محرک های تنش‌زایی جدید آمریکا و اروپا علیه ایران چیست؟

به گزارش الف؛ همزمان با وقفه چند ماهه در روند مذاکرات اتمی وین(با محوریت احیای توافق برجام) و خودداری دولت آمریکا از خارج ساختن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از فهرست سازمان های تروریستی آمریکا و در عین حال، وقوع برخی تحولات میدانی نظیر ترور شهید صیاد خدایی و خرابکاری پهپادی علیه یک ساختمان وزارت دفاع کشورمان در مجتمع دفاعی و فناوری پارچین( که متهم ردیف اولِ هر دو واقعه، رژیم صهیونیستی است) و البته انتشار گزارش اخیر دبیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی و ادعای وی مبنی بر اینکه ایران در مورد برخی سایت های اتمی خود توضیحات لازم را ارائه نکرده است، بسیاری از ناظران و تحلیلگران، از اوج گیری فضای تنش با محوریت معادله هسته ای

ایران و مسال مرتبط با آن خبر می دهند.

در این راستا، به تازگی و همزمان با آغاز

جلسه شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی در وین، آمریکا و تروئیکای اروپایی(آلمان، انگلستان و فرانسه)، از ابتکار خود مبنی بر ارائه پیش نویس یک قطعنامه علیه ایران در جلسه شورای حکام خبر دادند. اقدامی که بر اساس گزارش جدید خبرگزاری فرانسه، انجام شده و انتظار می رود که دورِ تازه ای از تشدید فشارهای سیاسی علیه ایران در دستورکار قرار گیرد.

دراین چهارچوب، اینطور به نظر می رسد که کشورهای پیشنهاد دهنده قطعنامه علیه ایران در شورای حکام، به طور خاص چهار هدف اساسی را دنبال می کنند که توجه به آن ها کاملا ضروری است.

1: ایجاد فضای اجماع علیه ایران و اِعمال فشار سیاسی بر تهران

یکی از مهمترین و البته ابتدایی ترین اهداف آمریکا و تروئیکای اروپایی از ارائه پیش نویس قطعنامه ضدایرانی به شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی، سیاه نمایی علیه برنامه اتمی ایران با استناد به گزارش اخیر "رافائل گروسی" دبیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی و اشاره وی به این مساله است که ایران در مورد برخی سایت ها و فعالیت های هسته ای خود توصیحات مکفی و شفاف را ارائه نکرده.

البته که زمینه سازی در این رابطه به نوعی به چند روز قبل و به طور خاص به اقدام "نفتالی بنت" نخست وزیر رژیم صهیونیستی در برگزاری یک شوی تبلیغاتی علیه ایران و افشای برخی اسناد ادعایی علیه کشورمان نیز باز می گردد. با این همه، غرب و متحدان آن به طور خاص سعی دارند که با ایجاد اجماع و تشدید فشارهای سیاسی علیه ایران(با تکیه بر جوسازی های گسترده رسانه ای و تبلیغاتی خود علیه ایران)، به نوعی به تهران این هشدار را بدهند که در صورت تداوم پیشرفت های اتمی این کشور و تسلیم نشدن در برابر درخواست های غرب، ایران باید تبعات و هزینه های سنگین این اقدام خود را به جان بخرد.

این در حالی است که این استدلالِ آن ها دو اشکال اساسی دارد: اولا تبعات و پیامدهای پیشرفت قابل ملاحظه توان اتمی ایران صرفا برای ایران هزینه زا نخواهد بود. بلکه هزینه های سنگینی را نیز متوجه دولت های غربی و متحدان منطقه ای آن ها خواهد کرد(درست به همین دلیل است که احتمال تصویب قطعنامه علیه ایران کم است زیرا چین و روسیه مخالف با آن هستند و آمریکا و تروئیکای اروپایی نیز خواستار مرگ برجام و قطع مذاکرات با ایران نیستند).

از سویی، غرب در این رابطه دچار یک خطای راهبردی است زیرا جهت کسب چیزی از ایران شرط بندی و قمار کرده که دولت ترامپ در قالب کارزار فشار حداکثریِ خود علیه کشورمان نتوانست به آن برسد. در این فضا، انجام جوسازی های تبلیغاتی علیه ایران و به نوعی طرح این تهدید که امکان دارد پرونده اتمی ایران از شورای حکام به شورای امنیت ارجاع داده شود، اساسا از کارایی لازم برخوردار نیست. در این راستا جالب است که عملا محوری هماهنگ از دبیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی، آمریکا و تروئیکای اروپایی، شورای همکاری خلیج فارس و رژیم صهیونیستی، عملا با هم عمل می کنند و گویی طرح و نقشه ای از پیش تعیین شده را به پیش می برند.

2: پشتوانه‌سازی برای ادعاهای بی‌پایه علیه ایران

یکی از مسائلی که همواره چه در قالب تعاملات آژانس بین المللی انرژی اتمی با ایران و همچنین مذاکرات اتمی کشورمان با طرف های غربی، برجسته بوده این نکته است که این طرف ها، تعامل با ایران را صرفا به مثابه ابزاری جهت تضعیف و ضربه زدن به توانمندی های کشور مان ارزیابی می کنند و به هیچ عنوان به دنبال کسب نتایج سازنده و موثر نیستند. در این راستا، دست های خالی خود در برابر منطق و استدلال ایران در چهارچوب معادله اتمی کشورمان را گاه و بیگاه با ارائه طرح ها و ادعاهای واهی علیه کشورمان پُر جلوه می دهند و با استناد به همین مسائل سعی در امتیاز‌گیری از ایران نیز دارند.

در این راستا ایران بارها تاکید کرده که در مورد ادعاهای مطرح شده یِ گذشته در مورد معادله اتمی ایران(این مساله به طور خاص در توافق برجام گنجانده شده است)، هیچگونه بحث و گفتگوی جدیدی نباید صورت گیرد و مسائل گذشته با توجه به پاسخ های گسترده ایران باید مختومه و حل شده تلقی شوند. این در حالی است که طرف‌های غربی مدام با بهانه گیری، به طرح مسائل تکراری در مورد برنامه هسته ای ایران می پردازند و توقع دارند که ایران نیز مطابق با میل آن ها رفتار کند.

در این فضا، غرب و متحدان آن به طور خاص سعی دارند با انجام اقداماتی نظیر ارائه قطعنامه علیه ایران در نهادی نظیر شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی، نوعی پشتوانه سازی را در مورد ادعاهای بی سندِ خود علیه ایران ایجاد کنند و با تکیه بر آن ها، کشورمان را از حیث سیاسی و در چهارچوب ملاحظات مرتبط با افکار عمومی تحت فشار قرار دهند تا شاید از این طریق ایران حاضر به پذیرش درخواست های زیاده خواهانه غرب شود. از این رو، درمورد ابتکار جدید آمریکا و تروئیکای اروپایی در ارائه پیش نویس قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز قاعده متفاوتی حاکم نیست.

3: تشدید فشارهای اقتصادی و اجتماعی در ایران

یکی دیگر از محرک های اصلی آمریکا و تروئیکای اروپایی در ارائه پیش نویس قطعنامه علیه کشورمان، تشدید فشارهای اقتصادی و اجتماعی علیه ایران است. البته که این راهبرد هم سال هاست علیه ایران دنبال می شود و در قالب آن سعی می شود در حاشیه رایزنی های دیپلماتیک با ایران، گاه و بیگاه زمینه جهت اتخاذ رویه های سیاسی که می توانند موجب فشارهای اقتصادی و متعاقبا اجتماعی به ایران شوند نیز فراهم شود و از این طریق به نوعی بر محاسبات راهبردی ساختار تصمیم سازی در کشورمان در مورد معادلات مهمی نظیر مساله اتمی ایران، اثرگذاری مستقیم صورت گیرد. از این رو، هیچ بعید نیست که غرب با تشدید دور تازه فشارها بر ایران به دنبال وارد آوردن شوک های اقتصادی جدید به تهران و تحریک کردنِ نارضایتی ها و اعتراضات اجتماعی در این کشور باشد.

4: امنیتی نگه داشتن روابط خارجی ایران

از جمله محرک های دیگری که آمریکا و اروپا در ارائه پیش نویس یک قطعنامه ضدایرانی علیه کشورمان در شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی دنبال می کنند، همان دستورکاری است که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی به انحا مختلف علیه ایران دنبال شده و به طور خاص در سال های اخیر، استفاده از آن از سوی غرب و محور مخالف با انقلاب اسلامی علیه ایران تشدید شده است. در این چهارچوب، آمریکا و تروئیکای اروپایی با انجام اقدامات اینچنینی سعی دارند تا جای ممکن فضای روابط خارجی ایران را امنیتی و توام با تنش نگه دارند تا از این طریق، از دید خود زمینه های لازم جهت انزوای بین المللی ایران را فراهم کرده و هرگونه همکاری بین المللی با ایران را برای این کشور و دیگران پُرهزینه کنند(بویژه در بحث همکاری سایر کشورها با ایران). دستورکاری که به معنای واقعی کلمه هم می تواند فشارها علیه ایران را بالا ببرد و هم به بهترین وجه ممکن در راستای منافع بازیگرانی نظیر عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی(جدای از خودِ آمریکا و اروپا) است.


پست های مرتبط

پیام بگذارید