یادداشتی با عنوان « هیجانزده نشویم » از یادداشت های مخاطبان الف با نظرات متعدد کاربران همراه شد که تعدادی از آنها را می خوانید:
*حجاب در کشور ما یک قانونه مثل همه قوانین باید رعایت بشه
*متاسفانه مسائل اخیر باعث شده استفاده از چادر خیلی سخت باشه، و توی جامعه به ما چادری ها با نگاه بدی نگاه میکنند.
*تجربه نشون داده با زور هیچوقت چیزی درست نمیشه باید با کارفرهنگی اینکارو درست کرد،وگرنه چند ساله گشت ارشاد هست چی شد درست شد بلکه بدتر شد،پلیس ایرانم که در این زمینه هیچ آموزشی ندیدن
*کاش همینقدر که به پوشش مردم ک به خودشونم مربوطه واکنش نشون میدید و واستون مهمه یکم هم به بیکاری و فقر جوونای مملکت عکس العمل نشون میدادید.
*کدام یک از کشورهای مسلمان که حجاب در آنجا اجباری نیست کارشان به ناکجا آباد ختم شده؟ فقط یک نمونه کافی است تا من قانع شوم.
*هر مسأله ای را باید ریشه یابی کرد و نباید با معلول مبارزه کرد بلکه با علت مبارزه کرده شود.
*هیچ خانه ای فقط با گچ یا فقط با اجر یا فقط با سیمان ساخته نمیشود .....وقتی در جامعه وضعیت اقتصاد و اختلاس و امنیت به درستی نیست پس لازم نیست مقوله حجاب هم کامل درست بشه .....
*چند هفته میشه ک مردم رو سرگرم مسئله حجاب کردن و این نیز بگذرد
*من با این رویه که یک نفر خانم چادری بیاد وبگه فیلمو می فرستم برای سپاه مخالفم. الان در ذهن مردم چادری معادل کارمند سپاه یا ارگان دیگه بودنه .این طوری امنیت خانمهای چادری هم به خطر می افته
*گشت ارشاد جز ضدیت با دین و ایمان سودی نداشته و ندارد کمی تعقل نشان میدهد خدا اگر با زور حجاب میخواست قطعا توانمند بود و نیازی به زحمت به دینداران ظاهری و گشت ارشاد نبود
*اگر می بینید زمان پیامبر مردم به حجاب مقید بودند چون کسی مثل پیامبر صادق و قابل اعتماد که حرف وعملش یکی بود بر آنها حکومت می کرد به همین دلیل حتی اگر عقاید او را قبول نداشتند حرمت اورا نگه می داشتند .
*حاکمیت نتوانست یا نخواست جلوی دوقطبی سازی حجاب داشتن و نداشتن را بگیرد . شاید در پرتوی این اشتباه استراتژیک باید منتظر دو قطبی مسلمان بودن و نبودن هم باشیم . جنگ نرم رزمندگان مخصوص خودش را می خواهد که داشتن ویژگیهای چون رسانه شناس بودن ، غرب شناس بود ، ایران شناس بودن ، اسلام شناس بودن و جوان شناس بودن برای آن از نان شب واجبتر است . جمهوری اسلامی تاکنون چه تعداد از این افراد را تربیت کرده که تمام این ویژگیها را با هم داشته باشند ؟
*اینکه محجبه ها از حجاب اختیاری دفاع کنند ، بهترین دفاع است . و اینکه حاکمیت با زور حجاب را تحمیل کند بدترین دفاع که نتیجه اش را دیده ایم.
*۱- برخی بانوان محجبه که مخالف حجاب اجباری هستند اتفاقا از روی عواطف چنین مخالفتی ندارند بلکه اجبار بودن حجاب، انتخابِ آگاهانه ی آنها را بی ارزش و بی معنی می کند. اتفاقا بانوان محجبه بیش از هر کسی میفهمند که حجاب و حیا نتیجه ی حالات درونی است و نه اجبار بیرونی. ۲- این سوالات که پس حد و مرز پوشش کجاست، نگرانی ندارد. حد و مرز را قانون میتواند تعیین کند، اما قانونی که امکان تغییر آن توسط اکثریت وجود داشته باشد و نه مثل قانون فعلی که از صد طرف بر آن قفلِ شرعِ ظاهری بسته اند که با اکثریت ۹۹ درصدی مردم هم نمیشود آن را تغییر داد. این قانون، دیگر قانون برآمده از دل اکثریت مردم نیست. بله از دید برخی این احکام، احکامِ خداست، و بی نیاز به رای مردم. اما حتی اگر شما شیوه ی احکام خدا را بیشتر از بقیه بفهمی نمیتوانی بدون پذیرشِ مردم آن را اجرا کنی. خدا انسان را مختار و مسئول آفریده. ۳- اتفاقا این معضل کنونی را نه مردم که مدیرانِ کنونی یکباره شروع کردند، مردم که از پیش مشغول زندگی خودشان بودند، این بازگرداندن وَن های نیروی انتظامی به میان مردم را خوشان شروع کردند. این را بگذارید در کنار نا امنی های خیابانی از جمله کیف قاپی و زورگیری و از طرفی محدودیت منابعِ نیروی انتظامی که عصبانیت مردم را درک کنید.
*چرا بزور میخواهید عقاید خود را حتی به خانمهای محجبه دیکته کنین؟۴۳ سال اندیشه شما به اجرا گذاشته شد و نتیجهاش معلوم است،حالا یه ذره تردید کنین راهتون اشتباهه و به بقیه اجازه بدین ابراز نظر بکنن
*اگه یه کاری از اول اشتباه بود باید تا قیامت ادامه پیدا کنه اگه برده داری بود و قانون شد تا قیامت باید ادامه پیدا کنه؟! هر چقدر این روشهاتون برای ویدئو ماهواره اینترنت و بقیه چیزها جواب داد برای حجاب هم جواب میده
*پوشش در هر جامعه ای یک امر عرفی است که اگر مسئله حجاب را در ایران حاکمیت مسئله اش نمیکرد چه با کشف حجاب و چه حجاب اجباری الان ما معضلی به نام حجاب در کشور نداشتیم و اکثریت بانوان کشورمان حداقل حجابی را که عرف جامعه قبول کرده بود را رعایت میکردند.
*به جای حجاب حجاب حجاب حجاب حجاب کردن، مسئولان خودشان را اصلاح کنند که مردم ازشان به شدت ناراضی هستند.
***
مخاطبین الف درباره مطلبی با عنوان « بی عدالتی در برخورد با بی حجابی » نظرات متعددی ارسال کردند که تعدادی از آنها را میخوانید:
*مگه میشه بانکها رباخوار باشند سبک اقتصادمون غربی باشه خیلی از تعاملات مالی به صورت جامعه سرمایه داری باشه و انتظار دیگه ای داشته باشید مصرف گرایی بیداد میکنه خود اینها باعث فساد اداری و مالی شده تو این بلبشو چه جوری انتظار دارین حجاب عفاف رواج پیدا کنه
*متولیان امر در این خصوص باید در مقابل خدا و مردم پاسخگو باشند. در مقابل اعتباراتی که از بودجه عمومی و بیت المال و کمکهای مردمی دریافت کردند و هزینه نمودند. کجا هزینه کردید؟ کارنامه و خروجیتان چیست؟ کدامتان در این ایام اعلام کردید که از انجام کار ناتوانید و کنار رفتید؟ در ابتدای پیروزی انقلاب واقعا چه ارزشهایی که در جامعه وجود نداشت! نگویید اعتبار تخصیص داده نشد! نگویید نگذاشتند! نگویید ما اقدام کردیم ولی دیگران آن را تخریب کردند! نگویید از ما حمایت نشد!
*در حوزه موسیقی با داشته های جامعه کم مهری شد ، اما موسیقی از جامعه حذف نشد بلکه خلا بوجود آمده را موسیقی مبتذل پر کرد ! اگر در مواجهه با حجمه فرهنگی که دنیا نسبت به حجاب دارد هوشمندانه عمل نشود ، احتمال تکرار تجربه ناخوشایند موسیقی وجود خواهد داشت. نه تنها جایگاه حجاب برتر تقویت نشود که بشویم مصداق کلاغی که میخواست راه رفتن کبک بیاموزد
*اگر قراره اقتدار قانون به نمایش گذاشته بشه زورگیرها و جیب برها را بگیرید که باعث رعب و وحشت در جامعه شده اند. برای جرمی مثل حجاب نیازی به گشت و بگیر و ببند نیست.
*مسیر تحولات در حوزه فرهنگ با هیچ ابزاری چه زور و چه ابزارهای دیگر قابل سد کردن و انحراف نیست. اگر چنین بود زنان جامعه الان برقع می پوشیدند و در صندوق خانه ها می نشستند یا زنان و دختران ما الان رفتاری مثل زنان 200 سال یا 100 سال پیش داشتند. جامعه امروز ما سالهاست دچار یک وضع حمل تاریخی در حوزه فرهنگ شده است. زمان این وضع حمل را می توان به تاخیر انداخت اما جلو آن را نمی توان گرفت. همانطور که جلو رادیو و تلویزیون و ویدیو و ماهواره گرفته نشد جلو تحولات رخ داده در حوزه پوشش را نیز نمی توان گرفت.
***
گفتگویی با عنوان « گرانی ها و گرانفروشی ها مربوط به اصناف نیست » از مطالب پربحث این هفته الف بود. تعدادی از نظرات مخاطبین درباره این مطلب را میخوانید:
*کافیست به مغازه کالاهای خود شو با سود بسیار کم و ارزان بفروشه از صد جا میان سراغش میگن چرا جنساتو ارزون میفروشی ؟!
*برادر من وقتی فروشندگان ما به درآمد عادی و یود شرعی و منطقی از فروش خود قانع نیستند نتیجه اش این است که جنس را با صد درصد سود می فروشند.
*من ماندم در این یک سال که این همه خسارت به کشور وارد شده، در باقی 3 آینده چه خواهد شد؟
*(پاسخ به کامنت بالا)دارد اوار برداری کار دوستان شما را انجام میدهد و اولش بد برداشت می شود ولی جوجه را اخر پاییز می شمارند
*یک سال از عمر دولت رییسی گذشت. هیچیک از وعده هایش عملیاتی نشد: 1) تولید یک میلیون شغل در سال 2) ساخت یک میلیون مسکن در سال 3) کاهش رکود، گرانی، تورم 4) افزایش ارزش پول ملی 5) بهبود روابط خارجی
*(پاسخ به کامنت بالا)اول وعده واکسن بود که عملیاتی شد و 3 ماه زودتر اتمام کرد وعده بعدی اصلاح ارز رانتی و تورم زا بود که آن را عملیاتی کرد و در کنار آن اصلاح ساختار معیوب اقتصادی که کلید زد که تورم در آینده نچندان دور به نصف و یک سوم الان می رسد در کنار آن همسایگان که دم به دم تهران هستند! وعده یک میلیونی هم منظور این نیست که آخر یکسال تمام شود بلکه باید برنامه ریزی شود برای ساخت یک میلیونی در سال و ممکن هست تا دو الی سه سال هم پروژه ها تمام شود
***
یادداشتی با عنوان « فرزند ناتنی آموزش و پرورش ! » با نظرات متعدد کاربران الف همراه شد که تعدادی از آنها را می خوانید:
*ما کانونیهای امید داریم با نگاهی عمیق به نیروهای درون کانونی ، اول از همه از سیستم واردات مدیر که بعضا سیاسی هستند ، قطع شود و دوم با اعتماد به کارکنان زحمتکش و متخصص این رویه با سرعت بسمت پویایی پیش برود و بنده اعتقاد دارم با ظرفیت هایی که کانون دارد میتوان حداقل انتظارات کارکنان را برآورده نمود و برنامه ریزی واقعی در جهت پرورش فکری کودکان ونوجوانان ایران عزیزمان را در دستور کار قرارداد نه اینکه مدیران بیرونی فقط جهت رسیدن به پست مدیرکلی می آیند و با تیشه به ریشه زدن کانون و کانونی و از بین بردن بودجه ناچیز ، فقط در پی مطرح شدن اسم خود جهت تصدی پستهای بالاتر در سازمانهای دیگر می باشند و کلام آخر اینکه آیا پس از اتمام دوره مدیریت یک مدیر آیا سازمانی یا مسئولی که این مدیر را تایید و انتصاب نموده پاسخگوی خسارات وارده به کانون و کانونی از نظر از بین بردن منابع انسانی و مالی و حجم بدهی ایجاد شده بی دلیل ، خواهد بود ؟؟؟؟
*من یک مربی هنری کانون هستم.دقیقا درسته.بی توجهی کانون به مربیان باعث شد اکثر مربیان حرفه ای هنری از کانون استعفا بدهند و کسانی هم که در کانون ماندند(فقط به عشق بچه ها) بدون حقوق و مزایا و بیمه کامل در کانون فعالیت میکنند.
*متاسفانه بی کفایتی مجموعه کانون در نگهداشت نیروهای متخصص یکی از عوامل مهم پایین آمدن مخاطبان کانون و درخواست انتقال نیرو ها به سازمان های دیگر می باشد همانگونه که بر همگان آشکار است سه عامل میتواند در رشد و شکوفایی یک مجموعه کمک کند اولی جذب نیروهای متخصص دومی آموزش نیرو ها و سومی نگهداشت نیرو ها کانون در دو عامل اول موفق عمل کرده ولی متاسفانه در نگهداشت نیرو همیشه با مشکل مواجه است دلیلش هم بی کفایتی مدیران کانون می باشد در همه دنیا و سازمان ها رسیدگی به وضع معیشت ، تفریح ، اوقات فراغت و بازنشستگی نیرو اصل یک سازمان می باشد کانون چکار کرده بجای حمایت از نیروهای خود فقط به یک جمله بسنده کرده ( نامه فدایت شوم برای استخدام ننوشتیم می خواستید جای دیگر استخدام شوید ) با ایناوصاف فقط یک راه برای کانون مانده و آن ادغام در یک سازمان دیگر و یا تغییرات اساسی در اساسنامه و مدیران
*اگر فعالیتهای هنری وکتاب وکتابخوانی وامثالهم را از آموزش وپرورش بگیرند ودر اختیار کانون قرار دهند قطعا شاهد جهش موثری در این زمینه بین کودکان ونوجوانان خواهیم بود.چون بسیاری از آموزگاران در این زمینه تخصص کافی ندارند ویا حجم کتابها این قدر زیاد است که تا بتوانند وقت همان مختصر فعالیتهای هنری را هم به دروسی مثل ریاضی اختصاص می دهند تا بتوانند ضعف دانش آموزان را در این زمینه ها جبران کنند ! متاسفانه با وجود این همه فارغ التحصیل های هنر نباید وضعیت آموزش های فرهنگی وهنری ما در این سطح پایین وضعیف باشد .
*واقعا کانون پرورش فکری در حال از بین رفتنه. چه خاطره هایی داریم با کانون. چرا در کشور ما معلم و مربی فرهنگی این قدر مورد بی مهری و بی توجهی هستند؟ هر کشوری پیشرفت کرده دلیلش بها دادن به معلمان و مربیانِ کودکانشان بوده. این باعث تاسفه که مربیان کانون در حد قانون کار یا پایین تر از آن حقوق می گیرند. واقعا باید به حال این کشور و کودکان و نوجوانان و نسل آینده اش گریست! واقعا اولویت مسؤولان ما چیست؟ آیا چیزی مهمتر از تربیت فرزندمان داریم؟