به گزارش الف؛ "دور پنجم مذاکرات ایران و عربستان" به تازگی و همچون دورهای گذشته با میانجی گری دولت عراق، در این کشور برگزار شده است. در این راستا، مقام های عراقی جو حاکم بر این دور از مذاکرات را مثبت و سازنده ارزیابی کردند و حتی وزیر خارجه عراق "فواد حسین" از ارتقا سطح گفتگوها از سطح امنیتی، به سطح دیپلماتیک خبر داده است.
جدای از این ها، پایگاه خبری آمریکایی "آکسیوس" نیز به طور خاص تاکید کرده که "ایران و عربستان در جریان دور پنج مذاکرات، به پیشرفت های مهمی در بحث توسعه مراودات دیپلماتیک و بازگشاییِ سفارتخانه های خود در خاک یکدیگر دست یافته اند.
طرف سعودی با میزبانی از 40 هزار ایرانی جهت حضور در مراسم حج نیز موافقت کرده است". البته که ظاهرا همچون دورهای قبلی مذاکرات، طرفِ سعودی به تاکیدات زیادی بر گنجاندنِ مساله یمن، به عنوان بخش مهمی از دستورکار مذاکرات داشته است. با این همه، هنوز سوال های مهمی در مورد سرنوشت نهایی گفتگوهای مذکور و اساسا نیت و هدف تهران و ریاض از شرکت در این مذاکرات وجود دارد.
"مصطفی مطهری"، دکترای علوم سیاسی و کارشناس مسائل شبه جزیره، به بررسی آخرین تحولات مرتبط با دور پنجم مذاکراتِ تنش زدایی میان ایران و عربستان در عراق و همچنین تحلیلِ مهمترین مسائل مطروحه در چهارچوب گفتگوهای مذکور پرداخته است.
به گفته وی اساسا رقابت میان ایران و عربستان را باید نوعی رقابتِ "ایدئو-ژئوپلیتیک" دانست. در واقع، رقابت های این دو کشور هم از نظر ایدئولوژیک و هم ژئوپلیتیکی معنا پیدا می کند. از این رو، دایره فعالیت های ایران و عربستان صرفا در حوزه جغرافیایی خودشان محدود نمی شود بلکه در عرصه منطقه ای نیز گسترش می یابد و قابل مشاهده است. همین مساله موجب شده که ایران و عربستان در سال های اخیر در روابط خود با نوعی بنبست رو به رو باشند.
وی در عین حال می گوید: دو طرف، گرایش زیادی به "مدیریت تنش ها" در روابط دوجانبه خود دارند که همین مساله موجب شده اراده تنش زدایی از روابط نیز میان ایران و عربستان تقویت شود.
از نظر مطهری خروج آبرومندانه از جنگ یمن اولویت اصلی سعودی ها در مذاکرات ایران و عربستان است در حالیکه این موضوع برای ایران در درجه نخست اهمیت نیست. اما با این حال ایران نیز اهداف خود را از مذاکرات دنبال می کند که شانس به نتیجه رسیدن این مذاکرات را بالا می برد.
مشروح گفتگوی الف با مصطفی مطهری را در ادامه بخوانید.
دور پنجم مذاکرات ایران و عربستان با میانجی گری دولت عراق به تازگی برگزار شده است. تحلیل شما از این دور از مذاکرات چیست؟ آیا اساسا چشم انداز حصول یک توافق میان دو طرف روشن است؟
در پاسخ به سوال شما باید بگویم که اساسا رقابت میان ایران و عربستان را باید نوعی رقابتِ "ایدئو-ژئوپلیتیک" دانست. در واقع، رقابت های این دو کشور هم از نظر ایدئولوژیک و هم ژئوپلیتیکی معنا پیدا می کند. از این رو، دایره فعالیت های ایران و عربستان صرفا در حوزه جغرافیایی خودشان محدود نمی شود بلکه در عرصه منطقه ای نیز گسترش می یابد و قابل مشاهده است. همین مساله موجب شده که ایران و عربستان در سال های اخیر در روابط خود با نوعی بنبست رو به رو باشند. بنبستی که تا حد زیادی تحت تاثیر تحولات بین المللی بوده و اثرگذاری خود را بر روابط میان دو کشور نیز برجا گذاشته است. اکنون وقتی به ماهیت مذاکرات میان ایران و عربستان می نگریم متوجه می شویم که اختلافات میان دو طرف زیاد است با این حال، هم تهران و هم ریاض، اراده جدی جهت حل و فصل اختلافاتشان دارند.
در این رابطه به طور خاص دو طرف، گرایش زیادی به "مدیریت تنش ها" در روابط دوجانبه خود دارند که همین مساله موجب شده اراده تنش زدایی از روابط نیز میان ایران و عربستان تقویت شود. این بدان معناست که ایران و عربستان علاوه بر اینکه تمایل به مذاکره دارند، سعی کرده اند تا تنش ها و اتفاقاتی که موجب بیشتر شدنِ اختلافات و تیرگی روابط می شوند را نیز تا جای ممکن کاهش دهند. از طرفی، باید توجه داشته باشیم که موضوعات اصلی در قالب مذاکرات تهران-ریاض صرفا محدود به دو کشور نیستند که ما به این نتیجه برسیم شانس حل شدن اختلافاتِ دو طرف کم است. در این راستا، کشورها و بازیگرانی که در دایره نفوذ ایران و عربستان نیز حضور دارند، از حصول توافق میان این دو کشور و برقراری جو تنش زدایی میان آن ها استقبال می کنند. البته این استقبال به معنای این نیست که همه خوشحال می شوند، کما اینکه برخی امکان دارد از این مساله به شدت ناراحت شوند و تحلیل های غلطی را هم از این مساله ارائه کنند. با این حال، نکته اصلی در این میان این است که در شرایط جاری، ایران و عربستان به این درک راهبردی رسیده اند که اختلافات و تعارضات میان دو طرف، علاوه بر اینکه زیان های داخلی را می تواند برای آن ها به دنبال داشته باشد، در عرصه های منطقه ای و بین المللی نیز می تواند نتایج زیانباری را برای آن ها از خود به جا بگذارد.
باید توجه داشته باشیم که عرصه سیاست، عرصه "منافع" است. در این چهارچوب، منافع عینی کشورها برای آن ها به شدت از اهمیت برخوردار است. از این رو، اگر از این منظر به مذاکرات تنش زدایی میان ایران و عربستان بنگریم، به این نتیجه می رسیم که تهران و ریاض دیر یا زود به یک توافق در چهارچوب مذاکرات مشترک میان خود خواهند رسید. زیرا هم ایران و هم عربستان، به یکچنین توافقی نیاز دارند. در این راستا، مثلا وقتی ما به دستاوردهای دور چهارم می نگریم و می بینیم که روادیدِ سه تن از دیپلمات های ایرانی جهت حضور در دفتر نمایندگی ایران در سازمان همکاری های اسلامی مستقر در عربستان(در شهر جده) صادر می شود، این خود میتواند مقدمه ای برای برگزاری بهترِ دور پنجم گفتگوها میان دو طرف ارزیابی شود.
آیا نشانه های مثبت مشابهی را از دور پنجم مذاکرات میان ایران و عربستان نیز شاهد بوده ایم؟
در مورد دور پنجم مذاکرات نیز شاهد بودیم که "فواد حسین" وزیر خارجه عراق به عنوان میزبان مذاکرات گفت که در دور ششم، سطح گفتگوها از سطح امنیتی، به سطح دیپلماتیک ارتقا می یابد که این مساله نیز معانی خاص خود را دارد. در واقع، وقتی مذاکرات در سطح دیپلماتیک تعریف شود، اساسا انعطاف پذیری های دو طرف به نحو قابل ملاحظه ای افزایش می یابد که این مساله خود می تواند راهِ دستیابی به توافقات بیشتر میان ایران و عربستان را تسهیل کند. البته که در کنار همه این ها، اخبار مثبتی مبنی بر فعالیت مجددِ نمایندگی های دیپلماتیکِ دو کشور در خاک یکدیگر نیز به گوش می رسد.
مساله "یمن" یکی از مسائل مهمی است که ظاهرا وزن قابل توجهی را نیز در مذاکرات تنش زدایی میان ایران و عربستان دارد. اخیرا عربستان در قالب ابتکاری اقدام به ایجاد "شورای رهبری ریاست جمهوری یمن" با حضور نمایندگانی از کشور امارات و دیگر طرف ها، در شهر عدن (یمن) کرده است. ابتکاری که به نظر می رسد به دنبال کاستن از سطح تنش ها در داخل ائتلاف سعودی به ویژه میان عربستان و امارات و متمرکز ساختن انرژی ها بر موضوع تقابل با انصار الله یمن است. آیا این مساله نمی تواند تاثیرات منفی را بر مذاکرات تنش زدایی ایران و عربستان داشته باشد؟
بسیاری بر این باورند که انجام مذاکرات از سوی عربستان با ایران، متاثر از یکسری شرایط و تحولات بین المللی است که تحولات یمن نیز یکی از آن ها است. سعودی ها از دور اولِ مذاکرات تنش زدایی با ایران، همواره سعی داشته اند که ایران با آن ها در مورد مساله یمن به گفتگو بپردازد. با این حال، ایران هر مرتبه به دلایلی از انجام این کار سر باز زده است. در این رابطه پیشتر اخباری دال بر این موضوع منتشر شد که با توجه به تاکیدات فراوانِ ریاض، کارگروهی در "مسقط" پایتخت عمان با موافقت جمهوری اسلامی ایران تشکیل شده که مقامات ایرانی و عربستانی از سطوح پایینترِ امنیتی، مساله یمن را پیگیری کنند که اتفاقا چندین نشست نیز در این رابطه برگزار شده است. با این همه، وقتی به کلیتِ مساله و معادله مذاکرات ایران وعربستان می نگریم، ماجرا برای ایران متفاوتتر از آن چیزی است که سعودی ها دنبال آن هستند و اساسا ایران در مساله یمن قائل به حضورِ مستقل طرف یمنی است و مایل نیست به نیابت از آن ها مذاکره کند. از سویی، در مورد شورای ریاست جمهوری یمن که اخیرا در عدن تشکیل شده نیز باید بگویم که اساسا تشکیل این شورا مانعی برای مذاکرات تنش زدایی ایران و عربستان نیست زیرا این شورا، نه تنها تشکیلاتی ناهمگن از حیث چینش و آرایش اعضا است، بلکه طرفهای مختلف حاضر در آن نیز چشم اندازهای متفاوتی را نمایندگی می کنند. دلیل اصلی این مساله هم این است که وابستگان به عربستان در شورای مذکور، به هیچ عنوان نمی توانند با وابستگان امارات متحده عربی کار کنند زیرا اساسا اهداف آن ها یکسان نیست. نمودهای عینی این شکاف را نیز به عینه در سال های اخیر دیده ایم و حتی در برهه هایی، روابط ریاض و ابوظبی نیز تحت تاثیر همین مساله به شدت مخدوش شده است. از این منظر، نَه عربستان و نَه به ویژه امارات نمی توانند از تشکیلات و سازوکارهایی که در خاک یمن تشکیل دادهاند، چشم پوشی کنند. اکنون نیز شورای ریاست جمهوری یمن، یک ابتکارِ متعلق به سعودیهاست که اماراتی ها به هیچ عنوان نمی توانند منافع خود را در قالب آن دنبال کنند. از این رو، به نظر من نهایت عمرِ شورای ریاست جمهوری یمن 7 الی 8 ماه خواهد بود و این ابتکار نیز رو به فروپاشی و شکست حرکت خواهد کرد.
به طور کلی اینطور به نظر می رسد که مساله یمن، بخش قابل توجهی از تمرکز دولت عربستان در قالب مذاکرات تنش زدایی آن با ایران را به خود اختصاص داده است؟ دلیل اصلی این مساله را چه می بینید؟
قطعا همینطور است. اساسا مساله یمن به یک چالش اساسی برای سعودی ها تبدیل شده است. از این منظر، سعودی ها به طور خاص با تاکیدات مکرر خود بر مساله یمن در چهارچوب مذاکراتشان با ایران به نوعی این پیام را می رسانند که این مساله برای "محمد بن سلمان" ولیعهد عربستان به یک چالش و بحران تمام عیار تبدیل شده است و سعودی ها به دنبال راهی هستند تا از باتلاق جنگ یمن به سلامت و به نحوی آبرومندانه عبور کنند. در واقع، سعودی ها اگر بتوانند از صحنه جنگ یمن به نحوی عبور کنند که آبروی محمد بن سلمان چه در عرصه داخلی و چه بین المللی مخدوش نشود، این مساله بدون تردید بزرگترین امتیازی است که سعودی ها می توانند از جریان مذاکرات با ایران برای خود متصور باشند. این در حالی است که برای تهران مساله جنگ یمن اولویت نیست و اساسا این کشور اولویت های دیگری را مد نظر دارد. برای ایران، اولویت اصلی این است که تا حدی سطح تنش های منطقه ایِ مرتبط با تهران کاهش یابند تا به نوعی دستِ آن در صحنه مذاکرات اتمی وین باز تر باشد. این بدان معناست که اگر ایران بتواند با عربستان به سطحی از مصالحه در حوزه مذکور برسد، مطمئنا سعودی ها و متحدان این کشور نیز فشارهای کمتری را در پشت پرده، به کشورهای حاضر در چهارچوب مذاکرات اتمی وین جهت دستیابی به یک توافق با تهران وارد می کنند.