به گزارش الف؛ در روزهای اخیر، درگیری های نظامی انصارالله یمن و امارات متحده عربی و متعاقبا پیام ها و تبعات این تنش ها، نظر بسیاری از ناظران و تحلیلگرانِ مسائل خاورمیانه را به خود جلب کرده است.
انصار الله یمن برای نخستین بار به صورت آشکار، با انجام حملات پهپادی و همچنین موشکی، تاسیسات مهم اماراتی ها در بخش های انرژی و تجاری را هدف قرار داد و در نقطه مقابل، اماراتی ها نیز چه در قالب "ائتلاف سعودی" و چه به صورت مستقل از طریق نیروهای عملیاتی و مزدواران خود در خاک یمن، حملاتی را علیه انصار الله و مواضع آن انجام دادند.
در این چهارچوب شاهد بودیم که دولت امارات از بیمِ حملات پهپادی انصار الله، پرواز هرگونه پهپاد بر فراز حریم هوایی خود را به مدت یک ماه ممنوع کرد و در عین حال، گزارش هایی نیز دال بر دستور مقام های اماراتی مبنی بر عقب نشینی نیروهای وابسته به این کشور از برخی مواضع خود در خاک یمن نیز به گوش می رسد. با این همه، اینطور به نظر می رسد که روند تحولات و تنش زایی اخیر میان انصارالله یمن و امارات متحده عربی، حامل چهار پیام و سیگنال مهم بود که صرفا نباید آن ها را محدود به این دو بازیگر(انصارالله و دولت امارات) دانست و متغیرهای منطقه ای و فرامنطقه ای نیز در این میان کنشگری خاص خود را داشته اند.
1: انصارالله یمن و تغییر موازنه قدرت در عرصه معادلات میدانی نظامی در منطقه
یکی از مهمترین پیام های اقدام اخیر انصارالله یمن در انجام حملات موشکی و پهپادی علیه امارات، تاکید بر این نکته بود که انصارالله عملا از مرحله اعلام هشدارهای مکرر به طرف اماراتی به دلیل رویه های غیرسازنده و منفی آن در خاک یمن عبور کرده و از این به بعد، این اقدامات را با عملیات های پُرهزینه علیه تاسیسات مهمی انرژی و تجاری امارات پاسخ خواهد داد. حملاتی که جدای از ایجاد آسیب های مستقیم اقتصادی به دولت امارات و زیرساخت های اقتصادی آن، قادر به فرار دادنِ میلیارد ها دلار سرمایه گذاری خارجی از این کشور نیز هستند. در این میان نباید فراموش کرد که به ویژه شیخ نشین دوبی، از حیث صنعت گردشگری برای دولت امارات از اهمیت زیادی برخوردار است و ناامنی در امارات به معنای از دست رفتنِ بازار پُرسود صنعت توریسم این کشور نیز خواهد بود.
با این همه، نکته جالب و البته قابل توجهِ ماجرا این است که یمنی ها حملات خود را از فاصله ای بیش از 1300 کیلومتر تا مرزهای امارات انجام دادند و عملا توانِ عملیاتی خود را به رخِ طرف مقابل و متحدان آن کشیدند. اقدامی که نه تنها برای امارات حامل پیام است، بلکه عربستان سعودی نیز به خوبی معنای این تحرک را درک میکند(اگرچه سعودی ها پیشتر در جریان حمله موشکی و پهپادی انصارالله به تاسیسات شرکت نفتی آرامکو و قطع موقت جریان صادرات نفت خود، با خسارت های قابل توجه اقدامات نظامی این جنبش علیه مراکز حیاتیشان آشنا شده اند). روندی که به طور خاص حاکی از تغییر جدی موازنه قدرت در چهارچوب معادله جنگ یمن و هزینهزایی سنگین تداومِ این جنگ برای طرف های مقابلِ جنبش انصار الله است.
حملات انصار الله به مناطق حساس امارات همچنین این پیام را به ابوظبی مخابره کرد که زین پس اقدامات این کشور در خاک یمن بی پاسخ نخواهند ماند و اماراتی ها قبل از آنکه به تقویت مزدوران و نظامیان خود در یمن بپردازند و آن ها را در مسیر اقدامات غیرسازنده قرار دهند، بایستی عواقب بازیگریِ خطرناک خود را نیز بپردازند و بدانند که اقدامات آن ها هزینه های به مراتب سنگین تری را برای خودشان در زمان و مکانی که جریان مقاومت صلاح بداند، به همراه خواهد داشت.
2: عیان شدنِ بیش از پیش شکاف در ائتلاف سعودی
یکی دیگر از پیام های درگیری های اخیر میان انصار الله یمن و دولت امارات، تشدید شکاف ها میان ابوظبی با ریاض بود. اماراتی ها بواسطه نیروها و مزدوران خود در خاک امارات، فقط و فقط به دنبال اجرایی کردن ایده تشکیل "دولت یمن جنوبی" به پایتختی عدن هستند. این در حالی است که عربستان بنای حمله خود به یمن را بر سرکوب کامل انصار الله و استقرار مجدد دولت "منصور هادی" در صنعا قرار داده بودند. دلایل اصلی این مساله نیز روشن است زیرا سعودی ها از تشکیل یک حکومت شیعیِ زیدی که ساختاری یکدست را از حیث سیاسی و جمعیتی نیز نمایندگی می کند در جوار مرزهای جنوبی خود به شدت هراس دارند و آن را یک تهدید جدی امنیتی برای خودشان ارزیابی می کنند.
در این راستا، آن ها سعی دارند به هر طریق ممکن، چه از منظر دیپلماتیک و چه با استفاده از ابزارهای نظامی که البته در شرایط کنونی از کارایی چندانی برخوردار نیستند، تا جای ممکن هزینه های استقرار حوثی ها در جوار مرزهای جنوبی خود را کاهش دهند و شرایطی را ایجاد کنند که حاملِ منافع بیشتری برای آن ها باشد. این در حالی است که اصرار اماراتی ها بر تشکیل ایده یمن جنوبی و اقدام در این زمینه، عملا ایده تشکیل یمن شمالی از سوی انصارالله را نیز بیش از پیش تقویت می کند و انصارالله نیز انعطاف کمتری را از خود در هرگونه مذاکره احتمالی دیپلماتیک با ریاض نشان خواهد داد. از این رو، شکست اخیر اماراتی ها از انصار الله یمن و عقب نشینی نیروهای وابسته به آن از برخی مواضع خود در خاک یمن به نشانه تنش زدایی با انصارالله، تا حدی موجب خشنودی ریاض نیز شده است. زیرا اساسا ریاض از موفقیتِ دستورکار مستقل امارات در یمن، به هیچ عنوان خشنود و منتفع نخواهد شد.
3: عدم حمایت دولت بایدن از ماجراجویی های امارات در خاک یمن
یکی دیگر از پیام ها و نشانه های قابل توجهی که درگیریهای اخیر میان انصار الله یمن و دولت امارات آن را عیان کرد این بود که پس از به اوج رسیدن تنش ها، مقام های اماراتی از دولت بایدن درخواست کردند تا انصارالله را در لیست گروه های تروریستی آمریکا قرار دهد. با این حال، بایدن در این زمینه صرفا به محکومیت لفظی انصارالله بسنده کرد و از انجام اقدامات بیشتر خودداری کرد. دلیل اصلی این مساله را نیز می توان در سه موضوع جستجو کرد: اولا، راهبرد کلان دولت بایدن خاتمه دادن به جنگ یمن است که از دید این دولت، جنگی نافرجام است و بهتر است هر چه سریع تر خاتمه یابد. دوم اینکه دولت بایدن سعی دارد با مشخص شدن هر چه سریع تر نتیجه جنگ یمن و برقرار آتش بس، به نوعی زمینه را برای سرکوب افراط گرایانِ مستقر در شرق یمن نظیر گروه القاعده که در سایه درگیری های سال های اخیر این کشور، رشد و نمو قابل توجهی در یمن داشته اند، فراهم کند. جدای از همه این ها، دولت بایدن در بحبوحه انعقاد توافق هسته ای با ایران سعی ندارد هیچ درگیری و تنش تازه ای را با تهران و محور تحت حمایت آن موسوم به "محور مقاومت" کلید بزند.
4: سیگنالی روشن از سوی محور مقاومت به مذاکرات هسته ای وین
انصارالله یمن اگرچه به عنوان یک بازیگرِ موثر در معادله جنگ یمن، با حملات موشکی و پهپادی خود به امارات، پیامهای روشنی را به طرف اماراتی ارائه کرد، با این حال در سطحی کلان تر، حملات این گروه را باید سیگنالی از سوی محور مقاومت به آمریکا و متحدان منطقه ای آن بویژه در بحبوحه مذاکرات هسته ای وین نیز به حساب آورد. سیگنالی که تاکید دارد اگر مذاکرات قرار باشد رو به فروپاشی حرکت کند و طرف های غربی و متحدان منطقه ای آن ها بخواهند به سمت اعمال گزینه های قهری علیه ایران و محور مقاومت حرکت کنند، این محور عملا این طرف ها را با پاسخ های قاطع خود در محدوده عملیاتی گسترده ای در منطقه خاورمیانه رو به رو خواهد کرد.
در واقع، حملات موشکی و پهپادی اخیر انصار الله یمن به خاک امارات، نمایش بخشی از توان نظامی و عملیاتی محور مقاومت در صورت هرگونه ماجراجویی احتمالی آمریکا، اسرائیل و متحدان آن ها در منطقه علیه ایران و کشورها و جنبش های عضو محور مقاومت، در صورت شکست مذاکرات هسته ای وین بود. مساله ای که حتی در نوع خود می تواند روند دستیابی به یک توافق در وین، در راستای منافع جمهوری اسلامی ایران را نیز تسهیل و تقویت کند.