به گزارش الف، از دهههای گذشته حضور طرفهایی همچون حزب فالانژ به رهبری «سمیر جعجع» رئیس فعلی حزب نیروهای لبنانی و مهرههایی از این قبیل موجب شد تا رژیم صهیونیستی بعد از اشغال فلسطین به راحتی بتواند به طمعورزیهای خود در لبنان فکر کند. بعد از آزادسازی لبنان از شر اشغالگران اسرائیلی در سال 2000 و وقایعی که بعد از ترور «رفیق حریری» نخستوزیر فقید لبنان در این کشور رخ داد جریانی موسوم به ائتلاف 14 مارس شکل گرفت که تحت نظارت محور وابسته به آمریکا قرار داشت.
افرادی چون «سعد حریری» نخستوزیر اسبق لبنان و سمیر جعجع و ولید جنبلاط و ... از سرکردگان این ائتلاف محسوب میشوند که از همان زمان شروع به اجرای پروژههای مورد نظر محور آمریکایی-سعودی-صهیونیستی در لبنان کردند. اینها همان طرفهایی هستند که در جریان دو جنگ لبنان با ارتش اسرائیل که در سال 2000 و 2006 اتفاق افتاد، سعی داشتند مانع پیروزی حزبالله شده و لبنان را تقدیم صهیونیستها کنند.
14 مارسیها همچنین بارها به شکل مستقیم و غیرمستقیم از تمایل خود برای عادی سازی روابط لبنان با رژیم صهیونیستی صحبت کردهاند. درواقع پروژه عادی سازی لبنان و اسرائیل به شکل جدی از دو دهه قبل توسط همین افراد و با تحریکات آمریکا و اروپا کلید خورد و از ابزارهای متعددی برای رسیدن به آن استفاده کردند.
بعد از شکست اهداف محور آمریکایی و مهرههای آن در کشاندن لبنان به مسیر عادی سازی با رژیم اشغالگر از خلال جنگ نظامی، این پروژه وارد فاز تازهای شد. محاصره اقتصادی و مالی گستردهای که از دهه قبل توسط آمریکا به لبنانیها تحمیل شده در همین چارچوب قرار دارد.
اما پرونده ترسیم مرزهای دریایی میان لبنان و فلسطین اشغالی مهمترین ایستگاهی بود که از سال 2011 تاکنون تلآویو و واشنگتن در صدد بهرهبرداری از آن برای کشاندن لبنان به مسیر عادی سازی هستند. این تلاشها از اولین دور مذاکرات غیرمستقیم لبنان و رژیم صهیونیستی در پرونده ترسیم مرزها در اکتبر 2020 کاملا مشهود بود؛ جایی که طرف آمریکایی و اسرائیلی تلاش کردند این مذاکرات سر یک میز و با صرف ناهار و گرفتن عکس یادگاری انجام شود؛ اما تیم لبنانی نپذیرفت. بعد از اینکه هدف اصلی تلآویو و واشنگتن در این مذاکرات محقق نشد، تیم اسرائیلی این روند را متوقف کرد؛ آن هم در شرایطی که لبنان برای حفاری در منطقه مورد مناقشه با فلسطین اشغالی جهت رسیدگی به بحران اقتصادی خود نیاز به تکمیل پرونده ترسیم مرزها دارد.
اما طرح بعدی برای عادی سازی روابط لبنان و رژیم صهیونیستی از خلال پرونده ترسیم مرزها پیشنهادی بود که از زبان «آموس هوکستاین» میانجی جدید آمریکایی در این پرونده مطرح شد. هوکستاین اواخر سال گذشته میلادی در سفری که به لبنان داشت بعد از دیدار با مقامات این کشور پیشنهاد داد که اسرائیل و لبنان به طور مشترک در منطقه مورد مناقشه حفاری کنند و سود حاصل را نیز میان خود تقسیم نمایند؛ این یعنی عادی سازی اقتصادی میان تلآویو و بیروت که میتواند به سطوح دیگر نیز تعمیم یابد.
اما اخیرا اروپا نیز به شکل مستقیم وارد خط تلاش برای سازش لبنان با اسرائیل شده است. «اسون کوپمانز»، فرستاده ویژه اتحادیه اروپا در روند صلح خاورمیانه که پیش از انتخابات لبنان به بیروت سفر کرده بود در دیدار با مقامات لبنان، ملحق شدن این کشور و مقاومت لبنان به قطار عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی را تحت عنوان «راه حل نهایی» پیشنهاد کرده و پیشنهادات وسوسه انگیزی را از طرف کشورهای اروپایی درباره تامین نان، دارو و برق برای لبنانیها و همچنین دادن امتیازات قابل توجه به مقاومت لبنان در دولت و سیستم جدید ارائه کرد.
این نماینده اروپایی صراحتا درباره تلاش برای انجام مذاکرات میان کشورهای عربی از جمله لبنان با رژیم صهیونیستی صحبت کرد. درواقع اظهارات وی عملا تهدید محسوب میشد و به لبنانیها هشدار داد که برای رهایی از بحران اقتصادی چارهای جز این ندارند.
اروپا و آمریکا به خوبی میدانند که مهمترین دغدغه لبنانیها در مرحله بعد از انتخابات و تشکیل پارلمان جدید، معیشت و اقتصاد آنهاست. به ویژه اینکه مسئله ترسیم مرزهای دریایی نیز همچنان پابرجاست و لبنانیها حل این پرونده را مهمترین دروازه خروج از بحران میدانند. به همین منظور نماینده اتحادیه اروپا به مقامات لبنانی گفته که صلح با اسرائیل میتواند برای همیشه این پرونده را حل کند و به تبع آن لبنانیها بتوانند به راحتی از ثروتهای دریایی خود بهرهمند شوند.
درحالی که اروپا در کنار آمریکا شریک بحرانآفرینی در لبنان و محاصره اقتصادی این کشور است، قصد دارد از آب گلآلود لبنان ماهی بگیرد و منافع رژیم صهیونیستی را تامین کند. نکته خطرناک این است که برخی مسئولان در دولت لبنان و ائتلاف وابسته به آمریکا و غرب بارها در برابر تحریکات جهت سازش با صهیونیستها نقطه ضعف نشان دادهاند.
شاخصها نشان میدهد تنها طرفی که طی همه این سالها مانع ورود لبنان به روند عادی سازی با اسرائیل شده، مقاومت بوده است. سید «حسن نصرالله» دبیر کل حزبالله نیز با آگاهی از این توطئه، در سخنرانیهای خود قبل از انتخابات پارلمانی درباره هر تلاشی از جانب اسرائیل برای تجاوز به ثروتهای دریایی لبنان و یا کشاندن این کشور به روند سازش، هشدار داد. با وجود اینکه حزبالله همچنان از جایگاه مردمی و وزنه سیاسی خود برای مقابله با چنین طرحهای خطرناکی استفاده میکند؛ اما دولت لبنان و مسئولان این کشور باید بیشتر از قبل هوشیار باشند.