به گزارش الف، آمریکا در کنار متحدان خود از جمله رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی بعد از شکست همه گزینههای نظامی علیه مقاومت در لبنان از سال ۲۰۰۶ تاکنون، رویدادهای سیاسی به ویژه انتخابات پارلمانی این کشور را مهمترین فرصت برای تحقق اهداف خود علیه حزبالله دانسته است. اتفاقاتی که در اکتبر ۲۰۱۹ در لبنان رخ داد و استعفای دولت «سعد حریری» نخست وزیر اسبق این کشور و ورود لبنان به یک خلاء سیاسی طولانی را به همراه داشت و در چارچوب کودتای واشنگتن برای برهم زدن معادلات سیاسی لبنان صورت گرفت؛ معادلاتی که بعد از سال ۲۰۰۵ حزب الله و متحدانش نقش تاثیرگذار و پررنگی در آن دارند.
پرواضح است که هدف آمریکا از همه کمپینهای تحریک و فتنهای که علیه مقاومت در داخل و خارج لبنان به راه انداخته تضعیف جایگاه مردمی حزب الله و خلع سلاح آن به ویژه از موشکهای دقیق در راستای تامین امنیت رژیم صهیونیستی و در نهایت سیطره محور آمریکایی بر لبنان است.
آمریکا در این چارچوب به منظور رسیدن به اهداف خود علیه مقاومت در ابعاد مختلف شروع به مداخله در امور لبنان و تنشآفرینی در این کشور کرده است. مورد اول مربوط به روش سنتی آمریکا در تقابل غیرنظامی با مخالفان و دشمنانش است؛ یعنی جنگ نرم یا همان محاصره اقتصادی و مالی. آمریکا از یک دهه گذشته شدیدترین تحریمهای اقتصادی و مالی را علیه لبنان تحمیل و آنها را مجبور کرد بین گزینه حمایت از مقاومت یا داشتن یک زندگی مرفه یکی را انتخاب کنند.
اما مردم لبنان به خوبی میدانند که تضعیف یا حذف حزب الله از لبنان به معنی تبدیل شدن این کشور به بستری برای ورود صهیونیستها و اشغال این سرزمین و تکرار سناریو فلسطین در لبنان است و همچنین تاریخ ثابت کرده که واشنگتن وارد کشوری نمیشود مگر اینکه منافع خود را در آنجا دنبال کند. از آن گذشته وعدههایی که مقامات آمریکایی برای شکوفایی و رفاه لبنان در صورت عدم حضور حزب الله در این کشور میدهند، مشابه وعدههایی است که ۲۰ سال قبل هنگام اشغال افغانستان به ملت این کشور دادند.
دومین بعد مداخله آمریکا در لبنان به سازماندهی طبقه فاسد سیاسی در این کشور و حمایت از آن برمیگردد که از ۳۰ سال گذشته تاکنون ادامه دارد. نمونه بارز در این زمینه حمایتهای مستمر واشنگتن از «ریاض سلامه» رئیس بانک مرکزی لبنان است که علاوه بر داشتن پروندههای متعدد فساد در داخل و خارج لبنان به اختلاس بیش از ۳۰۰ میلیون دلار از بانک مرکزی این کشور متهم است؛ آن هم در شرایطی که مردم بزرگترین بحران اقتصادی و مالی را از سر میگذرانند و بانکها قادر به پس دادن سپردههای ملت نیستند.
کمپین رسانهای و سیاسی سفارتخانه آمریکا در لبنان یکی دیگر از ابعاد و ابزارهای مداخله واشنگتن در این کشور است که تلاش میکند حزبالله را مسئول همه بحرانهای لبنان معرفی کند. اما حزبالله نه در حرف بلکه در عمل همواره حسن نیت خود را نسبت به مردم لبنان نشان داده و ثابت کرده تنها طرفی که به دور از هرگونه ملاحظات شخصی و سیاسی برای کاهش درد و رنج ملت لبنان تلاش میکند، مقاومت است. نمونه بارز در این زمینه واردات سوخت از جمهوری اسلامی ایران در اواخر سال ۲۰۲۱ بود که مردم را در فصل سرما از یک فاجعه واقعی نجات داد؛ آن هم در حالی که مهرههای آمریکایی با افزایش قیمت سوخت به چالشهای مردم لبنان دامن میزدند.
ورود به امور سیاسی و تلاش برای روی کار آوردن دولت مورد نظر آمریکا در لبنان از دیگر ابعاد مداخله واشنگتن در این کشور به شمار میرود و همانطور که گفته شد استعفای سعد حریری که ثابت کرده بود توانایی اجرای پروژههای آمریکا و عربستان علیه حزب الله را ندارد، در چارچوب رسیدن به همین هدف انجام گرفت.
اما جدیدترین بعد مداخله آمریکا در امور لبنان به انتخابات پارلمانی این کشور بر میگردد؛ جایی که از 3 سال قبل محور آمریکایی و سفارتخانه این کشور در بیروت کمپین خود را برای مقابله با حزب الله آغاز کردهاند. شاخصها نشان میدهد که هدف آمریکا و متحدانش در کمپینهایی که برای انتخابات لبنان به راه انداختهاند صرفا حمایت از یک حزب یا گروه خاصی نیست؛ بلکه آنها اساسا به دنبال خارج کردن کرسیهای پارلمانی از دست حزب الله و ائتلافهای آن هستند.
سازمانهای غیردولتی و انجمنهای موسوم به موسسات کمکهای بشردوستانه وابسته به آمریکا و عربستان از جمله مهمترین ابزارهای این کشورها برای تاثیرگذاری بر انتخابات پارلمانی لبنان هستند؛ به طوری که دلارهای سعودی و آمریکایی از طریق این نهادها در میان کمپینهای مخالف حزبالله توزیع میگردد. شیخ «نبیل قاووق» عضو شورای مرکزی حزب الله لبنان چند روز قبل اعلام کرد که سفارتخانههای آمریکا و عربستان در بیروت حتی برای انتخابات لبنان لیست انتخاباتی میدهند.
اما واقعیت آن است عواملی که در گذشته موجب شکست این پروژههای آمریکا در لبنان میشد همچنان نیز وجود دارد و شرایط بدتر نیز شده است؛ به ویژه بعد از کنارهگیری سعد حریری به عنوان رهبر سنیهای لبنان از مشارکت در انتخابات و همچنین چند پاره شدن جریان ۱۴ مارس و اختلافات داخلی موجود میان اعضای آن؛ آن هم در حالی که آمریکاییها حساب زیادی روی این ائتلاف برای شکست حزب الله در انتخابات باز کرده بودند.