند:«گاهی اوقات قانونگذاران تصور می کنند با افزایش قیمت سیگار یا وضع مالیات سنگین می توانند هزینه های موجود را کاهش داده و یا کسب درآمد کنند در حالی که عموماً نتیجه عکس می دهد چون سیگار جزو آن دسته کالاهایی محسوب می شود که به شدت قاچاق پذیر است بنابراین اگر ترتیبی اتخاذ نشود تا از مبادی رسمی وارد شود به علت افزایش میزان تقاضا و مصرف در داخل کشور، قاچاق این محصول یک موضوع اجتناب ناپذیر خواهد بود.
در حال حاضر اگر ما بخواهیم میزان عوارض و مالیات سیگار را افزایش دهیم در واقع آن را به سمت قاچاق سوق دادیم اما اگر میزان این مالیات معقول باشد در کنار آن واردات متناسبی هم داشته باشیم به افزایش درآمد دولت کمک خواهد شد که یک موضوع کاملاً جدی است. اکنون دولت با توجه به وجود تحریم ها و مشکلات اقتصادی ناشی از آن در کشور کسری بودجه بالایی دارد ولی با توجه به بحث افزایش مالیات در بودجه سال جاری لازم است نوع کالا یا مشاغل را به درستی انتخاب کنند تا هدف آنها به درستی محقق شود در غیر این صورت ممکن است نتیجه مورد نظر معکوس شود.»
ظاهراً هدف کلی از افزایش مالیات سیگار کاهش سرانه مصرف در جامعه، کمک به بهداشت عمومی و جلوگیری از اتلاف سرمایه است. بنابراین اگر بخواهیم افزایش قیمت سیگار یا حتی کاهش تولید یا واردات آن را در نظر داشته باشیم باید به فکر جایگزینی یا عواقب آن باشیم در غیر این صورت رواج سایر مواد دخانی و یا حتی مواد مخدر خطرناک تر دور از انتظار نیست. حتی ممکن است شاهد رواج سیگارهای تقلبی و آلوده باشیم که اکثرا از مبادی مختلف به داخل کشور قاچاق می شوند.
محمدی در این خصوص توضیح می دهد: «مصرف سیگار از جنبه های مختلفی قابل بررسی است و به راحتی نمی توان با برخی ابزارهای بازدارنده مثل افزایش قیمت خرید یا مالیات آن را کنترل کرد. ضمن این که مصرف زیاد سیگار در جامعه نگران کننده است بخصوص که جوان ها و نوجوانان هم به نوعی آلوده این کار شده اند این موضوع یک زنگ خطر است و باید به درستی چاره اندیشی شود، بحث فرهنگی و آموزشی شاید مهمترین مسئله باشد که باید از طریق نهادهای ذیربط در اولویت قرار گیرد. البته با توجه به افزایش شدید تورم در جامعه به ویژه افزایش قیمت کالاهای خوراکی و مصرفی شاید بسیاری از مردم به صورت داوطلبانه مصرف سیگار خود را کم یا قطع کنند. این راه حل در وهله اول باید به ذهن مردم برسد که هزینه های خودشان را مدیریت کنند و آن را برای یک کالای واجب تر کنار بگذارند.»
به نظر می رسد؛ در بلندمدت باید به موفقیت این گونه طرح ها خوشبین بود به شرطی که از شعار محوری فاصله بگیریم و با اجرای راهکارهای علمی و عملی به تحقق آرمان های اجتماعی جامه عمل بپوشانیم. برنامه های دولت باید در این خصوص مدون و هماهنگ باشد، شناخت نیازهای روحی و جسمی مردم بخصوص نوجوانان و جوانان در اولویت قرار گیرد و با افزایش اطلاعات عمومی جامعه و در غالب طرح های سالم سازی همراه با آگاه سازی و ارائه آموزش های پایه ای و اصولی در کنار توسعه اماکن ورزشی و تفریحی از همه مهمتر حل مشکلات اشتغال و مسکن می توان به کاهش معضلات اجتماعی از جمله مصرف دخانیات امیدوار بود.