حال خاورمیانه خوب می شود؟

شاید کسی باور نمی کرد که خودسوزی جوان دستفروش تونسی در یک روز گرم،انقلابی را شعله ور کند که به جنگی تمام عیار تبدیل شود که معادله های سیاسی را در منطقه و جهان تغییر دهد.

آنچه در دهه اول قرن بیست و یکم با یک خودسوزی در یک کشور کوچک در شمال آفریقا اتفاق افتاد به تدریج به قیامی برای سرنگونی برخی حکومت های به اصطلاح جمهوری در مصر، لیبی، یمن و مراکش منتهی شد. هرچند لیبی و مصر باز هم به همان روال سابق- با اندکی تغییر - حکومتی نه چندان مردمی را تشکیل دادند اما در نهایت به یک ایستایی سیاسی 4 دهه ای در خاورمیانه پایان داده شد.

در این سوی خاورمیانه یعنی بخش آسیایی آن سوریه ، شرایط قدری متفاوت بود. وقتی اولین تظاهرات مردمی تحت تاثیر اتفاقات منطقه در دمشق با بمب گذاری به خاک و خون کشیده شد، آگاهان خبر از یک اتفاق ناگوار دادند. سوریه به تدریج با پیمان شومی که در منطقه در نتیجه حمایت های اطلاعاتی، نظامی و مالی برخی از کشورهای همسایه خود و البته امریکا و اسراییل به صحنه جنگ خونباری تبدیل شد که طی یک دهه آتش آن به عراق و سایر کشور به صورت مستقیم و غیر مستقیم سرایت کرد.

ارتش آزاد سوریه متشکل از افسران اخراجی و ناراضی سوری با حمایت های مالی، اطلاعاتی و نظامی رشته اعتراضات را به دست گرفته با ورود سلاح های اسراییلی و آمریکایی و نیروهای آموزش دیده در کشورهای همسایه سوریه، مقابل نظام سیاسی دمشق سلاح به دست گرفته و جنگ ده ساله از این نقطه کلید خورد. به تدریج نیروهای اموزش دیده نظامی که با افکار سلفی گری شستشوی مغزی هم شده بودند وارد این کشور شده و سوریه به میدان جنگی تمام عیار تبدیل شد و در نتیجه از میان این نیروهای مسلح سلفی دو گروه النصره و داعش توانستند دو سوم از سوریه و یک سوم از عراق را تحت اشغال خود درآورند و به تدریج این گروه های دست آموز از کنترل صاحبان خود خارج شده و جهان به جایی ناامن برای شهروندان در 5 قاره تبدیل شد.د

یادآوری تاریخ این جنگ از حوصله این مقال خارج است و فرصتی دیگر را می طلبد اما آنچه قرار است در ادامه این مطلب با این مقدمه به آن پرداخته شود و بهانه نگارش آن شد، سفر بشار اسد رییس جمهوری سوریه به امارات بود.

قطر، امارات، ترکیه و عربستان مهمترین حامیان لجستیکی و استراتژیکی داعش طی یک دهه جنگ سوریه بودند. قطر و ترکیه به تدریج راه خود را از سایرین جدا کردند. با شکست و نابودی داعش عربستان و امارات نیز ترجیح دادند که اشتباهات استراتژیک خود برای به دست گرفتن حکومت یکدست سنی در منطقه جبران کرده و روابط خود را با سوریه ای که در نتیجه این جنگ ده ساله به ویرانه ای تبدیل شده و اکنون زمینی بکر برای سرمایه گذاری های اقتصادی است، بهبود ببخشند. سفر بشاراسد چندی قبل به امارات نتیجه این تلاش بود که به نظر می رسد نتایج خوبی را به خود به همراه داشته است.

در این میان سعودی ها هم در ریاض می دانند که به رابطه با ایران برای بهبود ارتباط با سوریه نیازمندند. 4 دور مذاکره با ایران و اعلام آمادگی برای دور پنجم نشان می دهد که ریاض در حال چرخش سیاسی است. ارتباط حسنه با تهران می تواند راه بهبود ارتباط با سوریه را نیز هموار کند.

البته تلاش برای بهبود رابطه با سوریه از مدت ها قبل یعنی زمانی که کار داعش و سایر گروه های سلفی مسلح در این کشور تمام شد ، کلید خورد. در سال 2020 برخی رسانه های خاورمیانه از جمله روزنامه «ایندیپندنت عربی» خبر دادند که ریاض در تلاش است تا از طرف های مختلف دعوت کند تا روابط سیاسی و اقتصادی با حکومت بشار اسد را از سر بگیرند. این در حالی است که طی سال های جنگ در سوریه، ریاض تلاش ها برای حل مشکلات در کشور را ناکام گذاشت. با این حال بعد از این که عربستان تسلط حکومت سوریه بر بخش اعظم اراضی کشور را مشاهده کرده و نابودی داعش را پیش بینی کرد،بر آن شد تا در مواضع خود نسبت به دمشق تجدید نظر کند.

علاوه بر عربستان سعودی، کشورهای اصلی دیگری در منطقه نیز روابط خود را با دمشق احیا کرده اند. در دسامبر سال 2018 امارات متحده عربی تصمیم گرفت تا سفارت خود را در دمشق، پایتخت سوریه بازگشایی کند و روابط خود را با سوریه به حالت عادی بازگرداند. علاوه بر آن، ایمن سوسان، معاون وزیر امور خارجه سوریه در 9 اکتبر 2020 اعلام کرد که هفت کشور از جمله امارات متحده عربی از جمله کشورهایی هستند که در کنفرانس بین المللی پناهندگان که در دمشق در حال برگزار شد ، شرکت می کنند .علاوه بر آن کشورهای دیگری از خاورمیانه یعنی لبنان و عمان نیز در این کنفرانس شرکت کردند.

اکنون با سفر بشار اسد به امارات و آنچه دوطرف آن را گفت گو های سازنده خواندند به نظر می رسد حال خاورمیانه در حال خوب شدن و زخم های این منطقه همیشه ملتهب اندکی در حال بهبودی است.


پست های مرتبط

پیام بگذارید