به گزارش الف، صهیونیستها از زمانی که رژیم جعلی خود را در اراضی اشغالی فلسطین تاسیس کردند همواره با خطرات متعدد موجودیتی مواجه بودهاند. با توجه به این که رژیم اسرائیل بر پایه زور و ابزار نظامی برپا شده و یهودیان صهیونیست ساکنان اصلی فلسطین نیستند، این رژیم نتوانسته چاره قطعی برای مقابله با تهدیداتی که ممکن است منجر به نابودی آن گردد، پیدا کند.
به همین دلیل است که بسیاری از تحلیلگران و حتی مقامات سابق صهیونیست بارها درباره نابودی و اضمحلال اسرائیل صحبت کردهاند. عامل اول در این زمینه مربوط به شاخص جمعیت است. همانطور که گفته شد صهیونیسم هیچ اصالت و ریشهای در فلسطین ندارد و سازماندهیکنندگان این جنبش تلاش کردند با جذب یهودیان از سراسر جهان یک کشور ساختگی برای خودشان ایجاد کنند. اما شاخصهای جمعیتی در اراضی اشغالی نشان میدهد که درصد رشد جمعیت صهیونیستها نسبت به اعراب در فلسطین اشغالی کمتر بوده و تا سال 2030 یهودیان 42 و فلسطینیان 58 درصد از ساکنان فلسطین را تشکیل خواهند داد.
از طرف دیگر با توجه به درگیریهای مستمر میان فلسطینیان و صهیونیستها و خطرات امنیتی که از جبهههای مختلف خارجی رژیم صهیونیستی را تهدید میکنند اغلب یهودیان ساکن در اراضی اشغالی گزینه «مهاجرت معکوس» یا «مهاجرت بیبازگشت» را ترجیح میدهند که همین مسئله تاثر منفی بر رشد جمعیت اسرائیلیها دارد.
از سویی صهیونیستها برخلاف آنچه که تصور میکردند نتوانستند مقاومت فلسطینیها را شکسته و آنها را از سرزمین خودشان بیرون کنند. با وجود اینکه اکنون بیش از 2 میلیون فلسطینی در کشورهای مختلف از جمله کشورهای همسایه آواره هستند اما بخش زیادی از این مردم علیرغم شرایط وخیمی که در کشور خودشان دارند اجازه نمیدهند صهیونیستها در اراضی فلسطین به راحتی جولان دهند و آن را کشور خودشان بدانند. بنابراین رژیم صهیونیستی مجبور است که یا تشکیل یک دولت مستقل فلسطینی به پایتختی قدس را به رسمیت بشناسد یا اقدام به تبعید اجباری فلسطینیان کند که هردو گزینه تبعات جبرانناپذیری برای این رژیم دارد.
یکی دیگر از عواملی که نابودی اسرائیل را نزدیک میکند اختلافات موجود در جامعه صهیونیستی است به ویژه اختلافات فرهنگی. ۵۷ درصد جامعه صهیونیستی را سکولارها٬ ۳۰ درصد افراطگراها٬ ۸ درصد بی دینان تشکیل داده و ۵ درصد نیز بیتفاوت هستند. این شاخههای مختلف صهیونیستی همواره درحال درگیری با یکدیگر هستند. از سوی دیگر حدود ۱۴۰ هزار اتیوپیایی سیاه پوست از سال ۱۹۸۴ تا ۱۹۹۱ وارد فلسطین اشغالی شدند. این افراد همواره در معرض اقدامات نژادپرستانه یهودیان سفیدپوست در فلسطین اشغالی قرار دارند و از سالهای گذشته شمار قابل توجهی از آنها توسط شهرکنشینان صهیونیست به قتل رسیدهاند.
اما در سطح خارجی، رژیم صهیونیستی با وجود تلاش زیادی که برای همگرایی و عادیسازی روابط با رژیمهای سازشکار عربی انجام داده، از جهات مختلف توسط محور مقاومت محاصره شده؛ محوری که به رهبری ایران از لبنان تا عراق و سوریه و یمن گسترش یافته است. خطر موشکهای مقاومت که از چهار جبهه خارجی، عمق اسرائیل را نشانه گرفتهاند، بزرگترین خطر موجودیتی برای این رژیم است که خود صهیونیستها همواره درباره آن هشدار میدهند.
این شرایط برای رژیم صهیونیستی زمانی خطرناکتر میشود که این رژیم حتی عمق استراتژیک ندارد. فاصله میان مراکز جمعیتی و زیرساختی هر کشور با مرزهای آن را عمق استراتژیک میگویند که این فاصله هراندازه بیشتر باشد عمق استراتژیک نیز بیشتر خواهد شد. این درحالی است که ابعاد مرزهای فلسطینن اشغالی حداکثر ۱۳۷ کیلومتر است و به این ترتیب جبهه داخلی رژیم صهیونیستی شامل مراکز جمعیتی و تاسیسات حساس آن فاصله زیادی با مرزها ندارد و این جبهه اولین منطقهای است که در جنگ احتمالی هدف موشکها قرار خواهد گرفت.
اسرائیل همچنین تراکم جمعیت بالایی دارد به طوری که در هر کیلومتر مربع حدود 500 شهرکنشین صهیونیست زندگی میکند و همین مسئله در هر رویارویی آینده خطر بزرگی برای اسرائیلیها محسوب میشود، به ویژه اینکه صهیونیستها حساسیت بالایی نسبت به تلفات انسانی دارند و مرگ حتی یک اسرائیلی را خطرناک میدانند.
از طرفی با وجود حمایتهای مستمر آمریکا و اروپا از رژیم صهیونیستی اما اکثریت افکار عمومی جهان موضع منفی نسبت به اسرائیل دارند و آن را به رسمیت نمیشناسند. این احساس به ویژه در میان کشورهای منطقه بیشتر است و نمونه آن را می توان در اعتراضات ملتهای رژیمهای سازشکار، به عادیسازی با اسرائیل دید. حتی مردم کشورهایی مانند مصر و اردن که حکومتهای آنها از دهههای دور با اسرائیل سازش کردهاند، صهیونیستها را به رسمیت نمیشناسند و جمله «ورود اسرائیلیها ممنوع» در سردر بسیاری از مراکز عمومی این کشورها دیده میشود.
از سوی دیگر رویکرد لائیک و تهاجمی رژیم صهیونیستی حتی افکار عمومی یهودیان جهان را نیز منزجر کرده است و اسرائیل را یک حاکمیت یهودی نمیدانند.
همانطور که گفته شد رژیم صهیونیستی به دلیل نامشروع و غیرطبیعی بودن خود حتی قدرتش را نیز از دیگر کشورها به ویژه آمریکا گرفته و در صورتی که آمریکا به هر دلیلی قادر به ادامه حمایت از اسرائیل نباشد این رژیم در معرض فروپاشی سریع قرار میگیرد. شکست آمریکا در افغانستان و آغاز عقبنشینی نیروهای ایالات متحده از عراق و سوریه و در نهایت خیانتی که واشنگتن در حق متحدانش در اوکراین مرتکب شد و آنها را در برابر یک جنگ بزرگ با روسیه قرار داد، از جمله عوامل نگرانکننده برای صهیونیستهاست که حساب زیادی روی آمریکا باز کردهاند.
به طور کلی شاخصها بعد از جنگ جهانی دوم بیانگر آن است که مناطق اشغالی به تدریج از طرفهای بیگانه پس گرفته شدهاند و اسرائیل نیز یکی ازطرفهای اشغالگر در جهان است که به تدریج ناچار است سرزمین اشغال شده فلسطین را به صاحبان اصلی آن برگرداند.